به گزارش «نماینده» سید مسعود میرکاظمی وزیر وقت نفت در دولت دهم و وزیر بازرگانی در دولت نهم که سابقه حضور در مجلس را نیز دارد در گفتگویی تفصیلی از علت برپایی فتنه و اثرات اقتصادی بعد از آن صحبت کرد.
آنچه در ادامه می آید متن این مصاحبه است که مشاهده می کنید.
*فتنه و آغاز تحریم های اقتصادی
برای سوال اول بهتر است از اینجا شروع کنیم که علت وقوع فتنه در سال ۸۸ چه بود و چرا دشمن داخلی و خارجی به دنبال ایجاد فتنه و برهم زدن آرامش اقتصادی کشور بود؟
میرکاظمی: تا قبل از آغاز دولت نهم، دولت تماما در اختیار عده ای خاص بود. منظورم همان کسانی است که در دولت میرحسین موسوی بودند، در دولت خاتمی و هاشمی بودند و برخی از آنها در دولت یازدهم ودوازدهم هم هستند و همه دوره ها با یک رویه وسیاست که تفاوت چندانی با هم نداشتند کشور را اداره می کردند.
با ورود دولت نهم و آغاز به کار آن دولت تغییر کرد وبا سنت شکنی و ورود مدیران جدید با تحصیلات بالای دانشگاهی خط مشی اجرایی دیگری برای اداره دولت انتخاب شد و به درستی دولت به دنبال حل مشکلات مردم رفت و کارهای بزرگی هم در سطح کشور انجام شد که مردم این خدمات را حس کردند، گرچه در آمدهای نفتی نیز به دولت کمک کرد که بتواند خدمات موثری را در سطح کشور داشته باشد و برای اولین بار بود که مردم حضور دولتمردان را حتی در کوچکترین شهرستان ها حس کردند.
در صحنه بین المللی نیز نفوذ ایران در بین کشورهای مسلمان و برخی از مناطق مثل آمریکای لاتین روز به روز بیشتر می شد، موفقیت های ایران در توسعه صنعت هسته‌ای و جهش علمی نمود داشت و نیز سایر وقایع در منطقه از جمله پیروزی حزب الله و سایر اتفاقات برتری جمهوری اسلامی ایران در سطح بین الملل را بیشتر نمایان می کرد. ظاهرا این اتفاقات به مذاق عده ای خوش نیامد، به خصوص کسانی که تا مدتها در مسند قدرت بودند؛ همانایی که امروز نقش اپوزوسیون را ایفا می کنند در صورتی که از ۴۰ سال عمر انقلاب بیش از ۳ دهه مسئولیت سکان بر دست این ها بود. آنها امروز می آیند و به عنوان منتقد مشکلات وارد می شوند و مشکلات را به نظام مرتبط می کنند در صورتی که مشکلات دقیقا باز می گردد به سیاست های همین افراد که در طول مدیریتشان داشتند. این موضوع را در پرانتز گفتم زیرا برخی ازهمین افراد مقدمه ای برای ایجاد فتنه در کشور شدند.
آمریکا نمی توانست شرایط بهبود اداره کشور ایران را تحمل کند، در مذاکرات هم موفق نبود و هرچه جلو تر می رفتند دستاوردهای جمهوری اسلامی ایران در فناوری هسته ای و منطقه بیشتر می شد و ضریب نفوذش در کشورهای مسلمان بیشتر می شد که این موضوع نه برای احزاب مخالف دولت خوشایند بود و نه برای مخالفان بیگانه خارج نشین. در انتهای دولت نهم وقتی انتخابات برگزار شد و آن آرای ۸۴ درصدی بدست آمد یک اعتلای سیاسی برای جمهوری اسلامی در سطح بین الملل بود حتی کشورهای مسلمان با حضورشان در سفارتخانه های ایران تبریک می گفتند و این آنقدر برایشان خوشایند بود که رسما اعلام می کردند شما روی اروپایی هاو غربی ها را در دموکراسی کم کردید، واقعا چیزی که اتفاق افتاده بودهمین موضوعات بود اما بلافاصله مواجه شدیم با آن فتنه که حلاوت به دست آمده را برباد داد.
پس با این تفاسیر می توان گفت که فتنه ۸۸ یک شبه پایه ریزی نشد.
میرکاظمی: بله. فتنه یک شبه ایجاد نشده بود و شواهد فراوانی وجود دارد که از قبل برنامه ریزی شده بود، در اعترافات کسانی که دست گیر شده اند وحتی در مطالبی که خارجی ها منتشر کردند این موضوعات وجود دارد و من نمی خواهم به آنها بپردازم و تنها گذرا به آن اشاره می کنم. مثلا اعترافات کسانی که با سازمان های بیگانه چگونه ارتباط برقرار کرده اند را مشاهده کنید، چگونه سفارت انگلیس با تمام قوا وسازمانهای جاسوسی بیگانه وارد شده بودند و اینکه چرا اوبامایی که دو نامه نوشته، در خواست مذاکره کرده بود و در نامه دوم با لحن بسیار ملایم و خواهش مندانه موضوع را مطرح کرده بود چگونه یک دفعه نزدیک انتخابات ایران ورق برگشت و اینکه چرا آنها که مشتاق مذاکره هسته ای بودند و این مذاکرات در حال انجام بود به یکباره مسئله را تعطیل کردند.
اینها در اعترافات آقای ابطحی وجود دارد و ایشان از قول مهدی هاشمی می گوید که اصلاح طلبان به اوباما پیغام دادند که شما مذاکرات را تا انتخابات تعطیل کن چون ما بعد از انتخابات روی کار می آییم و مذاکرات را ادامه می دهیم و شما می توانید با ما به نتیجه برسید. طرح سناریو تقلب چند ماه قبل از انتخابات و تکرارآن در زمان اخذ رأی، جبهه واحد ویکپارچه وبرنامه ریزی شده رسانه های بیگانه در دامن زدن به آن در خارج وصدها وقایع مستند دیگر نیز تأیید بر همین مطلب است،
اینها مواردی بود که دنبال می کردند و یک توطئه ای شکل گرفت و این توطئه منجر شد به اینکه ۸ ماه قشون کشی در خیابان رخ داد در نهایت منجر به خسارات اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی، امنیتی، سیاسی، بین المللی شد.
*خسارت اقتصادی فتنه قابل محاسبه نیست
برآورد خسارت اقتصادی فتنه انجام شده است؟
میرکاظمی: برآورد خسارت اقتصادی اصلا قابل محاسبه نیست. چند صد هزار میلیارد تومان خسارت به کشور وارد شده است. هنوز هم کشور متضرر آن است و اثرات آن در اقتصاد وجود دارد، ما نباید فکر کنیم که فتنه یک دوره موقتی بود که گذشت زیرا الان هم دولت متضرر همان فتنه است و متضرر رفتار همان افرادی است که با مساعدت و یا سکوت خود شکل گیری فتنه را رقم زدند و امروز هم بعضأ در دستگاه های دولتی قرار گرفته اند، همین افراد خسارتها را به دولت و نظام زدند و امروز آدرس اشتباهی به مردم داده و نقش اپوزیسیون هم بازی می‌کنند.
نظام سلطه بالا و پایین را یکی می داند و دولت اصلاحات و اصولگرا و کارگزاران را درون نظام می داند، هدفش نظام جمهوری اسلامی ایران است و فرقی بین آنها قائل نیست، اما متاسفانه برخی آنقدر احمقانه و ساده لوحانه برخورد می کنند که آدم تعجب می کند که آیا اینها سیاست مدار هستند؟
تحریم ها از چه موقعی به کشور وارد شد، برخی معتقدند بلافاصله بعد از فتنه، اما برخی می گویند قبل از فتنه نیز شواهدی بر آغاز تحریم ها وجود داشت نظر شما در این باره چیست؟
میرکاظمی: بعد از قضیه فتنه تا ۸ ماه شرایط التهاب در کشور وجود داشت تا اینکه ۹ دی مردم دیگر عاصی شدند و این هنجار شکنی را محکوم کردند زیرا مردم متضرر شده بودند مخصوصا در حوزه های ارزشی و نیز اقتصادی؛ کسب و کار مردم با مشکل مواجه شده بود برای همین به ستوه آمده بودند و ماجرای ۹ دی ایجاد شد،
اما برخی آقایان در داخل و خارج دلبسته و منتظر بودند که در ۲۲ بهمن ماه اتفاقاتی به نفعشان رقم بخورد اما ۲۲ بهمن هم شد مقابله با فتنه و آنها دیگر ناامید شدند و شروع کردند به تماس گرفتن با آمریکا و اوباما. شروع کردند به پیام دادن به آنها که اگرشما فشار های اقتصادی را زیاد کنید مردم به ستوه می آیند و اگر این اتفاق بیافتد به دولت فشار می آید و خواسته های ما هم محقق می شود که اینها در اعترافات این آقایان هست.
مثلا آقای مخملباف که نماینده میر حسین موسوی بود به آمریکایی ها گفته بود اگر شما به ایران فشار بیاورید و تحریم های هدفمند را تشدید کنید می توانید به نتایجی که می خواهید برسید. این مطالب رادر نشریات غربی ها با جزئیات منتشر کرده اند. بعد حضور مردم ودلسردی فتنه گران در نوروز سال ۸۹ بود که اوباما بحث تحریم ها را مطرح کرد تا انتقام خود را به ظاهر از مسئولین و در باطن از مردم بگیرد و گفت در کوتاه ترین زمان قطعنامه‌ای که تحریم‌های جدیدی را در بر داشت باید تصویب شود، البته بعد از فضای فتنه همراه کردن روسیه و چین برای امریکا ساده تر شد و به همین دلیل سال ۸۹ قطعنامه ۱۹۲۹ که بستر گسترده ای برای کار علیه جمهوری اسلامی ایران بود و در آن تحریم های مالی، تجاری و انرژی و بازرسی محموله ها وجود داشت تصویب شد. قطعنامه این اجازه را به آمریکا می داد که در این زمینه ها و به نام اسم بین المللی ورود کند و از آن به بعد مشکلات ما در کشور جدی شد.
*اثرات اقتصادی فتنه هنوز پابرجا است
با آغاز و رسمی شدن تحریم ها مشکلات ما در زمینه سرمایه گذاری شروع شد، افزایش ریسک سرمایه‌گذاری بعد از فتنه به وجود آمده بود و اینکه برخی از تجار قوی و شرکت های بزرگی که با ایران رابطه داشتند به یکباره رابطه خود را قطع کردند. رشد تولید و سرمایه گذاری نیز کند شد. شما ببنید در همین دولت یازدهم چند ساعتی عده‌ای جلوی سفارت عربستان جمع شدند پس از آن سخنگوی دولت گفت سرمایه گذاری از دست رفت و سرمایه گذاران فرار کردند. این موضوع فقط برای دو یا سه ساعت اتفاق افتاد و بازتابش اینگونه مطرح شد حالا چه طور می شود ۸ ماه فتنه باشد یک مشت اغتشاش گر بریزند توی خیابان و به اموال خصوصی و عمومی صدمه بزنند و از آن طرف رسانه های بیگانه ۲۴ ساعت این قضایا را طوری مطرح کنند که تمام خیابان ها و کوچه پس کوچه های ایران آتش سوزی و مقابله با نظام است، آن وقت توقع دارید سرمایه گذاری شکل بگیرد و مشکلات اقتصادی برای ایران به وجود نیاید.
این نوع فشارهای اقتصادی که نتیجه ای از فتنه بود سالهای سال اثراتش در ایران می ماند و اثرات بین المللی آن پار برجا خواهد ماند. ما در حالی که در اوج فضای بین المللی بعد از انتخابات بودیم به یکباره افول کردیم و ایران به کمترین سطح بین المللی رفت. هدف آنها منزوی کردن ما بود تا جایی که قطعنامه ۱۹۲۹ تصویب شد و به قول آقای بولتون ۲ سال بود که این تحریم ها از دستورکار خارج شده بود اما فتنه باعث شده بود که این تحریم ها روی میز بیاید.
آمریکایی ها و اروپایی ها چون از فتنه نتوانستند نتیجه دلخواه خود را بگیرند تحریم ها را روی کار آوردند و این درواقع انتقامی بود که از مردم ما گرفتند، البته به اسم اینکه ما داریم قطعنامه ۱۹۲۹ را تصویب می کنیم تا کسانی را که با مردم ایران برخورد کردند، مجازات کنیم. در صورتی که هدف اصلی آنها فشار به مردم بود. وقتی که شما درآمد خانوار را کاهش دهید و به دنبال از دست رفتن شغل و مشکلات اقتصادی باشید، درآمدها کاهش می یابد نارضایتی ایجاد می شود و وقتی نارضایتی ایجاد شود باعث می‌شود که به حکومت فشار بیاید. اینها به دنبال این بودند که به گونه ای بین مردم و حاکمیت فاصله بیاندازند. قبل از فتنه، فضای بین المللی برای اینگونه تحریم ها به هیچ وجه فراهم نبود.
*فشار اقتصادی نتیجه فتنه سال ۹۶
شرایطی که این چند روز در خیابان ها می بینیم شباهت خیلی زیادی به روزهای پایانی فتنه سال ۸۸ دارد، نظر شما در این باره چیست؟
میرکاظمی: بله. امروز هم می بینیم عده ای می خواستند همان روند را دنبال کنند و برخواسته برحق مردم سوار شوند، شرایطی که ناشی از تحریم‌های فلج کننده بعد از فتنه، جریان مزدوری در داخل شکل گرفته بود و بی تدبیری‌های چند سال گذشته بود و مشکلات معیشتی جدی را برای مردم بخصوص اشتغال جوانان بوجود آورده است.
در واقع می بینیم همانها پای کار آمدند. نتانیاهو از یک طرف، کشورهای مرتجع عرب از یک طرف و ترامپ نیز عجولانه و ناشیانه دارند همان رفتارهای گذشته را تکرار می کنند و اروپایی ها هم به میدان آمدند.
از این هم نباید گذشت که در فتنه ۸۸ از همین مرتجعین منطقه پول گرفتند، گزارشات آن هست و برخی از سران فتنه رفتند و پول گرفتند و خبرهایی را به آنها می داند که ذوق زده شوند مانند اینکه قرار است ما به راس کار بیاییم و نظام تغییر پیدا خواهد کرد و البته این آرزو را به گور خواهند برد. امروز هم متأسفانه بعد از این ضعفی که در مذاکرات برجام وجود داشت و ضعفی که در فضای بین المللی برای ایران بوجود آورده اند که برخی از گستاخی های سران مرتجع منطقه ناشی از آن است قطعا فشار اقتصادی را بر ما بیشتر می کنند، چون آنها از تحریم ما نتیجه گرفتند که می شود با فشار اقتصادی ایران را پای میز مذاکره آورد و از آن امتیازاتی گرفت که غیر قابل تصور است.
این را از ان جهت می گویم چون در برجام مطالبی مطرح شد که طرف های مقابل رسما گفتند ایرانی ها با سخاوت این قرارداد را امضا کردند. ایرانی که راضی نبود زیر ۲۰ درصد مذاکره کند به یکباره می آید فناوری هسته ای را تعطیل می کند و امروز هم می بینیم که وقتی تحریم ها بیشتر می شود عده ای به دنبال ماله کشیدن هستند تا برجام را تطهیر کنند و این جای تاسف دارد، اینکه القا کنیم فناوری هسته ای یعنی بمب هسته ای یعنی یک القایی که بیگانه می خواهد انجام شود.
امروز دانش هسته ای علاوه بر اینکه در حوزه انرژی قابل استفاده است در حوزه کشاورزی در حوزه بهداشت و درمان و حوزه صنعت و همه حوزه ها به عنوان پیشران است و ما آمدیم حوزه های علمی کشور را از علم هسته ای محروم کردیم، دشمن این را می داند که چه چیزی را در کشور ما محدود کرده است و چه عقب ماندگی رادرسال‌های آتی بر نسل‌های آینده تحمیل کرده است.
متاسفانه می بینیم که آقایان اینطور با سردی به نتایج از دست رفته هسته ای نگاه می کنند و حتی دنبال آن نیستند که آن را احیا کنند، این جای سوال دارد که چرا علی رغم آنکه غربی ها هر روز فتنه می کنند و به تعهدات برجام عمل نمی کنند و علی رغم آنکه فتنه جدیدی را شروع کرده و می خواهد پشت سر آن تحریم های جدیدی را آغاز کنند، واقعا جای سوال دارد که چرا هنوز زمزمه های ادامه مذاکرات را برای حاتم بخشی سایر حوزه ها را دارند.
*مسئولان فعلی مرد شرایط سخت نیستند
ظاهرا مسئولان مرد شرایط سخت هم نیستند به عنوان مثال اگر آمریکایی‌ها بخواهند تحریم های بنزینی را ایجاد کنند و یا برای فروش نفت ایران مشکل ایجاد کنند، راهکارهایی برای برطرف کردنش از نظر اقتصاد مقاومتی ندارند.
میرکاظمی: متاسفانه بله. در اینجا بحث بنزین مطرح شد. خوب است اشاره ای گذارا به آن داشته باشیم، یکی از موضوعاتی که در دوران همین تحریم ها می خواستند به ما فشار بیاورند تحریم بنزین بود و رسما غربی ها اعلام کردند که ما با تحریم بنزین ایران را پای میز مذاکره می آوریم. در آن موقع روزانه ۴۴ میلیون لیتر تولید بنزین داخلی بود و ۲۲ میلیون لیتر هم بنزین وارد می شد و این ۶۶ میلیون لیتر مصرف کل بنزین کشور در روز بود. وقتی جوانان انقلابی و متخصص کشور توانستند این را مدیریت کنند و این مشکل را حل کنند، غربی‌ها و مزدوران داخلی آنها که امید زیادی بسته بودند، ضربه سنگینی خوردند و برخی از این آقایان که در فتنه بودند وقتی در راس کار قرار گرفتند آن کار انقلابی را به یک کار ضد مقاومتی تبدیل کردند و مثل کسانی که عقده ای در دل داشتند گفتند بنزین آلوده است، در صورتی که جای تاسف دارد.
در کمیسیون انرژی، در کمیسیون اصل ۹۰ و در کمیسیون بهداشت و درمان موضوع تولید بنزین پتروشیمی ها بررسی شد و هر سه کمیسیون به اتفاق نظر آقایان را رد کردند و در واقع این امر را در راستای تخریب یک اقدام مقاومتی و نیز یک نوع بستر سازی مطرح کردند تا عده ای بنزین وارد کنند و سودش را ببرند.
و جای تاسف دارد که هیأت رییسه وبخصوص ریاست مجلس به شکل کاملا جانبدارانه از آنها حمایت کرد و اجازه نداد این گزارش ها در سطح مجلس پخش شود. امیدوارم روزی این گزارش‌ها در سطح کشور منتشر شود و مردم متوجه شوند کسانی که آن زمان زخم خورده بودند امروز که آمدند بر راس کار قرار گرفتند، با حمایت گسترده رسانه های صهیونیستی هم یک کار اقتصاد مقاومتی را زمین زدند و هم از طرف دیگر برای عده ای رانتی را ایجاد کردند که بتوانند بنزین های آلوده را به نام بنزین یورو ۴ و یورو ۵ وارد کشور کنند. در حالی که اگر واقعا دستگاه های بازرسی بروند و ببینند این بنزین ها چگونه در پاتیل هایی در دبی مخلوط می شود و به اسم یورو ۴ و یورو ۵ وارد کشور می شود، دیگر اجازه واردات بنزین را نخواهند داد.
*آمریکا می خواهد فروش نفت ایران را بار دیگر تحریم کند
وقتی شرایط تحریم نفت ایران را بررسی می‌کنم به این نکته بر می خورم که قبل از تحریم آلارم هایی به ایران داده شده بود که آمریکا می خواهد نفت ایران تحریم کند و الان هم ظاهرا این آلارم ها دیده می شود، نظر حضرتعالی در این باره چیست؟
میرکاظمی: نکته خوبی است و من نیز بارها به این موضوع اشاره کرده‌ام. ببینید بالا رفتن و یا کاهش فروش نفت ایران نه ربطی به برجام دارد و نه به دولت زید و عمر که در راس کار است. این مستقیم باز می گردد به گزارشی که اداره اطلاعات انرژی آمریکا منتشر می‌کند. این اداره در وزارت انرژی آمریکا است و کارش همین است که بازار را رصد کرده و در دوره های سه یا ۶ ماهه گزارش ها و تحلیل هایی را از تقاضا و عرضه جهانی منابع هیدروکربوری انجام داده، یک نسخه به کنگره داده می شود و یک نسخه هم به رئیس جمهورآمریکا، در آن گزارش مشخص می کند که تحریم نفت ایران تا چه حدی باشد و درجه تحریم نفت ایران را مشخص می‌کنند، به گونه
ای که قیمت نفت درجهان بالا نرود.
یعنی در سنوات ۹۱ تا همین اواخر تحریم یک میلیون بشکه را پیشنهاد داده بود یعنی اگر شما ایران را تا یک میلیون بشکه محدود کنید خللی به قیمت جهانی نفت وارد نمی شود ولی اگر بیشتر باشد، قیمت نفت بالا خواهد رفت و اینها علاقه مند به افزایش قیمت نفت نیستند. اروپایی ها و آمریکایی ها به شدت اقتصادشان آسیب پذیر است، اخیرا گزارش هایی که از وضعیت جهانی نفت شنیده می‌شود گویای این است که می توانند تحریم علیه ایران را تشدید کنند و اگر این مدت هم یک گشایشی شد علت آن را بایستی در گزارش اداره اطلاعات انرژی آمریکا جستجو کرد ونه در برجام. اگر گشایش فروش نفت به برجام ربط داشت باید سؤال کرد چرا بعداز برجام پول نفت ایران همچنان بلوکه است؟
امروز می بینیم بعد از امضای برجام هنوز تحریم بانکی و نفتی پا برجاست، اگر تحریم نفتی برداشته شده چرا پول نفت وارد بازار نمی شود در صورتی که باید پول آن وارد بازار می شد. چرا پول گاز به ترکمنستان را ندادند که اگر در زمستان امسال مصرف بالا رود شاهد ناپایداری فشار گاز دراستانهای شمالی و یا قطع گاز باشیم، اینها و موارد دیگر همه سوالاتی هستند که باید جواب دهند و پاسخگو باشند.
پس آمریکا خود را برای تحریم های جدید نفتی ایران آماده می کند؟
میرکاظمی: این بحثی است که امروز مطرح می شود، اگر شما به آرشیو اخبارتان مراجعه کنید آقای ترامپ یکی دوماه پیش صحبتی کرد در مورد تحریم نفت ایران و گفت من تحریم را تشدید می کنم و در ادامه گفت گزارش های اداره اطلاعات انرژی را هم مطالعه کردم و آن تایید مطلب من است.
پس اینکه بعضی از آقایان آمدند و گفتند ما گشایشی کردیم در برجام این اصلا صحیح نیست، ممکن است آنها از یک عده ساده لوح داخلی برای مقاصدشان در برخی از مقاطع زمانی استفاده کنند؛ اما به شکل کلی در مقابل نظام هستند، دولت چپ و راست نمی شناسند، می خواهند نظام جمهوری اسلامی را تغییر دهند و دولت و حکومتی را که خودشان می خواهند بر راس کار بیاورند. اداره اطلاعات انرژی آمریکا اگر اجازه محدود کردن نفت ایران را بدهد شما شک نکنید که آمریکا این کار را خواهد کرد و انجام خواهد داد، اگر امروز گشایشی هست آن اداره اجازه نداده تا نفت ایران محدود شود به دلیل آنکه قیمت بالا می رود.
*پول نفت ایران بلوکه می شود
نوسانات نرخ ارزی که الان هم وجود دارد ناشی از همین عدم گشایش در برجام است؟
میرکاظمی. بله یک بخشی از آن ناشی از همین موضوع است. یک بخشی مربوط به عرضه وتقاضای ارز است. شما ببینید ارز پتروشیمی ها در چین دچار مشکل می شود، در بازار ارز داخلی مشکل ایجاد می‌کند، اگر درآمد نفتی ما به بازار نیاید این مشکل نوسانات ارز ایجاد می شود. سوالی که از دولت می شود این است که حجم نقدینگی چرا بالا رفته است و بالغ بر یک هزار و ۴۰۰ هزار میلیارد تومان است در صورتی که شما با ۴۷۰ هزار میلیارد تومان در مردادماه سال ۹۲ دولت را تحویل گرفتید و این در سایت بانک مرکزی موجود است.
علت بخشی از نوسانات ارز همین است که پول نفت می رود بلوکه می شود و چون بانک مرکزی موظف است ریال متعهد در بودجه را به حساب دولت واریز کند با افزایش خالص دارایی های خود وبدون فروش دلارهای نفتی در بازار(به دلیل تحریم) اقدام به خلق پول جدید کرده وبه افزایش حجم نقدینگی و تورم در بازار دامن می زند. این به معنای کوچک کردن سفره اقشار ضعیف جامعه است.
اما مسئولان می گویند که پول نفت می آید؟
میرکاظمی: بله این حرف درست است. ولی قسمت دوم را نمی گویند یعنی قبلا اگر نفتی را می فروختیم، بخشی از وجه آن در حساب شرکت کره ای یا هندی می ماند و بلوکه میشد اما این پول امروز به حساب بانک مرکزی ایران در کره، هند، چین می آید ولی متاسفانه در آنجا بلوکه است و عملا قسمت دوم مطرح نمی شود.
و باید این سوال را از آنها پرسید که تا کی می شود برجام را بزک کرد؟ یک زمانی برای جا انداختن برجام مرتب آمریکا را بزک می کردند حالا نوبت برجام رسیده. الان تراز تجاری ما از لحاظ کالایی با هم همخوانی دارد خب این دلار نفت اگر بیاید توی بازار قیمت دلار را در بازار پایین می آورد. پس این دلار کجا است و چرا وارد بازار نمی شود آقایان این را مطرح نمی کنند.
درصورتی که بایستی با مردم و فعالین اقتصادی مطرح و از آنها کمک خواسته شود که از ورود کالاهای غیر ضروری خودشان جلوگیری کنند، ولی وقتی به عکس مطرح می شود به تبع آن نتیجه مطلوب بدست نمی آید.
آیا تحریم علت مشکلات اقتصادی ایران بود و یا هست؟
میرکاظمی: همه عوامل مشکلات اقتصادی ایران تحریم نیست، گرچه عامل مهمی است، اینکه در دولت قبل در اوج تحریم بودیم، بعد از فتنه و قطعنامه ۱۹۲۹ سیستم ارز ما را بهم ریخت همه این آقایان می گفتند سؤ مدیریت است و اسمی از تحریم نمی بردند و رکودی که از ۲۰۰۸ در جهان شروع شده و هنوز هم ادامه دارد را اصلأ مطرح نمی کردند، اما به یکباره که خودشان سرکار آمدند همه مشکلات به تحریم گره خورد، باعث شد آدرس اشتباه در اقتصاد کشور بدهند و بدون توجه به عوامل اقتصادی واقعی ومبتنی برمبنای علمی به دنبال سراب برجام رفته وفرصت سوزی کردند.
مشکل این نوع تحلیل هایی است که منفعت حزبی را در بردارد ونه ملی. شاهد این موضوع به عنوان مثال امروز مشکلات اقتصادی کشور به نسبت دوران تشدید تحریم بیشتر شده و این درحالی است که برجام امضا شده و قول هایی داده شد که روزی ۱۰۰ میلیون دلار درآمد ایجاد می شود، اما امروز به مراتب وضعیت اقتصادی بدتر از قبل برجام شده است. شاخص های کلان اقتصاد کشور موجود است و آقایان می توانند ببینند. امروز مردم از شرایط اقتصادی که برایشان ایجاد شده گله مند هستند و دولت به جای آنکه حل مشکلات را با مذاکره با کدخدا ببیند باید به دنبال حل مشکلات اقتصادی با استفاده از عوامل واقعی و امکانات داخلی باشد واقتصاد مقاومتی رانه در حرف لغلغه زبان بلکه با یقین ودر صحنه عمل تعقیب نماید که متاسفانه جهت گیری مسئولان اقتصادی ومدیران اجرایی کشور اینگونه نیست.