به گزارش «نماینده» ﴿ کهیعص﴾؛ این حروف که خداوند سورۀ مریم (سلامالله علیها) را با آنها آغاز کرده، اخبار غیبی است که خداوند آنها را به بندهاش حضرت زکریا (علیهالسلام) تعلیم داده است «قَالَ هَذِهِ الْحُرُوفُ مِنْ أَنْبَاءِ الْغَیْب». جریان بدین شرح است که حضرت زکریا (علیهالسلام) از خداوند درخواست کرد تا نامهای مبارک پنج تن آل عبا (علیهمالسلام) را به او تعلیم دهد که جبرئیل (علیهالسلام) برای تعلیم این اسماء بر او نازل شد. هر وقت حضرت زکریا (علیهالسلام) نامهای مبارک محمد، علی، زهراء و حسن (علیهمالسلام) را میبرد غم و اندوه وی بر طرف میشد، اما هرگاه نام مبارک حسین (علیهالسلام) را میبرد گریه راه گلوی او را میگرفت و نفس وی به شماره میافتاد تا اینکه روزی حضرت زکریا (علیهالسلام) گفت: خدایا! برای چیست که هر وقت من نام آن چهار نفر را میبرم غم و اندوه من برطرف میشود اما وقتی نام حسین (علیهالسلام) را میبرم چشمانم اشکبار و نفسم به شماره میافتد.
خداوند داستان شهادت امام حسین (ع) را برای زکریا (علیهالسلام) شرح داد و فرمود: «کهیعص»؛ (ک) یعنی کربلای امام حسین(ع)، (ه) هلاکت، (ی) یزید، (ع) عطش امام حسین و (ص) به معنای صبر است، پس از این ماجرا بود که حضرت زکریا (علیهالسلام) به شدت تحت تأثیر قرار گرفت، «فَلَمَّا سَمِعَ ذَلِکَ زَکَرِیَّا لَمْ یُفَارِقْ مَسْجِدَهُ ثَلَاثَةَ أَیَّامٍ وَ مَنَعَ فِیهَا النَّاسَ مِنَ الدُّخُولِ عَلَیْهِ وَ أَقْبَلَ عَلَی الْبُکَاءِ وَ النَّحِیب» (۱)، هنگامی که حضرت زکریا (علیهالسلام) این جریان را شنید مدت سه روز از مسجد خویش خارج نشد و در آن مدت اجازه ورود به احدی نداد، آنگاه مشغول گریه و زاری شد. «فَأَنْبَأَهُ اللَّهُ تَعَالَی عَنْ قِصَّتِهِ وَ قَالَ کهیعص فَالْکَافُ اسْمُ کَرْبَلَاءَ وَ الْهَاءُ هَلَاکُ الْعِتْرَةِ وَ الْیَاءُ یَزِیدُ وَ هُوَ ظَالِمُ الْحُسَیْنِ ع وَ الْعَیْنُ عَطَشُهُ وَ الصَّادُ صَبْرُه». (کمال الدین و تمام النعمة، ج۲، ص: ۴۶۱)
خدا بدین وسیله او را با جریان امام حسین (ع) آشنا کرد، جریانی که خدا آن را اراده کرده بود، در چنین فضایی بود که حضرت زکریا (علیهالسلام) از خدا چنین درخواست کرد: «اللَّهُمَّ ارْزُقْنِی وَلَداً تَقَرُّ بِهِ عَیْنِی عَلَی الْکِبَرِ وَ اجْعَلْهُ وَارِثاً وَصِیّاً وَ اجْعَلْ مَحَلَّهُ مِنِّی مَحَلَّ الْحُسَیْنِ فَإِذَا رَزَقْتَنِیهِ فَافْتِنِّی بِحُبِّهِ ثُمَّ فَجِّعْنِی بِهِ کَمَا تُفَجِّعُ مُحَمَّداً حَبِیبَکَ بِوَلَدِه» (۲)، خدایا! پسری به من روزی کن که در این زمان پیری چشم من به وی روشن شود، موقعی که این پسر را به من عطا کردی مرا شیفتۀ محبت وی کن، سپس مرا دچار مصیبت او کن همچنان که حضرت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) حبیب خود را دچار مصیبت فرزند خواهی کرد.
آشنایی او با این جریان، حزن او برای امام حسین (علیهالسلام) و در نتیجه عزلت نشینی او موجب شد تا از رحمت الهی بهرهمند شود، خدا در پی درخواست او فرزندی را به او عطا کرد و او را «یحیی» نام نهاد (۳) و او را اینچنین به آن مصیب دچار کرد. به نظر میرسد خداوند با بیان همین چند حرف در ابتدای سورۀ مریم (سلامالله علیها) قصد بیان ماجرایی عظیم را دارد، به عبارت دیگر، خداوند خود در ابتدای سورۀ مریم وارد میدان شده و برای خلیفۀ خود امام حسین (علیهالسلام) روضهخوانی کرده است.
چقدر زیباست، روضهای مختصر اما سراسر معارف، خدا روضهخوانیاش را تنها در پنج حرف آغاز کرد و به پایان برد، جالب اینجاست که کلمۀ کاملی را هم مطرح نمیکند و تنها به بیان چند حروف بسنده میکند، این رفتار خداوند بسیار عجیب است و نشان از آن دارد که خود خداوند هم در قبال ماجرای امام حسین (علیهالسلام) از خود رفتار بروز میدهد. او خود پیش از بندگانش به این مهم پرداخت و این درسی عظیم برای مومنان و شیعیان است تا با مطالعۀ رفتار خداوندی به رفتار صحیحی در قبال ماجراهای مختلف نشان دهند.
یک رفتار صحیح در قبال این آیه این است که بیاییم صرفاً به بیان و نقل این آیه و روایات ذیل آن بسنده نکنیم، بلکه بیاییم از این کلام نورانی اثر بگیریم، یعنی اجازه دهیم این مفاهیم و معارف خداوندی در وجودمان بنشیند، به عنوان مثال، وقتی میگوییم هلاکت، اجازه دهیم هلاک شدن امام حسین (علیهالسلام) بر ما اثر بگذارد و ما را از این مطلب متأثر کند، ناراحت شویم، وقتی میگوییم یزید، در مقابل یزید عکسالعمل داشته باشیم، او را لعنت کنیم و غیظمان نسبت به او لحظه به لحظه بیشتر شود، وقتی گفته میشود عطش، به یاد عطش مولایمان بیافتیم که به راستی به صرف یاد مصائب اهلبیت (علیهمالسلام) آدمی رشد داده میشود و بالا میرود و بسیاری از اعوجاجات فکری برطرف خواهد شد.
با توجه به آنچه که بیان شد، خدا در همین یک آیه و در قالب همین پنج حرف میخواهد رفتار صحیح در قبال ماجرای خلیفهاش امام حسین (علیهالسلام) را متجلی کند. خداوند در آیۀ ۲ سورۀ مریم (سلامالله علیها) بلافاصله بعد از آشنایی حضرت زکریا (علیهالسلام) با ماجرای امام حسین (علیهالسلام)، اثری که او از این جریان گرفت و فرزندی که خداوند در پی درخواست او عطا کرد، چنین میفرماید: ﴿ ذِکْرُ رَحْمَتِ رَبِّکَ عَبْدَهُ زَکَرِیَّا﴾ (مریم/ ۲)، در واقع خداوند با این جریان، «رحمتِ» خود را بر زکریا (علیهالسلام) جاری کرد، این در حالی است که حضرت زکریا (علیهالسلام) در شرایطی نبود که بتواند فرزند بیاورد، اما خداوند این امر را بر او و همسرش اصلاح کرد.(۴)
یادداشت: امیرمحسن شیخان