«نماینده» / مناقشه بر سر باغ کتاب حداقل به دوسال قبل باز میگردد؛ آن زمان هنوز دو سال به انتخابات اتحادیه ناشران و کتابفروشان مانده بود و حال این انتخابات آبان سالجاری برپا خواهد شد.
چند روز پیش اتاق اصناف نسبت به گلایه و ابراز نگرانی جمعی از اهالی صنف نشر و اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران در خصوص تاسیس کتابفروشی در فضای باغ کتاب تهران واکنش نشان داده و اعلام کرد: «احتراما بدین وسیله به اطلاع میرساند شکوائیه تعدادی از اعضای آن اتحادیه در خصوص تاسیس کتابفروشی در فضای باغ کتاب به اتاق واصل و در جلسات مربوطه مطرح و پس از بحث و بررسی اعضای کمیسیون، با تاسیس چنین مکانی مخالفت و از آنجایی که این واحدها بدون تحصیل پروانه کسب مشغول فعالیت صنفی هستند، مقرر شد اتحادیه نسبت به جمع آوری و تعطیلی این واحدها حسب قوانین نظام صنفی اقدام نماید.»
اما این ابلاغیه با واکنش مجید حسینی مدیر عامل باغ کتاب همراه شد؛ مدیری که در زمان مسؤولیتش بهرهبرداری بخش کتاب کودک و نوجوان برا ه شرکت «ماه پیشانی» و قسمت بزرگسال آن به «نشر شهر» که وابسته به شهرداری سپرد، او در مصاحبه اخیر خود با خبرگزاری کتاب اینطور عنوان کرده است: (اینجا بخوانید) بخشهایی از این مصاحبه در ذیل میآید:
«حسینی با تاکید بر این نکته که باغ کتاب تهران به هیچوجه یک کتابفروشی نیست، ادامه داد: باغ کتاب تهران، مکانی برای ترویج فرهنگ، هنر و طبیعتا افزایش سرانه مطالعه کتاب است. همه تلاش ما، افزایش سرانه مطالعه است و مشتریان و طرفداران باغ کتاب علاقه دارند از باغ کتاب، اقلام فرهنگی اعم از کتاب و لوازمالتحریر نیز تهیه کنند و یا از بخش سینما و رستوران این فضا استفاده کنند.
مدیرعامل باغ کتاب تهران درباره فروش کتاب در باغ کتاب تهران گفت: صاحبان مجوز نشر میتوانند کنار تولید، به فروش محصولات خود اقدام کنند. مجموعه «نشر شهر» نیز بهعنوان متکفل باغ کتاب، از ۱۴ سال پیش با دریافت مجوز در حوزه انتشار کتاب فعالیت دارد.
حسینی، درباره تاثیر فروش کتاب در باغ کتاب بر فعالیت کتابفروشان بهعنوان دلیل اصلی تصمیم اتاق اصناف برای توقف فعالیت این بخش از باغ کتاب گفت: آمارها بههیچوجه تاثیر منفی کتابفروشی باغ کتاب بر فعالیت کتابفروشان را نشان نمیدهد.
وی مباحث چند روز گذشته درباره کتابفروشی در باغ کتاب را با انتخابات چند ماه آینده اتحادیه ناشران و کتابفروشان مرتبط دانست و بیان کرد: چند ماه مانده به برگزاری انتخابات اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران، سلسله مباحثی درباره باغ کتاب طرح میشود که احتمالا اثراتی بر انتخابات اتحادیه ناشران و کتابفروشان داشته باشد.»
اما چند نکته بر این سخنان مدیرعامل باغ کتاب قابل اشاره و تامل است:
مدیر باغ کتاب در گفتوگوی خود اشاره دارد که این مناقشهای انتخاباتی است؛ در حالی که تمام دستاندرکاران و اهل فن میدانند این اعتراض از دوسال قبل آغاز شده و حدود ۳۵۰ کتابفروش به اعتراض نامهای به اتحادیه ناشران و کتابفروشان نوشتهاند که اتحادیه در تمام این مدت آن را پیگیری کرده و حاصل کلی بررسی و جلسات مختلف و بازرسی میدانی ابلاغیه مذکور از سوی اتاق اصناف بوده است.
نکته دیگر اینکه عدهای سعی دارند این مطالبه منطقی را به حد مناقشهای رقابتی بین دو طیف کاهش دهند، اما با صراحت اعلام نمیکند که وقتی در هیأت مدیره ۷ نفره اتحادیه ۳ نفر عضو شرکت ماه پیشانی هستند و افراد دیگری نیز از آنها حمایت میکنند، یعنی اکثریت هیأت مدیره به شکلی با آن مرتبط هستند پس تکلیف ۳۵۰ کتابفروش معترض چیست؟
واکنش مدیر باغ کتاب درباره عدم تاثیر باغ کتاب بر فروش کتابفروشان درست است یا گلایه ۳۵۰ کتابفروشی که در وسط میدان در حال فعالیت هستند و عنوان میکنند که سفرهشان کوچک شده؟
این تعبیر که اگر فردی مجوز نشر از وزارت ارشاد داشت با همان مجوز میتواند فروشگاه دایر کند، نیز قابل تامل است؛ چرا که آیا اتاق اصناف، پلیس اماکن و تمام نهادهای نظارتی میپذیرند که با مجوز ارشاد کتابفروشی در سطح شهر راه انداخت؟ و آیا وزارت ارشاد اسلامی توانایی و مسؤولیت این مهم را به عهده میگیرد؟ آیا اصولاً دولت میتواند ورود تجاری به مسائل صنفی داشته باشد؟
اینها همه جدا از شائبههایی است که از نحوه برگزاری مزایده، عدم مکاتبه رسمی با اتحادیه، عدم اطلاع همه اعضای هیئت مدیره از واگذاری بخش کودک به شرکت ماه پیشانی وپیرو آن عدم امکان اطلاع رسانی به بدنه صنف، نحوه عضو گیری شرکت مذکور و... و. مطرح است. (شرکت ماه پیشونی در تاریخ ۱۴/۰۲/۹۵ ثبت شده است. اولین مدیران ماه پیشونی محسن طائب، علیرضا جاسبی وجدانی، محمد مجری سازان طوسی، حمیدرضا سیدناصری، محمدرضا توکل صدیق، یحیی دهقانی و... بودهاند.)
در حال حاضر مجید حسینی در حالی باغ کتاب را به عنوان بزرگترین مجموعه فرهنگی در جایگاهی میبیند که اتاق اصناف باید بیاید با او مذاکره کند. فراموش کرده نقطه آغازین این مناقشه همین است که قسمت کودک و نوجوان مجموعهای با این عظمت و با پول بیت المال و شهرداری تهران چگونه در اختیار یک شرکت تازه تاسیس قرار گرفته و امکانات دولتی با چه قیمتی در اختیار آن شرکت قرار گرفته است؟ و یا چگونه نشر شهر وابسته به شهرداری به عنوان نهاد دولتی با ورود به قسمت بزرگسال عملاً از بیت المال برای رقابت با بخش خصوصی استفاده کرده است.
حال باید پرسید چگونه باغ کتاب این فرصت طلایی را که صرفاً برای نمایش کتاب درست شده و قرار بود عاری از فروش باشد با همان راه پیمود، اما با بودجهای سرسام آور. آیا به راستی این بهترین فرصت را عامدانه از فرهنگ کشور دریغ کردهاند و حال از این موضع دفاع میکنند؟
در باب باغ کتاب یادداشتهای بسیاری نوشته شده و مدیر عامل آن، گفتگوهای زیادی داشته ولی هیچ گاه به صراحت نحوه و شکل و مبلغ واگذاری بخش کتاب کودک به شرکت ماه پیشانی در آن ذکر نشده!
نکته اساسی این که تمام کتابهای فروخته شده در این فروشگاه بزرگ در قالب شرکت ماه پیشونی و نشر شهر عرضه میشوند. بنابراین این دو واحد باید به اخذ مجوز اقدام کنن؛ چرا که فروش کتاب در این مجموعه زیر نظر آنها صورت میگیرد. در این مجموعه مبالغی که برای اجاره فضاها در نظر گرفته شده و هزینههای نگهداری که شهرداری برعهده گرفته عملا باعث شده که قیمت کالاهای عرضه شده از تخفیف برخوردار شوند و یا با تخفیف بیشتر از استاندارد بازار از ناشران خریداری شود، این عدم تناسب و به نوعی خودمختاربودن تعادل بازار نشر را بر هم میزند.
این گزارش اضافه میکند، اخیرا مهدی فیروزان مدیرعامل شهر کتاب (وابسته به شهرداری تهران) با ارسال نامهای به شهردار تهران اعتراض رسمی خود را نیز اعلام داشته است که متن نامه در ذیل میآید.
بند یک؛ باغ کتاب با حمایت شهرداری تهران عملا به تضعیف بخش خصوصی کتابفروشی ها منجر شده است، علاوه بر کاهش چشمگیر فروش آنهم در بازار کساد کتاب و اقتصاد کلی جامعه بخش عظیمی از کتابفروشان را ناراضی کرده است.
بند دو؛ مبالغی که برای اجاره فضاها در نظر گرفته شده و هزینههای نگهداری که شهرداری برعهده گرفته است عملا باعث شده که قیمت کالاهای عرضه شده از تخفیف برخوردار شوند و یا با تخفیف بیشتر از استاندارد بازار از ناشران خریداری شود که این هردو انتزام متزلزل بازار نشر را بر هم زده است.
بند سه؛ پیشنهاد میگردد فضای خوب و متنوع باغ کتاب به غعالیتها و پژوهشها و خدمات مربوط به کتاب، علم، هنر و فرهنگ تبدیل شود فعالیتهای پیشنهادی باعث رشد اقتصادی بخش خصوصی میشود ولی هرنوع فروش کالا از سوی شهرداری یا دولت عملا به بخش خصوصی ضرر میزند.