ماهنامه «نماینده» - دولت دوازدهم درحالی شکل گرفت که رئیسجمهور وعده داد مشکلات اقتصادی را در ۱۰۰ روز حل میکند و گزارش آن را به مردم ارائه میدهد. او و معاون اولش بارها از ایجاد سالانه حدود یک میلیون شغل سخن گفتند و با همین شعارها توانستند رأی و نظر مردم را به خود جلب کنند. اما نکتهای که در ایام انتخابات به آن توجه کمتری شد این بود که حجتالاسلام روحانی، برای وعدههایش برنامه عملیاتی ارائه نمیکند. سخنرانیهای تبلیغاتی او بیشتر شامل کنایه زدن به دیگران بود تا ارائه برنامههای مشخص برای اجرای پروژههای بر زمین مانده دولت. در این بین با تصویب برنامه ششم توسعه انتظار میرفت، دولتمردان بیشتر به انجام کارهای با برنامه روی آورند اما به نظر میرسد که رئیسجمهور همچنان علاقهای به اداره دولت و کشور با برنامهریزی مشخص ندارد.
در این خصوص گفتوگو کردیم با «عبدالرضا مصری»، نماینده مردم کرمانشاه و عضو کمیسیون برنامه و بودجه مجلس شورای اسلامی تا علت بیتوجهی دولت به اجرای برنامههای قانونی را جویا شویم. این گفتوگو را در ادامه میخوانید.
*به نظر شما عملکرد دولت درخصوص اجرای قانون برنامه ششم توسعه چگونه بوده است؟
برنامه و بودجه سالیانه ملاک خوبی برای این مسئله است. برنامه ششم توسعه دو نوع احکام دارد؛ احکام اجرایی و احکام بودجهای. نوع دوم احکام در قانون بودجه سال ۹۶ کمتر لحاظ شده و دولت منهای قانون برنامه، بودجه سال را پیشبینی کرده بود. در سال ۹۷ دولت باید براساس قانون برنامه، بودجه خود را به مجلس بیاورد و چون تا کنون، دولت بودجهای براساس قانون ششم توسعه تدوین نکرده، نمیتوان درباره عملکرد دولت نسبت به این قانون اظهارنظر کنیم.
*با این حال به نظر میرسد دولت در قسمت احکام اجرایی هم خیلی تمایلی به اجرای برنامه ششم توسعه ندارد. در این خصوص چه نظری دارید؟
دولت در برخی از زمینهها از برنامه ششم توسعه عقب مانده، مثلاً در پروژههای عمرانی کشور. این مسئله به علت مشکلات مالی هم هست. بخشی از پروژههای عمرانی دولت به دلیل نداشتن منابع مالی نسبت به برنامهای که دولت ارائه داده، عقب است. منابع مالی دولت این سالها بسیار محدود شده و امیدواریم با رفع نقایص، شاهد رونق بیشتری در کشور باشیم.
*آمارها نشان میدهد که میزان فروش نفت افزایش یافته است. چرا دولت از این سرمایه در اجرای احکام قانون توسعه استفاده نکرد؟
این افزایش درآمد دولت صرف هزینههای جاری میشود. گروه حقوقبگیران از خزانه، چه کارمندان دولت و چه کارمندان دیگر قوا، ۹۰ درصد بودجه دولت را به خود اختصاص میدهند و فقط ۱۰ درصد از آن برای پروژههای عمرانی اختصاص مییابد. مشکلی که راهکاری برای آن اندیشیده نشده است. آن مقدار بودجهای هم که الان برای اقدامات عمرانی دولت درنظر گرفته شده، در قالب اوراق مشارکت بوده که اگر فروش آنها محقق شود، میتوان بعضی کارهای عمرانی را انجام داد.
*به نظر شما در هزینه کرد بودجه صرف امور جاری دولت، دلیل بر بیبرنامه بودن آن نیست؟ آیا این امر در روند اداره کشور اثرگذار نخواهد بود؟
قطعاً ادامه این روش در اداره کشور اثر میگذارد. دولت هم علاقهمند است که کار صورت بگیرد اما متأسفانه برنامه و بستر مناسبی برای تغییر این روش مشاهده نمیشود. هر دولتی بهخاطر کشور و بهخاطر آبروی خودش دنبال این است که کارها انجام شود. اما خروجی آن چنان که باید باشد، تا کنون نبوده است.
حکایت جامعه ما هماکنون شبیه کسی است که صدها غذا را پیش روی خود میبیند و از هر کدام مزهای را میچشد. این فرد هم سیر نمیشود و هم همه غذاها را مزه کرده است. به نظر من اگر دولت و همه کشور در اجرای اقتصاد مقاومتی همت کنند، مشکلات ما قابل رفع است. مشکلات فعلی در کشور ما آن چنان سخت و سنگین نیست اما بیتوجهی ما به اقتصاد مقاومتی باعث شده که آن طور که مردم انتظار دارند، توفیق انجام کار فراهم نشود. مشکلاتی مانند بیکاری، حاشیهنشینی، سوء مصرف مواد مخدر و قاچاق کالا و ارز با اقتصاد مقاومتی حل میشود اما در این امر توفیقات زیادی نداشتهایم. آن هم به دلیل بیتوجهی به امر اقتصاد مقاومتی است.
*گفتید «بیتوجهی ما به اقتصاد مقاومتی باعث شده که کارها به درستی پیش نرود» منظور شما از «ما» چه گروههایی از مردم و مسئولان است؟
اگر کسی واقعاً به اقتصاد مقاومتی اعتقاد داشته باشد، با تمام وجود به پیاده کردن آن اقدام میکند. اما آنچه در کشور دارد اتفاق میافتد، فقط لفاظی است. گاهی میبینم که برخی از مدیران آمارهای صحیحی از فعالیتهای خود در زمینه اقتصاد مقاومتی ارائه نمیدهند. از مدیران آمار میخواهیم که در حوزه اقتصاد مقاومتی چه اقداماتی انجام دادهاند، کارهای یومیه خود را بهعنوان اقتصاد مقاومتی تعریف میکنند.
هرکسی که اعتقاد دارد با اقتصاد مقاومتی میتوان مشکلات کشور را حل کرد، مخاطب آن است. اگر کسی واقعاً به اقتصاد مقاومتی اعتقاد داشته باشد، با تمام وجود به پیاده کردن آن اقدام میکند. اما آنچه در کشور دارد اتفاق میافتد، فقط لفاظی است.
گاهی میبینم که برخی از مدیران آمارهای صحیحی از فعالیتهای خود در زمینه اقتصاد مقاومتی ارائه نمیدهند. از مدیران آمار میخواهیم که در حوزه اقتصاد مقاومتی چه اقداماتی انجام دادهاند، کارهای یومیه خود را بهعنوان اقتصاد مقاومتی تعریف میکنند.
همه جوانب اقتصاد مقاومتی مشخص است و یکی از اموری است که همه گروههای مختلف سیاسی، فنی و اقتصادی آن را پذیرفتهاند و بر آن وفاق دارند. اقتصاد مقاومتی نسخه شفا و درمان اقتصاد کشور است. اما آنچه داریم میبینیم، در قالب لفظ انجام میشود و به همین دلیل مردم عملاً اثری از آن را نمیبینند.