شناسهٔ خبر: 143248 - سرویس سیاست
منبع: صبح نو

مردی که می‌گفت بدون بادیگارد بیرون بیایید + تصویر

شمخانی.jpg روز گذشته در چهارراه ولیعصر زمانی که سوار اتوبوس بی‌آرتی ولیعصر شدم، صحنه‌ای جالب و البته باورنکردنی را دیدم؛ یکی از مقامات بلندپایه کشور در اتوبوس ایستاده بود.

به گزارش «نماینده»، «استفاده از مأمورهای ویژه حفاظت و ماشین‌های دودی، داستان نویی نیست و مدت‌هاست بسیاری از شخصیت‌های مختلف برای آنکه خود را از تهدیدات خیالی‌ای که یا خودشان برای خودشان متصورند یا اطرفیانشان برای آنها می‌سازند، وجود داشته و دارد. این دیواری که برخی از مسوولان بین خود و مردم کشیده‌اند سبب شد صدای دبیر شورای عالی امنیت ملی را دربیاورد که باید بساط تیم‌های حفاظتی و دورنشینی از مردم جمع شود.»

این صحبت‌های آقای علی شمخانی روز چهار دی ماه در حالی مطرح شد که خیلی از مقامات برای عبورومرور بین ساختمان‌ها و دفاتر یک نهاد رسمی و دولتی از تیم‌های حفاظتی استفاده و خود را به دست آنها می‌سپارند تا تهدیدی متوجه آنها نشود؛ اما این چه تهدیدی است که در این کشور مقامات را مورد هدف قرار خواهد داد و تنها مسوولان از آن اطلاع دارند و مردم در این بین که نقش مهمی در انتخاب آنها دارند، بی‌خبرند؟

چراغ اول
همه شخصیت‌های مهم سیاسی و مقامات بلندمرتبه در جهان برای مقابله با تهدیدهای جانی که ممکن است آنها را مورد هجوم قرار دهد، از تیم‌های حفاظتی استفاده می‌کنند. این موضوع بدیهی است اما اینکه رویه استفاده از تیم حفاظتی به قدری افزایش یابد و مهم شود که مردم توان حتی صحبت کردن با مسوولان را نداشته باشند باعث جدایی مردم از مسوولان می‌شود.

شمخانی نخستین کسی بود که در این سال‌ها حرف از برداشته شدن تیم‌های حفاظتی به میان آورده است، کسی که خودش درحال‌حاضر یکی از مقامات بلند پایه کشور و مسوول اصلی شورای عالی امنیت ملی محسوب می‌شود. او معتقد است: «بساط محافظ باید برچیده شود؛ درحال‌حاضر در کشور هیچ تهدید امنیتی‌ای متوجه هیچ مسوولی نیست. در دهه ۶۰ بود که منافقین شخصیت‌ها را ترور می‌کردند؛ امروز نمی‌توانند ترور کنند من در این کشور مسوول هستم و بدون محافظ در شهر تردد می‌کنم و هیچ اتفاقی نمی‌افتد.» آن زمانی که شمخانی این حرف را به میان آورد، کسی فکر نمی‌کرد که چراغ اول تردد بی‌حفاظت را خودش روشن کند و بدون خدم و حشم، تیم حفاظتی و ماشین‌های شیشه‌دودی، در شهر تردد کند و بین مردم باشد و به حرف و درد آنها گوش دهد. مطلبی که در ادامه می‌خوانید روایت برخورد رودرروی اتفاقی خبرنگار روزنامه صبح نو با دبیر شورای عالی امنیت ملی در اتوبوس بی‌آرتی است.


رودررو در بی‌آرتی
تصویری که در ذهن ما از مسوولان جمهوری اسلامی ساخته شده، مردانی هستند که همیشه از درهای ویژه وارد مراسم شده و از در پشتی خارج می‌شوند. حتی در نماز جمعه هم در صف اول و پشت میله‌ها می‌نشینند و به هیچ عنوان دسترسی به آنان امکان‌پذیر نیست.

این موضوع به قدری جدی و زیاد شده که اگر کسی در این کشور نباشد، فکر می‌کند آن‌قدر جرم و تهدید زیاد شده که هر لحظه امکان حمله تروریستی به شخصیت‌ها وجود دارد. این درحالی است که هر لحظه، مقامات امنیتی می‌گویند در کشور هیچ تهدید امنیتی‌ای وجود ندارد، پس برای چه برخی از مسوولان می‌ترسند؟

روز گذشته در چهارراه ولیعصر زمانی که سوار اتوبوس بی‌آرتی ولیعصر شدم، صحنه‌ای جالب و البته باورنکردنی را دیدم. یکی از مقامات بلندپایه کشور در اتوبوس ایستاده بود. علی شمخانی، دبیر شورای امنیت ملی دیروز بدون محافظ، ماشین دودی و آدم‌های قد بلند چهارشانه دست به کمر و عینک دودی‌های خفن، سواراتوبوس شده بود و به سمت مسیرش می‌رفت.

یک سوزن به خود
موضوع محافظان مسوولان بسیار مهم و قابل توجه است و رسانه‌ها باید آن را جدی بگیرند. برخی از شخصیت‌های مسوول پشت سیستم حفاظتی پنهان شده، برای خود پرستیژ و حیثیتی دست و پا کرده‌اند و به بهانه تهدیدات امنیتی از مسوولیت‌های مردمی شانه خالی می‌کنند. نمی‌دانم از شانس من خبرنگار بود که با آقای شمخانی روبه‌رو شدم یا از شانس ایشان! به‌هرحال از سرکنجکاوی و همچنین رسالت خبرنگاری، با معرفی خودم با ایشان وارد صحبت شدم.   در ابتدا از دبیر شورای عالی امنیت ملی پرسیدم که چه شد سر از بی‌آرتی درآوردید؟ تیم حفاظتی‌تان کجاست؟

وی با لبخندی کوتاه جواب داد: «تنهام و تیم حفاظتی‌ای درکار نیست، در جایی کار داشتم و تصمیم گرفتم با اتوبوس به کارم برسم.» او می‌گوید: «باید از خودمان شروع و تیم‌های حفاظتی را کمتر کنیم و من تصمیم گرفتم تا نخستین قدم را بردارم و با اتوبوس به مقصدم بروم.»

متاسفم برای مسوولان
دور و بر شمخانی خالی بود و مردم هم توجهی به حضور شمخانی نداشتند، البته این بی‌توجهی بی‌ارتباط با عدم شناخت مردم نسبت به شخصیت‌ها و مقامات نیست. زمانی که با وی صحبت می‌کردم و چند عکس هم گرفتم برخی از مسافران می‌پرسیدند: «چرا عکس می‌گیری، مگر او کیست؟» خود این موضوع و بی‌اطلاعی نشان‌دهنده شکافی نامبارک بین مسوولان و مردم است.   از دبیر شورای عالی امنیت ملی درباره اینکه چرا توجه مردم به حضورش جلب نشده، پرسیدم و او این‌گونه پاسخ می‌دهد: «متاسفانه مسوولان آن‌قدر از مردم دور مانده‌اند که خیلی از مردم آنها را حتی نمی‌شناسند چه برسد به اینکه بخواهند خطری برایشان ایجاد کنند. مسوولان باید بین مردم باشند و با آنها از نزدیک برخورد کنند. جدا شدن مردم و مسوولان به نفع هیچ‌کس نیست.» برخورد غیرمنتظره با شمخانی و هم صحبت شدن با کسی که همیشه او را در صفحه تلویزیون و بخش‌های خبری می‌شد دید، اتفاق خوشایندی بود و نشان داد تهدیدی در شهر برای مقامات وجود ندارد و قرار نیست کسی این افراد را مورد آسیب قرار دهد. اتفاقاً حضور مسوولان در جمع مردم باعث دلگرمی آنهاست. مردم با این اقدام به این باور خواهند رسید که مسوولان تافته‌جدابافته‌ای نیستند که برای دیدنشان باید هفت‌خان رستم را طی کنند و از لابه‌لای ده‌ها مأمور حفاظتی بگذرند تا حرف‌هایشان را به آنها بزنند. اتفاقاً در این دیدار غیرمنتظره، یکی از شهروندان هم آقای شمخانی را شناخت شروع به درد دل با او کرد.