ماهنامه «نماینده» / حجتالاسلام «احمد سالک کاشانی» از نمایندگان قدیمی مجلس است که ۵ دوره نمایندگی مردم اصفهان را بر عهده دارد. وی در گفتوگو با «نماینده»، بدون ملاحظه و تعارف، اشکالات موجود در مجلس را از زاویه شاخصهای تعریفشده توسط رهبر معظم انقلاب گوشزد میکند و معتقد است عملکرد مجلس مطلوب نبوده است.
رهبر معظم انقلاب در دیدار اخیر با نمایندگان مجلس دهم تأکید کردند که مجلس باید مظهر اقتدار ملی باشد؛ به نظر شما، لازمه تحقق چنین مجلسی چیست؟
عوامل شکلگیری یک مجلس مقتدر چند مسئله است؛ اول اینکه، نمایندگان مجلس باید شخصیت توحیدی داشته و دلسوز برای تعالی و پیشرفت انقلاب باشند و برای داشتن چنین روحیهای، از قبل سرمایهگذاری معنوی کرده باشند و عملکردشان هم مؤید وجود چنین روحیهای باشد. دومین عامل اقتدار مجلس در تراز ملی، این است که نماینده «مردمی» باشد؛ یعنی مقبولیت مردمی داشته باشد، حسن سابقه و حسن عمل هم از جمله شاخصههای مردمی بودن یک نماینده است.
عامل دیگر مقتدر بودن مجلس، تخصصی بودن کار آن است؛ نماینده مجلس باید در یک مسئله از مسائل اصلی کشور، تخصص و تبحر لازم را داشته باشد. علاوهبراین، برای آنکه مجلس مقتدر باقی بماند، نباید نماینده مجلس وامدار سرمایهداران و قدرتهای سیاسی و اجتماعی باشد، نباید گرفتار لابی سنگین جریانات سیاسی درون و بیرون مجلس باشد. واقعیت این است که شخصیت نماینده مجلس در زیر چرخ لابیهای سیاسی از بین میرود و گرفتار بازپرداخت این هزینهها میشود. در واقع، نماینده مجلس یا کسی که نیت وارد شدن به این مسئولیت را کرده باشد، نباید خدای ناکرده برای تأمین منافع شخصی و با شیوههای دلالی و گرفتن امتیازات غیرمعقول وارد این میدان شود.
اگر این بایدها و نبایدها در کنار هم قرار بگیرد، نمایندگان مجلس را به استقلال فکری توأم با روحیه انقلابی میرساند، در نتیجه چنین نمایندگانی در هنگام تصمیمگیریها و رأی دادنها منتظر مسائل جنبی باقی نمیمانند و براساس تخصص و مشورت اقدام لازم را انجام میدهند. حالا اگر هرکدام از این بایدها و نبایدها با خلل مواجه شود، نمایندگان را دچار نوسانات بدی از قبیل تردید یا فساد میکند. اگر این نکات رعایت شود، دیگر اتفاقاتی که در جریان استیضاح سه وزیر در اسفندماه سال گذشته افتاد، پیش نمیآید که مثلاً فراکسیون امید صبح برای برکناری سه وزیر تصمیم میگیرد و ظهر، به بهانه تصمیم تشکیلاتی پشیمان میشود.
نکته دیگری که در دیدار امسال نمایندگان با رهبر انقلاب مورد تأکید ایشان بود، این مسئله بود که قانون مصوب مجلس باید در جهت حل مشکلات طبقات ضعیف و متوسط باشد؛ عملکرد مجلس دهم در این جهت بوده یا خیر؟
پاسخ به این سؤال قدری سخت و پیچیده است؛ چون از یک طرف، قوانینی مثل قانون رفع موانع تولید رقابتپذیر و برخی قوانین دیگر را داشتهایم که از اقشار پایین جامعه حمایت میکند، اما مشکل دو چیز است؛ اول، قانونگریزی و کنار گذاشتن کامل قانون است و دوم، عدم اعتماد مجریان به اجرای دقیق قانون و جایگزین کردن آئیننامه بهجای قانون است. وقتی چنین مسئلهای عادت شود و رواج یابد، بهتدریج باعث از بین رفتن حق قشر مستضعف میشود. بهعنوان مثال، الان هر سه قوه با دستور مستقیم مقام معظم رهبری در حال فراهم کردن بستر رشد تولید ملی هستند، اما متأسفانه بانکها همراهی نمیکنند و میگویند این مصوبات با ضوابط ما نمیخواند! مثلاً اگر مقرر شده باشد که برای اعطای تسهیلات به روستائیان همان اسناد و قولنامههای آنها کفایت میکند اما بانکها بخشنامه بانک مرکزی را برای خودشان ملاک عمل میدانند و نسبت به مصوبات قانونی بیتوجهی میکنند یعنی بانکها در واقع، یک معضل اصلی در مقابل رشد مستضعفان و محرومان و اقشار متوسط هستند.
با چنین شرایطی، مجلس دهم چقدر توانسته است این موانع را از سر راه محرومان بردارد؟
واقعیت این است که پاسخ به این سؤال سختتر از سؤالات دیگر است ولی میتوانم بگویم که عملکرد مجلس در این زمینه مطلوب نبوده و هنوز جا داریم تا به نقطه مناسب برسیم.
نظارت نمایندگان بر خودشان، نکته دیگری بود که رهبری تأکید کردند؛ به نظر شما نمایندگان مجلس تا چه اندازه نظارتپذیر هستند؟
یکی از مسائلی که برای نمایندگان غرور ایجاد میکند این است که فردی مثلاً با ۲۰ هزار رأی وارد مجلس میشود و بهدرستی معتقد است که در مجلس همه نمایندگان یکسان هستند و کسی نمایندهتر از دیگری نیست اما در همین حال انتظار دارند از بالاترین جایگاههای کشور تا پایینترین آنها تابع او باشند و حتی در مواردی انتظار جابهجایی امام جمعه شهر خودش را هم دارد! اینها ناشی از غرور کاذب است که نماینده فکر میکند کدخدای تشکیلات مملکت است، در حالی که نماینده باید قانونپذیر و متواضع باشد و ارتباطات تعریف شدهای با مردم داشته باشد، نه ارتباطات پوپولیستی و با هدف جمعکردن رأی برای ۴ سال بعد. منظور از ارتباطات تعریف شده هم این است که در بین مردم باشد و حرفهای آنها را بشنود و ببیند مشکل چیست و چقدر عمومیت دارد و ریشه آن به کجا بازمیگردد و با نگاه کلان، قانونگذاری کند.
متأسفانه واقعیت این است که نمایندگانی که نگاه کلان به مسائل دارند مقبول واقع نمیشوند و برعکس، آنهایی که جزئینگرتر هستند بیشتر مورد اقبال واقع میشوند و این نگرانکننده است.
در خصوص نظارت بر رفتار نمایندگان، باید گفت که این نظارت آشکار نیست که بفهمیم نامههایی که به هیئت نظارت نوشته میشود، چه تصمیمی برای آنها گرفته میشود. ظاهراً بهصورت محرمانه تصمیماتی میگیرند و ابلاغ میکنند که بروز و ظهور ندارد. یکی از نیازهای فوری مجلس این است که هیئت نظارت بر رفتار نمایندگان واقعاً باید تقویت شود.