《نماینده》/ سید محمدرضا دربندی*: آقای توماس فِرید مَن، سردبیر روزنامه 166 ساله " نیویورک تایمز" که مقام سوم را در بین روزنامه های آمریکا دارد، روز یک شنبه 17 سپتامبر 2002 پس از صرف قهوه صبحانه، لپ تاب خود را گشود و پس از سر زدن به چند وبگاه خبری و ملاحظه چند خبر از ایران، ناگهان یاد ایرانی ها و جوانان پرشور آن سامان افتاد و از خودش پرسید، این بمب ها - جوانان ایرانی - کی علیه ج.ا.ا منفجر می شوند؟ آنگاه خود نویس پارکر خود را برداشت و بر روی برگه های پیش نویس روزنامه، شروع به نوشتن سر مقاله برای روز دوشنبه کرد. او هنوز خوش دارد که با قلم بنویسید و منشی بالا بلند و سبز چشمش برای او تایپ کند.
او چنین نوشت: "ایران دارای بمب است. من میدانم. من آن را پیدا کرده ام. نه،نه آن بمبی که شما فکر می کنید، این بمب در دورنمایی ساده نهفته است. در دبیرستانها، دانشگاه ها و کافی شاپ ها. این بمب در حال شمارش معکوس است و در دهه های آینده منفجر خواهد شد و چهره جمهوری اسلامی را عوض خواهد کرد.
نسل اول در این کشور، انقلابیونی بودند که در سال 1979 شاه را بر کنار و جمهوری اسلامی را تاسیس کردند.
نسل دوم، در دهه 1980، در جنگ عراق علیه ایران شرکت داشتند که 286000 کشته ]شهید[ و 500000 زخمی به جای گذاشتند.
نسل سوم، آن دسته از ایرانیهایی هستند که در سنین میان 16 تا 30 سال قرار دارند و به طور کامل در دوران حکومت اسلامی به بلوغ رسیده اند. آنها هرگز استبداد مطلقه شاه را ندیدند، ]امام[ خمینی را درک نکردند و هم اکنون 20 میلیون از آنها وجود دارد، این ها تقریبا یک سوم از جمعیت ایران هستند.
آنها مهم ترین گروه جمعیتی در ایران هستند، مقصد این نسل، هم اکنون روشن است. در حالی که برخی از آنها مذهبی محافظه کار هستند، اما برخی این چنین نیستند. آنها جوان، بیقرار و مدرن هستند و از طریق اینترنت و ماهواره با جهان خارج در ارتباط هستند و آنچه که می بینند دوست دارند. آنهاخواهان زندگی خوب، شغل خوب و آزادی و ارتباطات بیشتر با جهان خارج هستند. آنها به اسلام علاقمندند، اما چیزهای دیگر را نیز دوست دارند، آنها ضد دین نیستند، اما طالب دنیای بهتری هستند".
اگر چه پس از پانزده سال، الحمدلله، پیش بینی آقای فریدمن محقق نشده است، ولی به یک اعتبار او درست تشخیص داده است، اگر جوانان ایرانی، در فضای حقیقیِ مجازی! رها شوند و کسی به کار آنها کاری نداشته باشد و سوالات شان بی پاسخ بماند، پیش بینی او دور از ذهن نیست.
سوالات و ابهاماتی که این نسل دارند، مسائلی است در باره اصل انقلاب، وضع انقلابیون، دفاع مقدس(جنگ)، زمان تمام شدن آن، پذیرش قطعنامه، تعداد شهدا، اسرا و مجروحین، عملکرد بعضی از انقلابیون و رزمندگان، اختلاس ها، پارتی بازی ها، فرار مغزها، بی توجهی به علم و عالم، عروسی های اشرافی آقازاده ها، رانت خواری آنها، بیکاری، اعتیاد جوانان و نوجوانان، بالا رفتن سن ازدواج، فساد اخلاقی، مشغول به " کار" شدن زنان، ازدواج های سفید، ژن خوب! بی توجهی مسوولان به همه این موارد و...
اگر بخواهیم این اتفاق نیافتد چه باید کرد؟ و راه حل چیست؟ به نظر می رسد رهبری در دیدار با اعضای هیات دولت دوازدهم به این راه حل اشاره کرده است و آن، گسترش "روحیه انقلابی" است. اگرچه مخاطب اصلی این جمله، رییس جمهور و همه وزراء بودند، ولی همه مسئولان فرهنگی، به ویژه شورای عالی انقلاب فرهنگی، صدا و سیمای جمهوری اسلامی، سازمان تبلیغات اسلامی و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی باید در این زمینه برنامه داشته باشند.
روحیه انقلابی چیست؟ اجازه بدهید قبل از تبیین آن، ابتدا تصور برخی از جوانان را از این مفهوم بررسی کنیم و بدانیم از این دو کلمه، چه چیزی به ذهن آنها متبادر می شود، آنگاه با توجه به این پیشینه، مفهوم واقعی آن را به ایشان معرفی نماییم.
عده ای از جوانان و نوجوانان، با شنیدن روحیه انقلابی، ذهنشان به سوی این مطالب می رود:
انقلابی کسی است که پس از اتمام دوره دانشگاه و یا حتی دبیرستان! حتما یک شغلی برای او وجود دارد. در هر اداره، دادگاه و وزارتخانه ای مشکلی داشته باشد، مسئله اش با یک تلفن حل می شود. درسفر های داخلی منتظر بلیط هواپیما نمی ماند و اگر به فرودگاه دیر برسد، هواپیما تحت عنوان نقص فنی، منتظرشان می ماند، در مقصد هم، جا و غذا و وسیله رفت و آمد و... از استانداری و ادارات دولتی در خدمت آن هاست.
انقلابیون، درد بی پولی، بی ماشینی، کنارخیابان، زیرآفتاب یا باران ایستادن، منتظر وسیله نقلیه ماندن، با فشار ناشی از ازدحام جمعیت، سوار مترو یا اتوبوس شدن و در این گیرودار، مواظب جیب یا کیف بودن را درک نمی کنند.
انقلابی کسی است که با نفرت به من نگاه می کند، مدل مو و لباس و آرایش مرا نمی پسندد، برای من حق حیات قائل نیست، با من با خشونت رفتار می کند، یک زمانی با حجاب مادر من هم مشکل داشت و در خیابان متعرض او می شد.
انقلابیون مساله اصلی شان، بی حجابی و لاابالی گری بعضی از مردم است و دروغ، خیانت، دزدی، بی توجهی به امانت مردم، ظلم به همسر و فرزند و ... برای آنها مساله نیست.
انقلابی کسی است که یقه آخوندی می پوشد، شکمش بزرگ شده است، کت و شلوار تیره به تن می کند، پنهانی با دختران جوان ارتباط دارد و همسرش در آشپزخانه برای او قرمه سبزی درست می کند.
انقلابیون به جای اینکه به فکر حل مشکلات مردم، شغل و مسکن و ازدواج جوانان، اعتیاد، طولانی شدن مسیر رسیدگی به شکایات در دادگاه ها، هفت خان دریافت وام ازدواج و... باشند به فکر حل مشکلات مردم جهان هستند. انقلابی کسی است که ...
بهر تقدیر، این تصورِ بخشی از نسلی است که انقلاب، شهدا، جنگ، امام راحل(ره) و... را به چشم ندیده و فقط داستان آن را شنیده است.
بدیهی است در بین این نسل، بسیاری از ایشان مفهوم واقعی انقلاب را درک کرده و بین اسلام و انقلاب با من مسلمان و انقلابی، تفاوت قائل شده و بنابراین نه تنها نا امید نیستند، بلکه چشم انداز روشنی را از آینده در ذهن دارند و به همین دلیل تن به مهاجرت نداده و با اینکه موقعیت های ویژه ای در خارج از کشور برای آن ها پیش آمده است، در ایران مانده و در گوشه و کنار مملکت، بدون اسم و رسم، بخش های انرژی هسته ای، صنایع موشکی، فناوری نانو و سلول های بنیادین و ... را سامان می دهند.
با توجه به این واقعیت ها، برای اینکه پیش بینی آقای فرید من تحقق پیدا نکند، لازم است مسئولان فرهنگی :
1)این واقعیت را بپذیریند که بخشی از نسل جوان ما، این گونه فکر می کنند و آن را کتمان نکنند.
2)در قالب فیلم، نمایشنامه، موسیقی، کتاب، مقاله و ... و با بهره گیری از اندیشه، هنر و خلاقیت، به آن ها خاطر نشان سازند که رفتار غلط بعضی از مسئولان و انقلابیون را پای انقلاب و اسلام نگذارند.
3)با همین زبان، مفهوم صحیح "روحیه انقلابی" و منظور رهبری را برای ایشان تبیین کرده و آنها را تشویق نمایند که با مفاهیمی - که در پی می آید - آشتی کنند و آنها را در وجود خود محقق سازند.
4)بدیهی است مخاطب اصلی، باید همه جوانانی باشند که با هر گرایش فکری و در هر جای ایران هستند و باید کم کم متوجه شوند که "انقلابی بودن" به این معنا، مطلوب همه آنها نیز هست.
با این مقدمات، انقلابی واقعی را با توجه به "سخنان" مقام معظم رهبری و "سبک زندگی" شخصی ایشان، ترسیم می کنم.
با توجه به این مقدمات می گوییم، انقلابی کسی است که: خوب درس می خواند/ به فکر حل مشکلات و معضلات مملکت است/ اگر فرصتی برای ادامه تحصیل او در خارج از کشور پیش بیاید، استفاده می کند و با بازگشت به وطن، یافته های خویش را برای رشد کشور بکار می گیرد/ اگر در کشورش مورد بی مهری قرار گیرد، قهر نمی کند/ پست های مدیریتی را به عنوان انجام مسئولیت اجتماعی می پذیرد/ اگر کاری به او پیشنهاد دهند و کس دیگری را مناسب تر از خویش بداند، او را معرفی می کند/ در کارهایش با افراد مطلع تر از خودش مشورت می کند/ پارتی بازی و رانت خواری نمی کند/ در مقابل معضلات اجتماعی بی تفاوت نیست/ اگر به مقامی رسید، بین مردم می ماند/ خدمت خالصانه و بدون منت را مشی خود قرار می دهد/ منافع ملی را بر هر چیز ترجیح می دهد/دفاع از مظلومان را پیشه می کند/ پاک دست و پاک اندیش است.
انقلابی کسی است که: جنس ایرانی می خرد تا به تولید آن کمک کند/ بدون توجه به برند( نشان )، خوب لباس می پوشد/ به سر و وضع ظاهری اش می رسد/ نظافت را در کلیه شئون رعایت می کند/ از اشرافی گری دوری می کند.
انقلابی کسی است که: به کشور، ملیت و هویت خویش افتخار می کند/ به زبان فارسی عشق می ورزد و با عدم استفاده از کلمات خارجی، چهارچوب آن را حفظ می کند/ مشاهیر ادبی و علمی خود را می شناسد و از رهنمود های آنان در انتخاب "سبک زندگی" استفاده می کند/ در هر رشته ای که تحصیل می کند، حتما ادبیات معاصر و کهن ایران را مطالعه می کند/ به مقداری که از دستش برمی آید، به مشکلات مردم رسیدگی می کند/ با دیدن ناملایمات و نامهربانی ها، از کار و تلاش خسته نمی شود/ جواب بدی را به بدی نمی دهد.
انقلابی کسی است که: زن را مظهر جمال الهی دانسته و برای نوع زن، احترام قائل است/ به خانواده پایبند است و دل به دیگری نمی سپارد/ در انتخاب مسکن، وسایل منزل، تفریحات و سفر ها به خواستِ همسر و فرزندانش توجه می کند/ زندگی مناسبی برای همسرش تدارک می بیند که در شان خانوادگی او باشد.
انقلابی کسی است که: یاد خدا را را در دلش زنده می دارد/ زمانی را به یادگیری معارف اسلامی اختصاص می دهد/ با ائمه علیهم السلام ارتباط "دل "ی بر قرار می کند/ از دستاورد های انقلاب دفاع می کند/ مشکلات و نابسامانی ها را بزرگ جلوه نمی دهد/ امید به آینده را در دلش و دل دیگران، زنده نگاه می دارد/ به هر اطلاعاتی که مبنای صحیحی ندارد، اعتماد نکرده و به گسترش آن اقدام نمی کند/ در همه کارهایش دقت می کند که رضای الهی را رعایت کند/ از گناه دوری می کند/ تحمل عقیده مخالف را دارد/ در هنگام امر به معروف و نهی از منکر، با بهترین زبان و بیان با طرف ارتباط بر قرار می کند/ معضلات ناشی از بی دینی را رتبه بندی می کند و در مقابل دروغ گویی و بی حجابی، یک نوع واکنش نشان نمی دهد/ به همان مقدار که به شعائر پایبند است، به اصولی مانند ظلم نکردن به شهروندان، همسایگان، زن و فرزند و ... مقید است/ اخلاص و خود سازی را پیشه خود می سازد/ ایثار و از خود گذشتگی می کند/ در همه امور تعادل دارد.
انقلابی کسی است که: برای آینده زندگی اش، برنامه دارد/ زمان را مدیریت می کند/ نظم و انضباط، در ظاهر و باطن زندگی اش جریان دارد/کارهایش را می نویسد و مطابق برنامه عمل می کند/ به عهد خود وفا می کند/ در مهمانی ها، جلسات و ملاقات ها سرموقع حاضر می شود/ از پرگویی پرهیز می کند/ نظم فکری دارد/ بیشتر سکوت می کند/ قبل از آنکه سخن بگوید، به آثار و تبعات آن فکر می کند/ در تصمیم گیری ها، خطر پذیر است/ اولویت هایی را تعریف می کند و آنها را در صدر کارهایش قرار می دهد/ همت بلند دارد/ شجاعت در اقدام دارد/ روحیه شاد و با نشاطی دارد/ هرآنچه که بر خود نمی پسندد، بر دیگران هم نمی پسندد.
همان طور که ملاحظه می کنید، اگربه هر یک از جوانان، این مجموعه را ارائه دهید و بگویید ما می خواهیم خودمان و شما به این معنا انقلابی شوید، یقینا استقبال خواهد کرد و در مقابل آن موضع گیری نمی کند. بنابراین، برای تحقق این مهم، همه باید دست به کار شوند و هر کس هم ابتدا از باید از خودش شروع کند، مثل حاج قاسم سلیمانی که از خودش آغاز کرد و با مشی انقلابی و رفتار صحیح، هم به همه آرمان هایش رسید و هم محبوب قلوب شد، حتی آن نسلی که در فوق، تصویری از دیدگاهشان ارائه شد.
* معاون امور بینالملل بنیاد سعدی