به گزارش «نماینده»، سخنان دو روز پیش مایک پامپئو، وزیر خارجه آمریکا و برشمردن ۱۲ شرط برای ایران، همچنان از سوی رسانههای آمریکایی مورد تحلیل و انتقاد قرار میگیرد.
از جمله، شبکه خبری سیانبیسی در یادداشتی به قلم «بونی کریستیان» که در وبگاه این شبکه منتشر شده است، به بررسی «سه مشکل کلیدی» طرح پامپئو در قبال ایران پرداخته است، «مشکلاتی که اگر اصلاح نشوند، امنیت آمریکا و سیاست خارجی دولت ترامپ را به شدت تضعیف خواهند کرد.»
درباره مشکل اول در این یادداشت آمده است: «پامپئو توافق هستهای با ایران را به خاطر ناکامی در [حل] مسئلهای مقصر بر میشمارد که اصلا برای آن ایجاد نشده بود.» شِکوِه پامپئو مبنی بر اینکه برجام نمیتواند از ایالات متحده در مقابل تمامی تهدیدهای [بالقوه] ایران محافظت کند، کمتر از آنچه بیان میشود ناشی از برجام میشود. در واقع چنین دستاورد گستردهای که مدنظر پامپئو است به هیچ وجه هدف برجام نبوده است.»
به نوشته تحلیلگر سیانبیسی، رویکرد دولت آمریکا در این خصوص، آینده دیپلماسی ایالات متحده با ایران را بیش از پیش دشوار و غبارآلود میکند. پامپئو به جای اینکه براساس بنیان برجام و از طریق مذاکرات تکمیلی به دنبال تحمیل تغییرات مطلوبش بر رفتار ایران باشد، ایران را متهم میکند که با سوءنیت مذاکره کرده است و این نشانه را ارسال میکند که واشنگتن یک شریک غیرقابلاتکا است. پامپئو با این اقدام همچنین فضای مانور واشنگتن را محدودتر میکند، زیرا با فشار واشنگتن پس از [خروج از] برجام، ایران به احتمال زیاد رفتارش را تغییر نخواهد داد.
در ادامه این یادداشت آمده است که مشکل دوم «این ضربالاجل غیرواقعگرایانه همهیاهیچ تشدید احتمالی اوضاع است ... این [ضربالاجل] بیملاحظه و عقیم است، مگر اینکه هدفش تحریک ایران برای دادن بهانه [به دست آمریکاییها] برای مداخله نظامی است»، شیوهای که به نوشته تحلیلگر سیانبیسی احتمالا نشأت گرفته از جان بولتون، مشاور امنیت ملی رئیس جمهوری آمریکا است. بولتون ۱۱ سال پیش در یادداشتهایش آورده بود که حامی گفتگوهای ایالات متحده و کره شمالی بود با این امید که ارتباط دو کشور قطع شده [مذاکرات به شکست بیانجامد] و مسیر تهاجم ایالات متحده به آن کشور هموار شود. در شرایط کنونی هم بولتون احتمالا تلاش میکند سیاست دولت ترامپ در قبال ایران را به سوی این رویکرد غیرسازنده [عقیم] و پر هزینه سوق دهد.
سومین مشکل طرح پامپئو درباره ایران، به نوشته تحلیلگر سیانبیسی، مسئله استفاده از زور برای تغییر رژیم ایران از سوی آمریکا است، «آنچه که پامپئو برشمرد، نمیتوانست بهتر از این برای قرار دادن آمریکا در مسیر تغییر رژیم اجباری [با استفاده از قوه قهریه] در ایران طراحی بشود».
در این یادداشت با تحلیل سخنان پایانی پامپئو خطاب به مردم ایران آمده است، بررسی زمینه «ارزیابیهای پامپئو [در قبال شرایط درونی ایران] این مسئله را نشان میدهد که دولت ترامپ، احتمالا با تشویق بولتون و جنگطلبهای متحدش همچون رودی جولیانی به دنبال تسهیل انجام تغییراتی در ایران از طریق کاربرد قوه قهریه است».
سیبیانسی نوشته است که مداخله نظامی و تلاش برای تغییر رژیمِ سازماندهی شده از سوی واشنگتن، یک اشتباه خطرناک با پیامدهای فاجعهبار خواهد بود. «پیشینه مداخلات ایالات متحده در سیاست داخلی ایران که به خوبی در یادها باقی مانده است، مداخلات گسترده و پرهزینه ما که هماکنون در سرتاسر خاورمیانه جریان دارد و اندازه و ثروت ایران» باعث میشوند که «تهاجم [به ایران به مثابه] یک فرمان احمقانه باشد».
چنین رویکردی برای امنیت آمریکا نیز ضرورتی ندارد، زیرا ایران در بهترین حالت یک قدرت منطقهای است که دولتهای دوست واشنگتن مانند اسرائیل، ترکیه و عربستان سعودی در مقابل آن تقریبا توازنی را ایجاد کردهاند. جنگ با ایران نیز لازمه ایمن نگه داشتن دوستان آمریکا نیست، چه برسد به خود آمریکا. و بالعکس جنگ علیه ایران میتواند نظامیان آمریکایی را در معرض آسیب قرار دهد.
در انتهای این یادداشت آمده است با توجه به آنچه پامپئو برشمرد، این مسیر نمیتواند غیرواقعبینانه، ضربالاجلی یکجانبه و تهدیدی تقریبا علنی برای تهاجم باشد. این مسیر به یک جنگ نسلی به قیمت خون و ثروتی تمام میشود که ایالات متحده نه نیازی به پرداخت آن دارد و نباید آن را پرداخت کند.