«نماینده»/عصر یک روز گرم تابستانی «سیدعلی ادیانی» نماینده مردم قائمشهر، سوادکوه، جویبار، سیمرغ و سوادکوه شمالی در مجلس شورای اسلامی به دفتر «نماینده» آمد؛ بسیار صمیمی و خوش برخورد بود. او با بیانی فصیح، طوری اختیار جلسه را به دست گرفت و یک تنه به مسائل مختلف ـ در آسیب شناسی مشکلات مجلس ـ پرداخت که فقط گاهی اجازه می داد سوالی از او بپرسیم.
ادیانی معتقد است نظام انتخابات باید تغییر کند، هم انتخابات ریاست جمهوری هم انتخابات مجلس و اینکه دایرۀ حوزه های انتخابیه فراتر برود تا مسائل قبیلگی در انتخاب فرد غلبه پیدا نکند، پول نتواند غلبه یابد و عوامفریبی جایی در تبلیغات نداشته باشد. در ادامه متن کامل این گفتوگو از نگاهتان میگذرد:
نماینده: با توجه به اینکه حضرتعالی در دوره هشتم مجلس هم حضور داشتید، ارزیابی شما از عملکرد این دوره نسبت به قبل چیست و آیا در شرایط فعلی مجلس دهم میتواند گرهگشای مشکلات باشد؟
ادیانی: در سال ۱۳۷۸ کتابی را تحت عنوان «آسیبشناسی انتخابات و جایگاه مجلس و مردم» به چاپ رساندم، این کتاب مجموعه سخنرانیهای بنده درباره آسیبشناسی انتخابات بوده است، وقتی این مطالب را مجدداً میخوانم میبینم که اکثر این آسیبهای ذکر شده امروز در جامعه ما تعین پیدا کرده است. سؤال اینجاست که چرا این آسیبها اتفاق افتاد؟، یک دلیل مهم آن است که اگر مجلس کارآمد شکل گیرد، آسیبها کمتر میشود یک مجلس قوی و کارآمد و نماینده مؤثر چه ویژگیهایی باید داشته باشد؟، بنده چند مورد را طرح میکنم.
نکته اول اینکه رأی مردم ایجاد فرصت میکند نه ایجاد ظرفیت، روی این موضع باید خیلی حساب باز کرد، رأی مردم برای فرد منتخب ایجاد فرصت میکند، ما برای اینکه یک نماینده مقتدر داشته باشیم و همینطور یک مجلس مقتدر داشته باشیم علاوه بر اینکه باید مردم این فرصت را به یک انسان قابل بدهند، منتخب، خود باید ظرفیت داشته باشد.
یک مثال ساده میگویم ملت ایران ۸۰ میلیون نفر هستند، آنها به فردی رأی دهند که بهجای فلان قهرمان وزنه بلند کند و به احترام رأی مردم فدراسیون نیز این فرد را بپذیرد و این فدراسیون این فرصت را به من نوعی بدهد آیا این شرط کافی است؟ خیر انتخاب فدراسیون شرط لازم است. شرط کافی ظرفیت وزنهبردار است؛ اگر فدراسیون و فرایند تصمیمگیری در حوزه ورزش به وزنهبرداری این فرصت را ندهند آیا او میتواند قهرمان دنیا باشد؟ خیر پس این دو لازم و ملزوم یکدیگر است.
اشکال مجلس در کدام قسمتها است؟ در زمانی که مردم به کسانی که ظرفیت وکالت و نمایندگی برای اعمال وظایف و اختیارات را ندارند فرصت نمایندگی میدهند. شما فردی برای جنگیدن انتخاب میکنید به ظاهر هم اسلحه و یراق نظامیاش را به او میدهی و این فرد به میدان میآید اما بهکارگیری از این اسلحه را بلد نیست هم باعث کشته شدن خودش میشود و مردمی نیز که به او اعتماد کردند که حارس و نگهبانی چون او دارند مردم را نیز به کشتن میدهد.
اگر بخواهیم از جنبه واقعی موضوع را بررسی کنیم، باید بگویم که ۲۹۰ نماینده در مجلس داریم تعداد نمایندگانی که اثرگذار هستند بیتعارف میگویم همیشه در همه ادوار مجلس بیش از ۵۰ نفر نبودند.
اینها همان افراد باظرفیت هستند، حالا این ظرفیتها چه هستند؟ اول اینکه نماینده باید قانوندان باشد نه الزاماً حقوقدان. این دو با یکدیگر فرق دارند، باید به قوانین بالادستی مسلط باشد، ممکن است که یک فرد حقوقدان باشد اما هیچ آثار حقوقی و فعالیت در فرایند تقنینی در خانه قانون و تقنین از او نبینید، چرا؟ زیرا مثلاً در یک رشته خاص درسخوانده، حتی در رشته حقوق درسخوانده و چند ماده قانونی را فقط حفظ است همانند کسی که گواهینامه دارد ولی رانندگی بلد نیست و یا همچون رانندهای که رانندگی بلد است اما اگر ماشینش خراب شود حرفه تعمیر آن را بلد نیست.
دوم قدرت بیان است،نماینده باید از گفتمان قوی و ادبیات فاخری برخوردار باشند، باید بتواند موضوع را بهخوبی جا بیندازد، سوم شجاعت است، اصلاً نباید محاسبه کند که کار و یا اقدامی که از باب اعمال نظارت آن را انجام میدهد با ذائقه برخی سازگاری دارد یا خیر.
چهارم اخلاص و صداقت بر موضوع است، زمانی که اخلاص نباشد مثلاً استیضاح میکند ولی آن را به ثمنِ بخسی پس میگیرد، قصد ندارم بگویم کسانی که امضا پس میگیرند مخلص نیستند، اما یک نماینده مقتدر و مشرف بر موضوع یا امضا نمیکند یا پس نمیگیرد مگر جایی که احساس کند خلاف بیّن شرع و قانون است یا مصالح کشور.
یکی دیگر از ویژگیهای لازم این است که باید آدم نظام و مردم باشد، اشکال ندارد که دارای تفکر سیاسی باشد حتی در تقسیمات سیاسی به جناحی وابسته باشد اما مجلس خانه جناح نیست بلکه خانه ملت است، مجلس رکنی از ارکان نظام است نه رکنی از ارکان احزاب.
نماینده باید نسبت به بقیه دستگاهها هم نصیر باشد و هم نذیر؛ یعنی باید نمایندهای باشد که همه نسبت به او خوف و رجا داشته باشند و با اعمال نظارت و مشارکت و اثرگذاری در امر تقنینی مواضع را از سر راه دستگاهها بردارد و بستر لازم را برای سالمسازی و بهرهدهی دستگاهها را فراهم کند.
نکته بعدی اینکه باید اهل تعامل باشد حالا یا با همکاران نماینده یا مجموعه دستگاهها، اینها بخشی از شرایط مهم و الزامات ظرفیت نمایندگان است. اگر کسی را جز آن ۵۰ نفر مؤثر مجلس میدانید، وقتی بر روی شخصیت آن ریز میشوید، مشاهده خواهید کرد که این ویژگی را بهعلاوه چند ویژگی مهم دیگر را دارند.
نماینده: این ظرفیت کجا ایجاد میشود؟
ادیانی: این ظرفیت اکتسابی است، تزریقی نیست؛ ایجاد ظرفیت اکتسابی با ایجاد تخریب و تشکلهای همگرا بارورتر میشود علاوه بر این شرایط، نماینده باید یک شناخت کلی از رویکرد، رفتارها و سیاستهای اردوگاه مقابل انقلاب و اعوانوانصار آن اردوگاه داشته باشد تا فریب نخورد.
نماینده: در سامانه انتخاباتی کشور چیزی که بتوان این موضوع را احراز کرد وجود دارد؟
ادیانی: خیر، ما در قانون فقط شرایط عمومی را داریم و این اشتباه است، بنده معتقدم یکی از اشکالات قانونی انتخابات و نظام انتخاباتی کشور همین موضوع است، یکی از آسیبهای جدی که نظام جمهوری اسلامی را تهدید میکند و کشور را به سمت استحاله سوق میدهد، نظام انتخاباتی فعلی حاکم در کشور در حوزه مجلس شورای اسلامی است، استمرار این نظام انتخاباتی برای ادوار آینده مجلس نظام عقیمی است، رحمی نازا یا بدزا دارد.
این نظام انتخابات تا چند دوره را پاسخ داد اما به مقتضای زمان عدهای پیروان «اصحاب سبت» که قران خطاب به دور زنندگان قانون میگوید در چند دوره اخیر آسیبهای انتخابات کموبیش بروز و ظهور پیدا کرد.
امروز متأسفانه بخشی از عوامل مؤثر در انتخاب نماینده پول است، بخشی از آن فریب و آدرس غلط دادن کاندیداها در زمان انتخابات است. این افراد با استفاده و سوءاستفاده از نقاط ضعف مردم رأی میگیرند. نکته دیگر آسیب جدی این وضعیت برای ادوار مجلس این است که ما حزب نداریم و وقتی که حزب نداشته باشیم هم در انتخابات ریاستجمهوری نمیدانیم چکار کنیم و هم در انتخابات مجلس و هم شورای شهر.
نکتهای دیگری که به اعتقاد بنده برای انتخاباتهای بعدی مجلس فوقالعاده شکنندگی دارد این است که تجربه نشان میدهد افراد استخواندار، مؤثر، مقتدر که هم دارای ظرفیت هستند و هم دارای مقبولیت در بین مردم، این خطر وجود دارد که دیگر خودشان را کاندیدا نکنند.
چه اتفاقی افتاد که هر چه جلوتر میرویم برخی از این نقاط قوت کمرنگتر میشود، اینها خطر است، من اطلاع دارم تعدادی از دوستانی که الآن در مجلس دهم هستند و مؤثرند، حداقل ۸ تا ۱۰ نفر از اینها را میشناسم که به دلایل متعدد برای دوره بعد نمیخواهند بیایند.
بیتعارف حرف بزنیم، یکی از آن دلایل این است که آنقدر مشکلات مردم را زیاد کردیم که مردم، نوع نگاهشان تغییر کرده است. من در آخرین نطقم جملهای گفته بودم که سروصدا کرد، گفتم که «ما نمایندگان حوزه انتخابیه در مجلس هستیم، نه نمایندگان مجلس در حوزه انتخابیه» خیلی حرف در این جمله هست، برخی از نمایندگان (اکثر نمایندگان) منهای آنهایی که در کلانشهرها لیستی رأی آوردند، البته آنها هم گرفتاری خاص خودشان را دارند، در حوزه انتخابیه از کوچکترین مسئله روستا به نمایندگان مراجعه میشود تا مسائل کلان ملی یعنی مطالباتی که از رئیسجمهور، وزرا، مدیران کل، استاندارها، از فرمانداران، بخشدارها، دهیارها و رؤسای ادارات، از نماینده مطالبه میکنند.
این از کجا پیدا شد؟ یک بخش عدم قوت عملکردی دستگاههای اجرایی یا سوءمدیریتی است که اتفاق افتاد مردم مطالباتشان را نمیتوانند در ادارات پیدا کنند که به سراغ نمایندگان میآیند.
نکته دوم آدرسهای غلطی است که کاندیداها در زمان تبلیغات به مردم دادند، یک مثل مازنی بگویم. به قول ما مازنیها در زمان انتخابات کاندیداها میگویند که اگر به من رأی دادید «من اَشّهَ کشَمَه و پلنگه دارکَمَّه»؛ یعنی من قَدَر هستم، من سردسته شکارچیها هستم، اگر به من رأی دادید، خرس را با دستم خفه میکنم و پلنگ را به دار میآویزم، یعنی جنگل امن میشود تا غزالان بچرند، پرندگان بپروازند. عین همین را ما در انتخابات ریاست جمهوری داریم، کاندیدهای ریاست جمهوری با مردم چگونه حرف میزنند، فکر میکنند تمام قدرت و اختیارات کشور دست رئیسجمهور متمرکز شده، به من رأی دهید، این کار را میکنم آن را میکنم، مسائل بینالمللیتان را حل میکنم، هستهای که حل شد، بقیه را هم من حل میکنم.
یکی هم میگوید من مدیریت جهان را اصلاح میکنم! کسی هم نیامد یقهشان را بگیرد که آدمحسابی، مرد مؤمن، تو رئیس یک قوهای از قوایی، تازه وزیری که میخواهی انتخاب کنی، خودت نمیتوانی انتخاب کنی، تو فقط حق معرفی داری، مجلس است که باید حلقه مفقوده تو را کامل کند، تازه رأی بدهد همان مجلس برکنارش میکند، استیضاحش میکند تو باید دنبال وزیر بچرخی! مدیریت جهان پیشکش، حل تحریم تسلیحاتی، حقوق بشر و تحریمهای تروریستی هم پیشکش، حل صد روزه اقتصاد هم پیشکش، چرا این حرفها را میزنی؟ به جهت اینکه عادت کردیم که در استخر پوپولیسم شنا کنیم و این منشأ بسیاری از مشکلات کشور در دولت و مجلس است.
نماینده: چارهاش چیست؟ چه راهکاری باید در پیش بگیریم؟
ادیانی: چند نکته را عرض میکنم بهعنوان راهکار. اولاً ما قطعاً نیاز به تقویت حزب داریم، انتخابات باید حزبی شود، اگر چه حزبی شدن به گاو و گوسفند برخیها ضرر میرساند، برخیها از افراد و گروههای مرجع نمیخواهند در مملکت حزب قوی باشد،اگر حزب قوی باشد دیگر دست کسی را نمیشود بوسید، حزب تصمیم میگیرد، دیگر دستبوسیها میرود کنار.
دوم، نظام انتخابات باید تغییر کند، هم انتخابات ریاست جمهوری هم انتخابات مجلس، برخی از انتخابات ما عملکرد مثبت در کشور نداشت، واقعاً من از مرکز پژوهشها میخواهم این را مکتوب هم مینویسم، بررسی کند ببیند آیا انتخاب شوراهای شهر به نفع کشور و شهرها بود یا به ضرر! نیاز به یک بررسی دارد، من الآن هیچ قضاوتی نمیکنم اما مطمئنم شوراهای روستاها اغلب خادم مردم بودند و عملکرد خوبی دارند، شورا در قانون اساسی آمد اما به لحاظ اجرای قانون اساسی در برخی جاها اشکالات جدی داریم و قطعاً نیاز به بازنگری دارد، کما اینکه در قانون اساسی هم فرایند بازنگری پیشبینی شد.
نکته سوم تا زمانی که مردم محتاج نان هستند و نیازهای اولیهشان برآورده نشود، تعداد قابلتوجهی از این گروه همواره طعمه دیگران میشوند، هم طعمه میشوند در انتخابات ریاست جمهوری، هم طعمه میشوند در انتخابات مجلس و شورای شهر.
در برخی از روستاها و شهرها دادن یک ران مرغ رأی میآورد، کاری به صلاحیت افراد هم ندارند، این واقعیت است که یک ران مرغ بده رأی بیاور، ما عادت کردیم برخی از مسئولان چه در مجلس چه در دولت عین کبک سرمان را داخل برف کنیم و همهچیز را کتمان کنیم بگوییم نیست، نه این خبرها نیست. و نمایندهای که با ران مرغ، توزیع پول و رفتار پوپولیستی وارد مجلس میشود؛ این نماینده، نماینده ملت نیست، این حقالعملکار است و میتواند دلال باشد برای جبران مافات و هزینههایی که کرده است، این آسیب کشور را تهدید میکند.
نماینده: منظور شما از اینکه نظام انتخابات عوض شود، دقیقاً چیست؟
ادیانی: استانی یا شبه استانی، یعنی دایره حوزه انتخابیه فراتر برود که مسائل قبیلگی در انتخاب فرد غلبه پیدا نکند، پول نتواند غلبه پیدا کند، عوامفریبی نتواند غلبه پیدا کند، وعده به افراد برای دادن سمت و گرفتن شغل نتواند غلبه پیدا کند.
چون با بحران بیکاری روبرو هستیم، برخی از کاندیداهای محترم میگویند که به من رأی دهید پسرت را میبرم سرکار، تو را مینشانم جای فرماندار، اصلاً تو چرا اینجا نشستی، تو یوسفی! تو باید کلیددار خزینه اقتصادی کشور باشی، برای چه تنها نشستی و منزوی شدی، من نماینده شوم تو میشوی فرماندار یا مدیرکل و رئیس اداره، آیا این اتفاقات در تهران میافتد؟ خیر، چرا؟ چون دایره حوزه انتخابیه وسیع است.
برخی از دوستان با انتخابات استانی مخالفاند استدلالشان این است که کاهش رأی ایجاد میکند، مشارکت مردم را پایین میآورد یا پول اثر میکند، حالا من سؤالم اینجاست، اگر حرف شما درست است چرا تهران را درست نمیکنید؟ تهران که استانی است ۳۰ نماینده را که نمیشناسند! من تردید ندارم ۳۰ نماینده بزرگوار تهران را با تعدادی از مردم در میدان انقلاب تهران بایستند و اینها را داخل جمعیتی از افراد قرار دهند، مردم از کنارشان رد شود اکثر مردم نمیدانند کی نماینده است، اما من سیدعلی ادیانی به هر دلیلی در شهرستان دندانهای من را هم میشمارند و بعد به من رأی میدهند، اگر استانی بد است چرا برای تهران خوب است؟ چرا برای کرج، اصفهان، شیراز و تبریز و بقیه کلانشهرها و استان قم خوب است؟
یک بام و دو هوا که نیست، ما باید به مردم اعتماد کنیم؛ خبرگان رهبری استانی است، آیا در انتخابات خبرگان رهبری مشارکت پایین نمیآید؟، اما همین حرکت برای نمایندگان مجلس مشارکت پایین میآید؟ اگر، نمایندگان صد در صد آرا را بگیرند و بیایند تو مجلس بنشینند، آیا با صد در صد آرا مجلس کارآمد میشود؟ خیر. برمیگردد به همان نکتهای که عرض کردم رأی فرصت است نه ظرفیت، وقتی استانی شود یا حوزه انتخابیه بزرگتر و وسیعتر شود آن اصحاب سبتیها نمیتوانند رندانه مردم را دور بزنند، قطعاً آدمهای دانهدرشت انتخاب میشوند آدمهایی که استان را میشناسند و از یک ظرفیتهای فرا شهرستانی برخوردارند.
نماینده: مسئله دو مجلسی شدن را چطور ارزیابی میکنید؟
ما به مجلس سنا نیاز داریم. از باب مثال عرض میکنم در بودجه ۹۷ و در برنامه ششم خود من بهعنوان یک فرد ۷۶ درصد اخطارهایی که دادم را شورای نگهبان تأیید کرد و همان اخطار را وارد دانست و بر مصوبه مجلس اشکال وارد کرد، حالا رئیس جلسه هر کسی که بود برخیها را وارد نمیدانستند اما ۷۶ درصد اخطارهای من در برنامه ششم وارد بود و شورای نگهبان همان اشکالات را وارد کرد و ایراد گرفتند؛ وقتی ما مجلس سنا داشته باشیم، نه اینکه شورای نگهبان حذف شود، ما به یک فیلتر دومی با حفظ شورای نگهبان نیازمندیم.
یکی از آسیبهای مجلس ما این است که بعضی از مصوبات پوپولیستی است، در برخی مواقع پیامکهای مردم یا حوزه انتخابیه متأسفانه اثر میگذارد، ما ملاحظات داریم،زیرا یک عقبهمان به رأی است. من اگر در موردی این اظهارنظر کنم آیا اظهارنظرم باعث رویش یا ریزش رأی میشود؟ برخی از اظهارنظرها برای رویش رأی است یا برخی عدم اظهارنظرها برای ترس از افت و ریزش رأی است، با این ملاحظات برای کشور میخواهم تصمیم بگیرم نگاه به حوزه انتخابیه میکنم آیا این کاری که منفعت و رأی ملی دارد منفعت فردی من را هم تضمین میکند؟ وقتی میبینیم نه، رأی نمیدهم، این یکی از آسیبهای جدی فعلی ماست، وقتی مجلس سنا تشکیل شود، مجلس سنا کارشناسی میکند، کاری به اینها ندارد، کشور را نگاه میکند، مصالح ملی را نگاه میکند وقتی کشور و مصالح ملی را نگاه کند قطعاً منفعت منطقه هم در آن است، اما وقتی فقط منفعت منطقه را نگاه کند و حوزه انتخابیه را چهبسا در تغایر با منافع ملی و مسائل کشور است.
نماینده: کمی از مسائل ساختاری فاصله بگیریم و وارد مسائل روز کشور بشویم، با ابتکار رهبری برای تشکیل ستاد اقتصادی هماهنگی قوا، یک تکانهایی در مسئولان احساس میشود؛ اولاً سؤال من این است که آیا شما آنقدر شرایط کشور را وخیم میدانید که نتوانیم از این مشکلات عبور کنیم ؟
ادیانی: ما قطعاً از این مرحله عبور میکنیم، این شعاری نیست، این مبتنی بر چند نکته است، نکته اول اینکه ما در چهل سال انقلاب، شرایط بهمراتب بدتر از این را در کشور تجربه کردیم، مثل جنگ. البته سختیهایی خواهیم کشید، اما تجربههای مردم به ما میگویند ما مردان و ملت عبور از بحرانیم.
نکته دوم در زمانی که ما بسیار ضعیفتر از شرایط فعلی بودیم و دشمن و آمریکا خیلی قویتر از شرایط فعلی بود اهداف خودشان را ـ که همان سقوط نظام است ـ نتوانست پیش ببرد. الآن که ما در رأس هستیم، اوج گرفتیم، مؤلفههای قدرت ما در عرصه ملی و فرامنطقهای بهمراتب از هر دههای بالاتر است و مؤلفههای ضعف اردوگاههای دشمن به محوریت آمریکا و کشورهای منطقه بهمراتب ضعیفتر از دهههای قبل است.
نکته سوم اینکه دشمن اقتصاد ما را هدف گرفته است زیرا از نظر نظامی ناامید شد، اینها اگر زیر ۵۰ درصد احتمال دهند که با اقدام نظامی، انقلاب سقوط میکند همان زیر ۵۰ درصد را هم عمل میکردند. اینها یک درصد هم احتمال نمیدهند و الا شروع میکردند به همین دلیل سراغ اقتصاد ما آمدند، دشمن با جنگافزارهای نظامی این مرحله ما را تهدید نکرد، چون میداند که نمیتواند اما با جنگافزارهای مالی ما را تهدید کرد، تهدیدش هم جدی است، اما بیتعارف این را میگویم، میشود به دشمن این را بگوییم «ای مگس، عرصه سیمرغ نه جولانگه توست، عرض خود میبری و زحمت ما میداری» البته آنها عرضی ندارند همین مقداری که فکر میکنند هست هم، از دست خواهند داد، تمام دولتهای آمریکا در بعد انقلاب سناریو و استراتژی سقوط ایران را مد نظر داشتند اما شکست خوردند.
آن چیزی که در حال حاضر لازم داریم، چند نکته است، یکی وحدت ملی حول محور ولایت امر است، حال حاضر زمان تسویهحسابهای سیاسی نیست؛ اینکه در برجام چه کردند و چه نکردند، بهعنوان تسویهحساب سیاسی نباید ورود کنیم، انتقاد باید بکنیم، ما مشعل انتقاد را روشن نگه میداریم برای اینکه راه گم نشود، اما این مشعل را به سمت یکدیگر پرت نمیکنیم، نکته دوم، دشمنشناسی است.
دشمن سه سناریو برای ایران چیده است، جنگ اقتصادی، جنگ سایبری، جنگ جناحها و اقوام و قومیتها در درون کشور، این سه جنگ را همزمان دارد در کشور جلو میبرد.
حالا برسیم به سؤال شما آیا واقعاً به بنبست رسیدیم یا نه، این جنگ روانی دشمن است که متأسفانه با همراهی و همصدایی برخی از سربازان بیاونیفرم دشمن در درون کشور طنینانداز میشود، برخی از مسئولین ما مشکل دارند، مشکل اساسی کشور اکثراً و حدود ۷۰ درصد ریشه داخلی دارد. ببینید نطقهای مجلس فلسفه دارد، وقتی آییننامه داخلی میگوید نطق سالانه و نطق اضطراری، نطق فلسفه دارد میگوید بیان مسائل اساسی کشور نطقها بهنوعی مرامنامه و منشور فکری نمایندگان برای حل مسائل کشور و پیشبرد کشور است. در یکی از جلسات اخیر صحن علنی مجلس، عزیزی از همکاران و نمایندگان محترم محور اصلی نطقش این بود که خانمها به استادیومها ورزشی راه پیدا کنند! حالا زمانی که قانون اجازه داد بروند، اما آیا این مسئله اصلی کشور است؟ یعنی واقعاً خواسته مردم این است؟ یک مقطع کنسرتها مسئله اول کشور شده بود این مسئله اول است؟ امروز، هم دوست و هم دشمن و هر انسان منصف میداند مسائل اقتصادی امروز چالشهای اصلی نظام است. تورم، رکود اقتصادی، بیکاری، تعطیلی و یا نیمهتعطیل بودن واحدهای تولیدی و یا بنگاههای اقتصادی.
چرا این اتفاق میافتد، دلیل آنها فرار از قانون، سوء مدیریت، عدم استفاده از ظرفیتهای داخلی و عدم توجه به راهبردهای مقام معظم رهبری است، امروز ترامپ اقتصاد مقاومتی را در درون کشورش اجرا میکند ولی ما چهکار میکنیم، مجلس چهکار میکند؟ دو سال از عمر مجلس گذشت و این سنت خداست که امیرالمؤمنین میفرماید «یستدل علی ادبار الدول باربعه». چهار چیز عامل سقوط حکومتهاست، نه اینکه جمهوری اسلامی بلکه هر حکومتی در دنیا. یک تقدیم الاراذل، دو تاخیر الافاضل، یک، آدمهای فرومایه، بیکفایت نالایق سردمدار امور شوند، دو انسانهای قابل به هر دلیلی کنار زده شوند، والتمسک بالفروع و ترک الاصول؛ بزرگنمایی کارهای فرعی و جزئی و رها کردن کارهای زیربنایی و اصل این کلام امیرالمؤمنین است تعارف هم ندارد چه جمهوری اسلامی و چه هر حکومت دیگری باشد سقوط میکند، و برعکس هر حکومتی به اینها توجه کند ولو کافر باشد سر پایش میایستد، اینها جزو قواعد و سنن الهی است، اینها چراغ هدایت بشر است، اصول است، ما چراغ دست دشمن باشد راهش را پیدا میکنید و میرود همین مؤمن انقلابی،حزباللهی دو آتشه آن را نداشته باشد سر راهش داخل چاه میافتد.
ما اعتقاد داریم که چند کار را باید انجام دهیم یک همین ابتکاری که حضرت آقا در بحث تشکیل شورای عالی هماهنگی اقتصادی قوای سهگانه انجام دادند ـ نه سران قوا ـ اولاً شورا باید دقیقاً کارها را حسابشده و دقیق انجام دهد که تجربه ستاد تدابیر ویژه زمان تحریم ۹۰-۹۱ اتفاق نیفتد که مثلاً در حوزه نفت داستان فردی مثل بابک زنجانی اتفاق بیفتد یعنی این خطرات وجود دارد، باید حسابشده عمل کنند،علاوه بر آنها بهانه این شورا قانونگذاری نکنند مگر به اذن مجلس و یا حکم حکومتی حضرت آقا.
این شورا باید جهتگیریها و رویکرد خود را به سمت، برونرفت از رکود اقتصادی، مدیریت عالمانه، نقدینگی موجود، مبارزه قاچاق کالا، ساماندهی ارز، تقویت ارزش پول ملی، مهار بیکاری، ساماندهی بانکها و صندوقهای بازنشستگی و مانند اینها معطوف دارد.
نکته دیگر هم اینکه ما باید هم در دولت هم در مجلس و هم در حکومت همصدا شویم، همینجا لازم است از مواضع انقلابی، خوب و شفاف رئیسجمهور در سخنرانی چندی قبل در پاسخ به یاوهگوییهای ترامپ تشکر کنم. واقعاً جای تشکر دارد، ادبیات و گفتمانش گفتمان آقا و امام و انقلاب بود که جای تقدیر دارد، ما از دوستان هم همین انتظار را داریم، اینجور نیست که دوستان اصلاحطلب همه منحرفاند و دوستان اصولگرا همه علیهالسلام هستند، اصلاً اینجور نیست، آسیب و انحراف در هر جایی امکان بروز
الآن بحث انقلاب و ضدانقلاب و بحث مقاومت و تسلیم است، بحث انقلاب و ارزشها و رفتارهای ضد ارزشی و توجه و رجعت به نمادهای طاغوتی و غیرانقلابی بحث این است، ما آدمها را چه در دولت چه در مجلس با این شاخص میسنجیم، میخواهد تابلوی اصلاحطلبی یا اصولگرایی داشته باشد اگر از خطوط قرمز نظام عدول کند و درون زمین نظام بازی نکند خارج از ارزشهاست.
نماینده: نوع رویکرد سیاسی مجلس دهم چگونه است؟
ما در مجلس دهم دو رویکرد و منشأ سیاسی بیشتر نداریم، اول جریان اصولگرا یا ارزشگراها دوم جریان دوستان اصلاحطلب، ضلع سومی وجود ماهوی و تعین فکری ندارد در مجلس دهم شاهد تلون سیاسی و جابجایی زنبیل سیاسی از سوی برخی بودیم. ایستادگی، ثبات قدم روی مبانی درست نشانه استقلال و عقلانیت فرد است، تذبذب و تلون و جناح و لیست عوض کردنها، اسم عوض کردنها، وهن نمایندگی و وهن آن مردمی است که او را انتخاب کردند.
وهن سیاسی است که نمایندهای با پرچم اصولگرایی یا اصلاحطلبی انتخاب شود و پس از انتخاب شدن بگوید من اصولگرا یا اصلاحطلب نیستم.
شما الآن نگاه کنید من با احترام برای همه عزیزان میگویم عزیزان وقتی در لیست امید آمدند میثاقنامه آنها را امضا کردند چرا در فراکسیون امید عضو نیستند .
بله، اگر امیدیها نسبت به اصول انقلاب و ارزشها عدول کرده باشد! در این صورت مردم نمیپذیرند، یک عاقل سیاسی هم نمیپذیرد، اما اینکه به این سرعت تلون سیاسی اتفاق میافتد این جای تأمل دارد و این نشان میدهد این مجلس شکنندگی دارد نمیشود روی اراده جمعی برخی در مجلس خیلی حساب باز کرد، به همین خاطر یک استیضاح بالای ۹۰ امضاء میآید یکدفعه سقوط آزاد میکند میآید زیر ۱۰ تا، یک سؤال از کسی میآید بالای ۱۰۰ تا وقتی که زنگها و ناقوسهای سیاسی، تلگرامهای «فدایت شوم» و مذاکرات و پیامکهای منفعتطلبانه رخ میدهد، امضاها از عدد میافتد.
من نمیخواهم بگویم نماینده حق ندارد سؤال یا استیضاحی را پس بگیرد، همان قانونی که به او اجازه داد سؤال یا استیضاح کند همان قانون اجازه داد که پس بگیرد اما نه در حدی که به فضاحت برسد! در قصه استیضاح سه وزیر، مجلس استیضاح شد نه سه وزیر. و این وهن است، درست که یک نماینده بهعنوان یک نماینده حق فردی دارد، اما نمایندگی یک حق عمومی است، نمایندگی حق فردی نماینده نیست؛ نمایندگی حق نظام و مردم است و به امانت چهار سال در اختیار من است، من حق ندارم جایگاه نمایندگی را مخدوش کنم.
این کار امانتشکنی است، اینکه کدام پس گرفتنها غلط و کدام درست است باید به افکار عمومی مراجعه کنید، در مورد آن سه استیضاح و پس گرفتن سؤال از رئیسجمهور افکار عمومی چه میگوید؟ حتی اصلاحطلبها، نمره قبولی به این کار نمیدهند؟ خیر. لذا یکی از ویژگیهای یک مجلس مقتدر این است که آدمهای محکم و پایبند به مشی فکری انقلابی، عقلی و شرعی در مجلس حضور پیدا کنند، مجلس جای ملعونهای سیاسی و مرعوبان نیست.
نماینده: آیا نمایندگان، حق دارند در حوزه اختیار و وظایف رئیسجمهور ورود کنند؟
ادیانی: خیر. برابر قوانین کشور نماینده حق ورود به حوزه اختیار رئیسجمهور و وزرا را ندارد، ما از باب اعمال نظارت حق ورود به حوزه وظایف رئیسجمهور و وزرا و دستگاههای اجرایی را دارد، این دو خیلی نکتههای ظریفی است.
همچنین بالعکس. مثلاً آیا رئیسجمهور میتواند به نماینده بگوید که شما به این قانون رأی بده یا رأی نده؟ چنین اختیاری ندارد. صرفاً از باب مشورت میتواند. این به معنی این نیست که مشاوره بابش بسته است، مشاوره در جای خودش. این به معنی این نیست که در معرفی یا ترمیم کابینه رئیسجمهور نمیتواند با نمایندگان مشورت کند اتفاقاً میتواند. اما وقتی رئیسجمهور تصمیم گرفت که زید یا عمر، تقی یا نقی، حسن یا حسین را بهعنوان وزیر معرفی کند، نماینده حق ورود به اختیارش ندارد، آنجا نماینده میتواند از حق خودش استفاده کند به وزیر پیشنهادی رأی ندهد، لذا من بهعنوان شهروند ایرانی با این نگاه مشورتی اعتقاد دارم که تیم اقتصادی، تیم اجتماعی و حتی تیم فرهنگی دولت نیاز به ترمیم دارد نهفقط اقتصادی رویکرد دولت در برخی حوزهها نیاز به تغییر دارد.
نماینده: آیا از عملکرد مجلس خود در مجلس دهم رضایت دارید؟
ادیانی: من این افتخار را دارم که تا این لحظه یعنی دو سال و اندی بالغبر ۱۳۰۰ دقیقه در صحن علنی مجلس اظهارنظر دارم و ۳۰۲ مرتبه اظهارنظر در صحن علنی مجلس رادارم، یعنی میشود بالای ۱۳۰۰ دقیقه و این چیزی است که من خدا را شاکرم و تفضل خدا، اهلبیت پاک پیامبر و وجود مقدس پیامبر و کمک اجداد طاهرین و دعای خوب مردمم میدانم و همواره سعیام بر این است که فرایند قانونگذاری و اعمال نظارت و در عمل به مفاد سوگندنامه برابر اصل ۶۷ قانون اساسی ساعی و پرتلاش باشم. رضایت یا عدم رضایت از کارنامهام به خدای متعال و مردم عزیز وابسته است.