به گزارش «نماینده»، همانگونه که در قضیه سوریه و عراق ترکیه مجری سیاست های سیاسی نظامی آمریکا و حتی مامور تامین نیروهای نظامی در این دو کشوراست در قضیه افغانستان نیز عربستان سعودی مجری سیاست های سیاسی و نظامی آمریکاست.
پشت پرده کشتار شیعیان در افغانستان تنها به یک عامل منتهی نمی شود و هر بار که شاهد رویدادی در این کشور هستیم باید چندین بعد و جهت این رویداد را در داخل و خارج افغانستان دنبال کنیم. در ابتدا کشتار شیعیان برای انتقام گیری از این اقلیت است.
هر چند درگیریهای قومی و مذهبی عامل مهمی در ناآرامیهای افغانستان بوده و هست؛ اما نباید از این نکته غافل شد که همین موضوع دستاویزی برای برخی کشورهای منطقهای و بینالمللی قرار گرفته تا از قِبل این نقطعه ضعف، اهداف پشت پرده خود را در قالب بازی سازیهای قومی و مذهبی دنبال کنند. در این راستا کشتار گاه و بیگاه شیعیان در افغانستان موید این ادعا است.
در سراسر افغانستان هزاره های شیعه تن به خود فروشی و تحت تاثیر قرار نگرفتن دلارهای نفتی سعودی از ۲۰۰۱ تاکنون قرار نگرفته است. لذا برای اینکه انتقام عدم همکاری هزاره ها با عاملان سعودی و آمریکایی گرفته شود شاهد هجمه عظیم علیه این اقیلیت هستیم مخصوصا این هجمه در زمانی بیشتر شده است که شیعیان هزاره افغانستان بعد از خروج از سلطه نسبی طالبان در همکاری با نهادهای دولتی افغانستان نقش ایفا می کنند و برای حمایت از تشکیل دولت مرکزی قدرتمند برای تامین امنیت آنان شاهد حضور بی سابقه آنان در انتخابات آتی هستیم.
هزاره ها با حضور ۲۰ درصدی خود در افغانستان نقش تاثیرگذاری در این کشور دارند. از میان این قوم کسانی مثل «محقق» و شهید «مزاری» برخاستند و از زمان سلطه طالبان هر کجا که هزاره ها بودند طالبان هم بودند.
در مجموع پراکندگی گسترده هزاره ها باعث سرکوب این اقلیت شده است. درباره گستردگی هزاره ها وشیعیان به طور اجمال می توان به مناطق جغرافیای آنها به این شرح اشاره کرد: در «ارزگان» شیعیان در شهرستان های «گیزاب» و «ارزگان خاص» ساکنند. در «بامیان» شیعیان در «یکاولنگ»، «پنجاب ورس»، «شیبر»، «سیغان» و «کهمرد» ساکنند. در «بدخشان» که بسیاری از هزاره ها شیعه ۱۲ امامی هستند در کنار تاجیک های اسماعیلی در این ولایت ساکنند که متاسفانه هنوز طالبان تلاش میکنند مناطق کوهستانی بدخشان را درکنترل خود باقی نگه دارند و هرازچندگاه شاهد افزایش سلطه طالبان به مناطق کوهستانی بدخشان نیز هستیم.
در «پروان» شیعیان در شهرهای «شیخ علی» و «سرخ پارسا» ساکنند. در «پکتیا» در شهر «گردیز» ساکنند. در «غزنی» این اقلیت در شهرهای «جاقوری»، «مالستان»، «اجرستان»، «ناهور»، «جغتو»، «قره باغ» و «خواجه عمری» ساکنند. در «غور» هم این شیعیان در شهرهای «لعل»، «سرجنگل» و «پسمانده» ساکنند. در ولایت «فراه» علاوه بر شیعیان هزاره، شیعان «نیکودری» و «بلوچ» هم هستند، در ولایت «قندهار» هم به دلیل سرکوب هزاره ها و شیعیان از سال ۲۰۰۱ شاهد کاهش شدید آنان در این ولایت هستیم.
قابل ذکر است که بیشتر شیعیان قندهار «قزلباش» هستند. به طور کلی مناطق وسیع دیگری از ولایت «بامیان» که برخی از آنان ذکر شد و «دایکندی»، «وردک»، «سرپل» و «غور» دامنه جغرافیایی هزاره ها و شیعیان هستند و اگر نگاهی به اخبار حملات طالبان از ۲۰۰۱ داشته باشیم، بیشترین حملات طالبان متوجه این مناطق بود که نام برده شد.
اگر چه شیرازه طالبان بعد کشته شدن ملاعمر پاشیده شده اما کماکان هنوز بخشی تحت حمایت مالی سعودی و حمایت نظامی پاکستان است به طوری که از میان دستگیر شدگان حملات انتحاری چند روز اخیر به کابل، افرادی دستگیر شدند که در اعترافات خود اعلام کردند: آموزشهای نظامی و استفاده از جلیغه های انتحاری را در مدارس «اصحاب الجنه»، «هاشمیه»، «اصحاب الصفه»، «منصوری لشکر» و «عمری لشکر» در منطقه «چمن» پاکستان که مربوط «مولوی احمد قندهاری» است، فراگرفته و توسط «محمدعارف عرفان» یکی از مسئولین حملات انتحاری مولوی احمد به شهر کابل انتقال داده شده اند تا حمله انتحاری و انفجاری را در محلات مورد نظرشان که عمدتا شیعه نشین بودند اجرا کنند. سعودی ها چون در قضیه سوریه و عراق بازنده اصلی بشمار آمدند، لذا نمی خواهند افغانستان را از دست بدهند. این در حالی است که نفوذ رو به افزایش چین و هند در افغانستان در کنار نقش سنتی ایران و روسیه در این کشور در شرایطی که این چهار بازیگر نگاه مثبتی به حضور بیشتر عربستان در افغانستان نداشتند، وضعیت را برای سعودیها دشوارتر ساخته است.
در این شرایط با توجه به وضعیت کنونی افغانستان شاهد حضور و نفوذ بیشتر ریاض در بدنه حزب جمعیت اسلامی و هواداران اصلاحات و همگرایی در افغانستان هستیم. در کنار استراتژی جدید سعودی در عرصه سیاسی افغانستان، سعودی ها برآنند تا با تاکتیک کشتار شیعیان، در کنار انتقام گیری از شیعیان برای عدم همکاری شعله درگیریهای طایفهای را در این کشور روشن نگاه داشته و بدین ترتیب بتوانند جا پای محکمی برای خود در افغانستان ایجاد کنند. مخصوصا که افغانستان از سال ۲۰۰۱ تا کنون تا به این اندازه استعداد درگیری های مذهبی قومی را نیز نداشته بود.
پس همانگونه که ذکر شد بعد از سلطه طالبان بر این مناطق تلاش هزاره ها و شیعیان برای حمایت از تقویت دولت مرکزی شدت گرفت مخصوصا که این روزها شاهد توزیع شناسنامه های الکترونیکی برای ثبت نام رای دهندگان در انتخابات آتی هستیم.
البتته شناسنامه های غیر قانونی هم توزیع شده که خلاف اراده مردم و غیرقانونی است و در واقع برخی این اقدام رئیس جمهوری افغانستان در توزیع شناسنامه های الکترونیکی در این برهه زمانی را اعلان جنگ دانسته اند. شما توجه کنید در مناطق پشتو نشین مشکلی وجود ندارد تنها در مناطقی که با سیاستهای سعودی همراهی نمی شود، شاهد نا آرامی و انفجارهای انتحاری هستیم.
در واقع هجمه علیه شیعان برای کاهش شرکت آنان در حمایت از دولت مرکزی افغانستان است. لذا در کنار این مسئله عربستان به کمک عوامل خود برای کشتار شیعیان یک کمک هم به غرب و در راس آن به آمریکا می کند به این معنی که توجه افکار عمومی جهان از مسائل سوریه و عراق به افغانستان معطوف می شود و شکست غرب و آمریکا در سوریه و عراق کمرنگ دیده می شود، مخصوصا که در کنار این مسئله افکار عمومی جهان شاهد بزرگ نمایی مسائل هسته ای ایران و برجام از یک سو و مسئله کره شمالی از سوی دیگر نیز هستند.
لذا با این همه فاکتور کسی به شکست تمام عیار آمریکا و عمالش در سوریه و عراق توجه نمی کند. در کنار این اهداف یکی دیگر از سناریوهای کشتار شیعیان در افغانستان که در چند هفته اخیر به بیش از صد تن رسیده اند، بزرگ نمایی حضور داعش در افغانستان است مخصوصا که برای بین المللی کردن حضور داعش در افغانستان حتی شاهد خود زنی غرب و آمریکا نیز هستم به این معنی که برای جلب افکار عمومی جهان و مخصوصا منطقه از حضور داعش در افغانستان شاهد کشته شدن خبرنگارهای شبکه خبرگزاری فرانسه، بی بی سی و آسوشیتد پرس هستیم.
کشته شدن این تعداد خبرنگار در کنار دیگر خبرنگاران داخلی افغان نشان از حضور مجدد آمریکا در افغانستان در دوره ترامپ هستیم. در هر صورت داعش شکست خورده در سوریه و عراق نیاز به یک مکان جغرافیایی جدید برای استقرار دارند و لذا بزرگ نمایی داعش در افغانستان در همین راستاست.