طبق اعلام برخی رسانهها «احتمال» حذف مراسم افتتاحیه جشنواره فیلم فجر قوت بیشتری گرفته و به احتمال فراوان قرار بر این شده است که جشنواره این دوره بدون برگزاری آیین افتتاحیه شروع به کار کند و نمایش آثار از ساعت ۱۴ روز دوازدهم بهمن آغاز شود.
احتمالا همین حذف اولین مراسم رسمی جشنواره سر و صداهای زیادی به پا خواهد کرد، اما به عقیده نگارنده این اتفاق میتواند یکی از درستترین تصمیمات مسئولان برگزاری جشنواره باشد.
کمی به عقب برگردیم!
کافی است کمی به عقب برگردیم و ببینیم طی دوره های گذشته و در آیینهای افتتاحیه چه رخ داده است که حالا با حذف آن به جشنواره و شکوه آن ضربهای وارد شود؟
آیا جز این بوده که آیین افتتاحیه یک مراسم به شدت نمایشی و کسلکننده بوده و هر دولتی که آمده سِن و تریبون این رویداد سینمایی را برای شوآف و تبلیغات خود خرج کرده است؟
هنوز گزارشها، عکسها و فیلمهای جشنوارههای گذشته در فضای اینترنت قابل جستوجو و رصد است. کافی است یادمان بیاید که چگونه چهرههای سیاسی، اقتصادی و به طور کلی بیربط به سینما در آیین افتتاحیه خودی نشان داده و برای دوربینهای بیجهت تشنه خبرنگاران و عکاسان دست تکان دادهاند. (اتفاقی که متاسفانه در آیین اختتامیه هم به شکل پررنگتری تکرار میشود.)
آیا غیر از این بوده که در افتتاحیهها، سخنرانیها و روخوانیهای از روی کاغذِ حوصلهسربر خستهکننده و آمار و ارقامهای غلط و غلوط جز اتلاف وقت کارکرد دیگری نداشته است؟
جز اهدای جوایز اقلام تبلیغی دوره قبل یا دو سه مراسم بزرگداشت اهالی سینما، چه اتفاق مفید و موثری برای سینما رخ داده است که حالا با حذف آن نگران ضربه خوردن به ساختار جشنواره باشیم؟
حالا کافی است با یک حساب سرانگشتی صرفهجوییهای کنار گذاشتن این آیین صوری را بررسی کنیم.
از هزینههای ساخت دکور، هزینه تیم طراحی و کارگردانی، پول اجرای مراسم مجریها و سلبریتیها، اجاره سالن، هزینه پذیرایی، چاپ بولتن و کاتالوگ و... همه و همه بخشی از هزینههای آشکار برگزاری چنین مراسمی برای یک شب است.
با کم شدن این ارقام آیا نمیتوان امید داشت که اتفاقات بهتری رخ دهد و کمی از بریز و بپاشها کم شود؟
شکوه جشنواره یا زرق و برقی بیخود و بیجهت؟
نکته دومی که برخی منتقدان به این تصمیم بر آن اصرار دارند، نگرانی از بابت کاهش شکوه جشنواره در ایام دهه مبارک فجر است و اینکه این اتفاقات زمینهساز معمولیتر شدن جشنواره خواهد بود.
سوال اینجاست آیا شکوه یک جشنواره به زرق و برق آن است؟ آیا مثلا اگر فرش قرمز ما از فرش قرمز خارجیها عریض و طویلتر باشد، اگر لباسهای آنچنانی ستارهها چشمگیرتر از غربیها باشد، اگر شیوه پذیرایی و بریز و بپاشها تجملاتیتر از نمونههای خارجی باشد، یعنی جشنواره به سمت شکوهمند شدن گام برداشته است؟
اگر قرار بر نگرانی برای شکوه جشنواره و مقابله با معمولیتر شدن آن است، بعد از وظایف برگزارکنندگان آن، ما نیز به عنوان رسانه باید متعهد باشیم که جلوی افت جشنواره را بگیریم. چگونه؟ به این مثالها دقت کنید.
در جشنوارهای که با رفت و آمد دولتها و حتی بدتر با رفت و آمد مدیران تصمیم گیر سینمایی، از رئیس سازمان گرفته تا دبیر جشنواره دستخوش تغییر و تحول (شما بخوانید انقلاب) میشود، جایی برای شکوه باقی میماند؟
جایی که سیاست دولتها و حتی فاجعهآمیزتر شعارهای زرد و سبز و بنفش دولتمردان در آن نقش ایفا میکند میتوان به مسیر درست جشنواره امید بست؟
هر که آمده با سلیقه خود کار را پیش برده است. به جای آنکه به جشنواره به عنوان یک جشنواره حاکمیتی نگریسته شود و دولت تنها مجری آن باشد، کار به جایی میرسد که سلیقهها و تصمیمات جناحی و سیاسی دولتهای مستعجل در آن نقش اساسی دارد.
درکدام جشنوارهها سراغ دارید که از سیمرغ آن گرفته تا آییننامه آن هرساله دچار تغییر و تکانه شود؟ ما که مدام در حال کپیبرداری از غربیها هستیم، چقدر توانستهایم این موارد را هم از روی دست آنها تقلب کنیم؟
آیا شکوه یک جشنواره به زرق و برق آن است؟ آیا مثلا اگر فرش قرمز ما از فرش قرمز خارجیها عریض و طویلتر باشد، اگر لباسهای آنچنانی ستارهها چشمگیرتر از غربیها باشد، اگر شیوه پذیرایی و بریز و بپاشها تجملاتیتر از نمونههای خارجی باشد، یعنی جشنواره به سمت شکوهمند شدن گام برداشته است؟
«فجر» و «انقلاب» نیازی به افتتاحیه ندارد!
جشنواره فجر نیاز به تغییرات دارد. شاید اول از همه نامش را باید تغییر داد (اگر قرار است همچنان حریت و استقلال آن زیر سوال باشد)
وگرنه برگزار نشدن آیین افتتاحیه نمیتواند به «فجر» و «انقلاب» و ایام پیروزی انقلاب اسلامی ضربه بزند.
ضربه اصلی را سینمایی میزند که در آن بعضا فیلمهایی در جشنواره آن بهتر دیده میشوند و جایزه میگیرند و تقدیر میشوند که نه تنها قرابتی با اصول انقلاب و اسلام ندارند که حتی در مواردی در مقابل آن میایستند. این مشکل هم ربطی به این دولت و این رئیس و دبیر ندارد. داستان غمانگیزی است که متاسفانه در همه دولتهای برگزارکننده جشنواره تکرار شده است. در دولت قبل هم شاهد بودیم که مدیران به ظاهر انقلابی آن برای عقب نماندن از اتمسفر روشنفکری در را به روی هر فحشنامهای باز میکردند و به این همه پیشرفت خود میبالیدند و البته که به ریش انقلاب و دهه فجر هم میخندیدند.
نه آقایان. نه عزیزان. جشنواره فجر اگر حرمتی دارد که باید داشته باشد، به مدیران جشنواره برمیگردد و ما که «رسانه» باشیم.
شکوه جشنواره را ما باید بسازیم و کمک کنیم تا جشنواره فیلم فجر هرچه بیشتر و بیشتر به ایرانیت و اسلامیت نزدیک شود. اینگونه است که قطعا شکوه جشنواره نه تنها حفظ میشود که افزوده خواهد شد.