به گزارش «نماینده» سیدمصطفی میرسلیم رئیس شورای مرکزی حزب موتلفه اسلامی، ضمن اشاره به میزان اثرگذاری برجام در پیشرفت اقتصادی کشور به بررسی مولفههای پیشرفت و موانع آن در جمهوری اسلامی ایران پرداخت. متن این مصاحبه به شرح ذیل است:
آیا به نظر شما در صحنۀ بین المللی، به دنبال فعالیتهای مسئولان سیاست خارجی ایران، پیشرفتی برای جمهوری اسلامی ایران حاصل شده است؟
میرسلیم: مذاکرات متعددی را در پنج سال گذشته مسئولان سیاست خارجی کشور ما با آمریکا از طریق ۱+۵ و نیز با اروپاییها انجام داده اند. برای آن مذاکرات وقت و همت بسیار صرف شده است و بدان امید زیاد بسته شده بود تا در نتیجۀ آن مذاکرات بویژه بد اخلاقیها و بد رفتاریها و ددمنشی های چهل سال گذشتۀ آمریکا علیه جمهوری اسلامی ایران افشا و خنثی شود. به نظر می رسد که بخش اول یعنی افشای بدسگالی آمریکا تا حدود زیادی موفق بوده و اذهان عمومی جهانیان را بخصوص دربارۀ حقانیت ایران روشن نموده است؛ اما بخش دوم یعنی خنثی کردن تمام اقدامات ظالمانه ای که به ضرر ما بوده، تا کنون نتیجۀ مناسب بدست نداده و حتی تحریمهای جدیدی را آمریکا با گستاخی کامل علیه ما اعلام و اعمال نموده است و علی رغم رسوایی روزافزون آمریکا متأسفانه پیشرفتی را که انتظار داشتیم، بدست نیامده و شاید تدبیر دیگر یا همت بیشتری را طلب میکرده است.
چه توقعی شما از پیشرفت دارید؟
میرسلیم: در نظام ما موضوع پیشرفت، به سرنوشت و کمال انسان و جامعه برمی گردد، و رشد اقتصادی و توسعۀ مادی تا جایی مقبول است که مانع تحقق ارزشهایی نشود که به سعادت دنیوی و اخروی انسان میانجامد.
این تعریف چه مناسبتی با مذاکرات برجام دارد؟
میرسلیم: اگر تعاملات خارجی دولت به گونه ای پیش رود که مثلا در جستجوی رفع برخی از مشکلات مادی روزمره، آزادگی مردم ما را خدشهدار کند و نوعی وابستگی اسارت بار برای این نسل و نسلهای آینده، برخلاف آرمانهای انقلاب اسلامی، به وجود آورد یعنی در واقع دستیابی به نوعی توسعۀ مادی آنی به قیمت کند شدن یا توقف پیشرفت نهایی ما بینجامد، انحراف شکل گرفته است و باید در مقابل آن ایستاد و منافع آنی را فدای آرمانها کرد پیگیری برجام را به قیمت ذلیل شدن ایران در مقابل آمریکا هیچ سیاستمدار با وجدان و باشرفی برنمیتابد.
آیا در فعالیتهای داخلی کشور نیز مصداقهای مشابهی وجود دارد؟
میرسلیم: متأسفانه مصداقهای متعدد وجود دارد. اما جواب کلی این است که هرآنچه از منظر ارزشها باطل باشد مانع پیشرفت می شود. مثلا در شهرهای افزون بر یک میلیون جمعیت، در کنار حفظ بافت شهری اصیل و اصالت دادن به انسان و نه خودرو، استفاده از خودرو شخصی، به راهبندانها و اتلاف وقت و سرمایه و آلودگیها می انجامد که نقض غرض است یعنی باطل. راه حل در طراحی ترابری عمومی است، و خودرو شخصی مانع پیشرفت است هرچند باعث دلخوشی اولیۀ خیلی از افراد شود. متأسفانه ما اکنون در اغلب شهرها بویژه تهران گرفتار چنین مصیبتی که کاهندۀ ارزشهای انسانی است شده ایم.
برای مثال فروش تراکم در شهرها و تبدیل کاربریهای خارج از ضوابط یا با دور زدن مقررات موجب ازدحام و مزاحمت و از بین رفتن حقوق عمومی بویژه حقوق همسایگی است که قطعا خلاف محسوب می شود و مانعی برای پیشرفت است هرچند در بیست سال گذشته برآورندۀ منافع خاص برخی مالکان و صاحبکاران و منبع عمدۀ درآمد برای شهرداریها بوده است و آثار زیانبار آن بتدریج بیشتر ظاهر خواهد شد.
همچنین تولید محصولات بدون استاندارد و فاقد کیفیت به هدر رفتن امکانات و مواد اولیه و نیروی انسانی می شود و باعث نارضایتی مردم و از بین رفتن اعتماد عمومی می شود و مسلما ضد پیشرفت است هرچند منافع کوتاه مدت عده ای تولید کنندۀ دنیاطلب و خودخواه و بی انصاف را فراهم می آورد.
علاوه بر این در زمینۀ علمی، اصالت یافتن مدرک برای فارغ التحصیلان آموزش عالی به نوعی معامله در صدور و توزیع مدرک تحصیلی تبدیل شده در حالی که ارزش در کسب علم است و نه در کسب مدرک و از لحاظ دین اسلام طلب علم ز گهواره تا گور اصالت دارد و نه فراغت از تحصیل که ضد پیشرفت است ولی متأسفانه امروز خود مدرک اصالت و ارزش یافته است و بر ارتقاء شغلی و حقوق و مزایای افراد مهمترین اثر را می گذارد، هرچند پشتوانه و محتوایی نداشته باشد.
بعلاوه اولویت بهداشت نسبت به درمان در تأمین سلامت برای همه محرز است ولی در کشور ما در عمل آنچه فرعی تلقی می شود امور بهداشت عمومی یعنی از جمله آب پاک و غذای سالم است. مثلا مواردی از آبیاری با فاضلابهای آلوده برای زراعت مواد اولیۀ غذایی و استفاده از هورمونها در پرواربندی طیور و دام هنوز رائج است و جدی گرفته نمی شود در حالی که مراعات این حدود جزو حقوق عمومی است ولی محکوم امری باطل شده است: این که سر منشأ عمدۀ مشکلات ما در حوزۀ سلامت به بهداشت برمی گردد و ما اغلب هزینه هایمان برای درمان است، علامت پیشرفت نیست؛ البته پزشکان در کشور ما هنگفتتریندرآمد را به خود اختصاص داده اند.
ضمنا در زمینۀ امور قضایی نیز مهمترین کار پیشگیری است و بر آن تأکید شده است ولی در عمل محاکم ما در دادگستری مواجه با انبوه پرونده هایند؛ این باطل است که پیشگیری را کم بها دهیم و بگذاریم جرم و خلاف رخ دهد و آن گاه مشغول رسیدگی به پرونده های حقوقی و کیفری متعددی شویم که هرکدامشان در کنار دامی از شیطان برای رد و بدل رشوه اند؛ عملکرد دستگاه قضایی ما از لحاظ کمیت پرونده های تشکیل شده در مورد تخلفها و جرائم و نزاعها و مفاسد، گسترده است اما کیفیت پیشگیری که باید اصل شمرده شود ضعیف است و این نشان دهندۀ پیشرفت در پاسداری از عدالت و حفظ حریم حقوق عمومی نیست.
همچنین اشتغال به کارمندی در دولت به مفهوم عام آن و نیز شهرداریها و نهادهای عمومی و بانکها، شغلی مقدس است که بیانگر اصالت خدمت صادقانۀ حکومت است به مردم؛ شغل هیچ یک از کارمندان حکومت، از رؤسا و بلندپایهترین آنها گرفته تا مستخدم ساده، نباید طعمه تلقی شود و تحت تأثیر منفعت یا طمعی قرار گیرد؛ این پیشرفت نیست که برخی کارمندان لباس کار و میز خود را ابزار مستقل کسب درآمد و اخاذی قرارداده اند یا بعضی کارمندان ارشد و مدیران از ناحیۀ اطلاعاتی که در اختیار دارند ویژه خواری می کنند؛ این پیشرفت نیست که برخی از نمایندگان مجلس و شوراها و دولتمردان و شهرداران و قضات، برای جلب مزایای خصوصی یا گروهی خود یا جبران هزینه های کلان انتخاباتی، به شکلهای مختلف علیه منافع و مصالح عموم مردم و نظام، زد و بند می کنند و حق و باطل را درهم می آمیزند؛ این پیشرفت نیست که سمتها سرقفلی داشته باشد؛ اینها عین فساد و باطل است.
اینها نمونههایی است از موارد و مصداقهایی که رائج تر و مشهورتر و زیانبارتر است؛ اضافه کردن بر این فهرست در حکم اشاعه فحشا است و مطلوب نیست ولی کلا مانند غده ای سرطانی به جان ما افتاده و اگر به حال خود رها شود به همۀ پیکرۀ جامعۀ ما سرایت می کند و مانند موریانه ارکان حاکمیت را می پوساند و جایی برای پیشرفت باقی نمیگذارد.