ماهنامه «نماینده»؛ سیدابوالفضل موسوی /*تغییر اقلیمی که در سالهای اخیر در دنیا رخ داده، باعث شده تا خصوصاً خاورمیانه و ایران بهسمت خشکسالی مطلق پیش برود. در این میان استانهای مرکزی کشورمان از جمله یزد، کرمان، سمنان و سیستان و بلوچستان بیش از سایر استانها با این پدیده مواجه هستند. یکی از نشانههای خشکسالی یاد شده آماری است که نشان میدهد دمای هوا در استانهای مرکزی ایران یک درجه گرمتر شده و پیشبینیها نشان از ادامه این روند دارند؛ بنابراین در آینده نیز شاهد دوران تَر سالی برای این استانها نخواهیم بود. این خشکسالی، ناشی از کم بارشی، بارشهایی با زمانهای خیلی کم و پراکنده، تغییر بارشها از برف به باران و... است.
در سالهای اخیر بهدلیل بروز خشکسالی از آبهای تجدیدپذیر (آبهایی که پس از بارش در سفرههای آب زیرزمینی قرار میگیرند یا بهصورت «روان آب» پشت سدها قرار میگیرند) استفاده بیشتری شده است. براساس شاخص استاندارد، نباید بیش از ۵۰ درصد از منابع آبی زیرزمینی استفاده کرد که متأسفانه این میزان در استان یزد حدود ۸۰ درصد است. از میان ۷۰۰ چاه استان که برداشت آب از آنها صورت میگرفت بیش از ۳۵۰ چاه بهدلیل میزان بالای برداشت، به چاه ممنوعه تبدیل شدهاند و برداشت آب از این چاهها غیرممکن شده است.
در بخش آبهای جاری نیز، طبق آمار، میزان بارش استان امسال نسبت به سال گذشته بیش از ۵۰ درصد کاهش داشته است. این نشان میدهد آبهای جاری نیز منبع مطمئنی برای استفاده نیستند. آب در استان یزد در بخشهای شرب و خدمات، صنعت و نیز کشاورزی مورد استفاده قرار میگیرد. مجموع آبی که در بخش کشاورزی مورد استفاده قرار میگیرد ۸۵ درصد است، در بخش صنعت تا ۷ درصد مصرف میشود و مابقی در بخش شرب قرار میگیرد. آنچه گفته شد ضرورت و اهمیت بحث آب برای استان یزد را تشریح کرد که نشان میدهد تأمین آب برای استان حیاتی است. میزان استاندارد آب مصرفی روزانه برای هر فرد میانگین ۱۵۰ لیتر است. اما در استان یزد بهدلیل گرمای زیاد هوا و استفاده از کولرهای آبی، این عدد به ۲۵۰ لیتر در روز میرسد. با توجه به جمعیت یک میلیون و صدوچهل هزار نفری استان، میزان مصرف آب مصرفی در بخش شرب و خدمات بین ۶۵ تا ۱۰۰ میلیون مترمکعب در سال است. آبی که برای مصرف شرب در حال به استان یزد منتقل میشود از پشت سد زایندهرود تأمین شده چنانچه کمی پیشتر اشاره شد با توجه به کمبود منابع آبی استان تنها راه تأمین آب برای استان یزد، انتقال آب است.
برای تأمین آب استان دو راهحل وجود دارد؛ اول انتقال آب از سرشاخههای کارون که در همین رابطه دو پروژه مطرح شد. یکی انتقال آب از منطقه بهشتآباد در استان چهارمحال و بختیاری که از نوع بین حوزهای بهشمار میرود. کارشناسان علوم هیدرولوژی، جغرافیا، هواشناسی و اقلیم با انتقال آب بین حوزهای موافق نیستند؛ بنابراین انتقال آب از این طریق به استان منتفی شد. طرح دیگر، انتقال آب از منطقه خِراسان است که لازمه این انتقال موافقت استانهای لرستان و چهارمحال و بختیاری است و قدری انجام این طرح دور از ذهن است. با این مقدمه، میتوان نتیجه گرفت که برای تأمین آب باید سراغ طرحهای تأمین آب از منابع پایدار یعنی انتقال آب از خلیجفارس و دریای عمان رفت.
برای انتقال آب از خلیجفارس محدودیتهایی وجود دارد؛ بهدلیل برداشت آب همه کشورهای حاشیه خلیجفارس از این دریا و نیز تردد بسیار زیاد کشتیها در منطقه، (EC) آب تا حد زیادی بالا رفته است. نکته دیگر اینکه آب مورد نیاز آب شیرینکنها باید از حدفاصل سواحل جنوبی ایران و جزیره قشم برداشت شود. در چنین شرایطی و طبق قواعد، محیطزیست اجازه برداشت بدون محدودیت آب را نخواهد داد. بنابراین باید میان برداشت آب و مسائل مختلف مطرح در مورد خلیجفارس تعادلی وجود داشته باشد که به برخی از این محدودیتها اشاره شد.
در حال حاضر توسط بخش خصوصی یعنی شرکت چادرملوی اردکان، مس سرچشمه و گل گهر سیرجان کنسرسیومی برای انتقال آب از خلیجفارس تشکیل شده است تا آب را برای صنایع خود انتقال دهند. از همین رو منطقهای در شرق بندرعباس برای نصب آب شیرینکنها مورد تملک آنها قرار گرفته است و بخشی از مسیر نیز لولهگذاری شده است. اما چنانچه افق سال ۱۴۵۰ را نگاه کنیم، میزان مصرف آب در بخش شرب، خدمات، صنعت و کشاورزی سالانه حدود ۹۹۶ میلیون مترمکعب در سال برآورد شده است که اگر هر دو منبع آب خلیجفارس و زایندهرود را مورد استفاده قرار دهیم هنوز هم نزدیک به ۵۰۰ میلون مترمکعب کمبود آب داریم. برای جبران این کمبود باید طرح انتقال آب از دریای عمان را در دستورکار داشته باشیم. دریای عمان نسبت به منبع آبی خلیجفارس پایدارتر است اما ۱۰۰ کیلومتر مسیر انتقال دورتر میشود ولی آب دریای عمان متصل به آبهای آزاد و اقیانوس هند است و برداشت آب از آن ضررهای زیستمحیطی و (EC) کمتری دارد. نهایتاً در استان همگی به این نتیجه رسیدهایم که انتقال آب باید از دریای عمان صورت بگیرد. راه و روش انجام این پروژه عظیم هم استفاده از تجربه انتقال آب از خلیجفارس است؛ یعنی اتکا به بخش خصوصی و مشارکت مردم. از مدتی قبل که تصمیمگیری نهایی صورت گرفته بهدنبال روشهای اجرایی این طرح هستیم. در همین رابطه کنسرسیومی ۳۰ نفره از صنعت بزرگ یزد و هیئت مؤسسی ۵ نفره تشکیل شده است.
چون استان کرمان هم به آب نیاز دارد احتمالاً در بخشهایی باید با این استان همسو شویم و بدیهی است که چون خط انتقال آب از استانهای سیستان و بلوچستان و هرمزگان عبور میکند باید تفاهمی هم با این استانها داشته باشیم. لازم است که در قانون تدابیری اندیشیده شود که هر کس آب را منتقل کند، مالکیت آب را نیز داشته باشد، یعنی اینطور نباشد که امروز بخش خصوصی آب را منتقل کند فردا دولت بهدنبال تصاحب حق سیاستگذاری یا توزیع و قیمتگذاری و فروش آن باشد. راهکاری هم از سوی ما ارائه شده که این طرح انتقال آب بهصورت سهامی عام باشد و مردم بتوانند برای پیش خرید آب اقدام کنند. به این ترتیب مردم میتوانند در تأمین آب مصرفی خود مشارکت داشته باشند.
نماینده یزد در مجلس دهم