اما روز چهارشنبه، ۱۹ مهر، ناهید خداکرمی عضو کمیته محیط زیست شهر تهران در همایش ضرورت توسعه رویکرد کودک و طبیعت درشهر تهران که امروز صبح در تالار ایوان شمس برگزار شد، گفت:
"بچه های ما تا کی باید سرصف های مدارس کلمه مرگ را تکرار کنند؟......بچه های ما باید شعر ایران من، گنجشک های من و... را بخوانند با این آموزش ها پیش می رویم و بعد شاکی می شویم چرا یک جوان با یک مقتول سلفی می گیرد ..."


ناهید خداکرمی رئیس انجمن علمی مامایی ایران و دانش‌آموخته دکتری تخصصی علوم بهداشتی از دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی است. خداکرمی همچنین دبیر کار گروه سلامت و محیط زیست معاونت زنان و خانواده ریاست جمهوری است. او در انتخابات شوراهای شهر و روستا از فهرست امید وارد شورای شهر تهران شد.
البته وقتی یک کارشناس «مامایی» و دکتر علوم بهداشتی، در جلد کارشناس تربیتی و جامعه شناس فرو می رود، کار او طبیعتا به مطالبی ختم می‌شود که سرو تهش با هم همخوانی ندارد.


همان گونه که خانم صدراعظم نوری، بدون این که ورود و تسلطی به تاریخ مذهبی داشته باشد، مدعی می شود که همواره در مملکت ما " عزاداری حسینی کاملا مردمی و خودجوش بوده» (و آن اندازه آگاهی ندارد که تا همین ۱۰۰ سال پیش بزرگ ترین مراسم عزای حسینی در «تکیه دولت» و در حضور سلطان قاجار برگزار می شد)، خانم خداکرمی هم به جای آن که در حوزه تخصصی خود (مامایی و بهداشت زنان) اظهار نظر کند، در سفسطه و خلط مبحثی آشکار، سلفی گرفتن جوان با مقتول را به شعار ضداستکباری و ضدسلطه «مرگ بر آمریکا» (که از بن مایه های تفکر انقلابی است) ربط می دهد!
مزید اطلاع این عضو شورای شهر می گوییم، اتفاقا پدیده مشئومی چون سلفی گرفتن با جنازه، از تحفه ها و آورده های مدرنیسم عنان گسیخته و افراطی است که متاسفانه سرریز آن چند سالی است به کشور ما هم سرایت کرده و از قضاء، طرح هایی چون سند «۲۰۳۰» در پی تثبیت و رسمیت بخشیدن به آن است. پدیده سلفی گرفتن با جنازه، سلفی گرفتن سر قبر تازه در گذشته، سلف ی گرفتن با مریض محتضر، سلفی گرفتن در اتاق خواب، سلفی گرفتن در ... و در یک کلام «اینستا بازی»، همه محصول همان تهاجم فرهنگی است که دلسوزان واقعی جامعه سال هاست فریاد آن را می زنند و همفکران خانم خداکرمی توهم توطئه اش می پندارند.




شعار «مرگ بر آمریکا» ی ملت انقلابی ایران از قضاء شعار علیه این وجوه منحط فرهنگ سلطه-سرمایه داری هم هست که با دستاویز «جهانی شدن»، سنت ها، آیین ها، حرمت ها، محرّمات، محدودیت های اخلاقی، حیاء، تفکیک حریم خصوصی از عمومی و ...را همچون خرمن کوب له می کند و همه مردان را شبیه مخنثانی چون مایکل جکسون و همه زنان را شیطانه-نماهایی چون لیدی گاگا می خواهد.
شعار «مرگ بر آمریکا» ی ملت انقلابی ایران از قضاء شعار علیه همان برنامه‌ها و الگوهای اهریمنی است که از اتاق های فکر ماسون-صهیونیستی امریکن انترپرایز، هریتج، واشینگتن خاور نزدیک، رَند، استراتفور و ...، به کارگزاری سیا و عاملیت هالیوود بیرون می آید تا با ازدواج سفید، ازدواج همجنس بازان، قبح زدایی از انحرافات جنسی، هرزه نگاری و ...بنیان آخرین سنگر مقابله با آفت های مدرنیزم افراطی، یعنی خانواده را منهدم کند و به جای دینمداری و آیین داری نوعی معنویت لائیک بی خاصیت و منفعل را جایگزین نماید تا انسان های بی پناه در برابر فشار سهمگین «نیهیلیسم» را به سوی فرقه های جعلی چون «شیطان پرستی»، «ماسونیزم»، ساینتولوژی، پنتیکاستیزم و غیره و ذالک سوق دهند. تا به جای این که خانه معنوی و پناه انسان ها مسجد و کلیسا و کنیسه باشد، هالیوود مامن و پناه روحی انسان هراسان و بریده از خدا شود.
شعار «مرگ بر آمریکا»، همان بتکده علوم انسانی اومانیستی را نشانه رفته که از داخل آن روانشناسی لائیک فرویدی، لذت جویی افراطی و اباحه جنسی بیرون می آید(تجسم آن سند ۲۰۳۰) و علوم سیاسی و اجتماعی آن در حالی که برای کشورهای آسیایی و آفریقایی نسخه «خشونت پرهیزی» را تجویز می کند، قرارداد ۴۰۰ میلیارد دلاری تسلیحاتی با عقب مانده ترین و ارتجاعی ترین کشور دنیا منعقد می کند و در برابر مواجهه میلیون زن و کودک یمنی با «قحطی» و «وبا» لبخند رضایت می زند.

خانم خداکرمی! عضو محترم شورای شهر! با همه کمالات phd و القاب کارشناس فلان و متخصص بهمان که یدک می کشید، به سان همفکران و همکاران خود بسیار ساده اندیش و خام هستید. آن نسخه هایی که «متخصصان» خارجی در ورکشاپ ها و کنفرانس ها و کارگاه های آموزشی خارج از کشور برای «متخصصان» داخلی چون شما تجویز می کنند، در اتاق های فکر سازمان های اطلاعاتی طاق و جفت آمریکایی و اسراییلی و انگلیسی تدوین می شود تا کارشناسان اطلاعاتی در هیات پروفسور فلان دانشگاه و پژوهش گر فلان موسسه در قالب «لکچرهای علمی» به کارشناسان فرهنگی و آموزشی کشورهای در حال توسعه(به ویژه کشورهایی که واشینگتن آن ها را یاغی می داند) حقنه کنند تا به صورتی بسیار ظریف و زیرپوستی(چوری که خودشان هم متوجه نشوند) قبح برخی امور، و حرمت شماری دیگر از امور را توامان بشکنند تا بستر فرهنگی برای پذیرش نسخه های نظام سلطه مهیا شود. حذف آموزش دفاعی از کتب درسی، حذف درس های مبلغ فرهنگ ایثار و شهادت از کتاب های درسی، زیر سوال بردن فعالیت های فرهنگی چون اردوهای راهیان نور، «کشته» خواندن شهیدان این مرز و بوم در مطبوعات، زیر سوال بردن دفاع مقدس و ...همه در جهت ان سیاست کلی نظام سلطه است که وقتی دست اهریمنی آن ها گروه آدمخواری و جنایتکاری مثل داعش و النصره را ایجاد کرد(اعتراف صریح هیلاری کلینتون و خود ترامپ)، نیرویی برای مقابله نباشد و شهری مثل موصل با ۱۰ خودروی انتحاری و ۱۰۰ تروریست در عر چند ساعت سقوط کند.

جالب این که هنوز کلام خانم خداکرمی در آن سخنرانی منعقد نشده، شاهد از غیب رسید و رییس جمهور همان کشوری که نسخه به اصطلاح «خشونت-پرهیزی» در «۲۰۳۰»ها برای کشورهای دیگر می پیچد، «ملت» بزرگ ایران را(که بزرگ ترین تمدن دوران باستان و اولین دولت تاریخ جهان را به تعبیر هگل شکل داد) ملت تروریست خواند و خلیج همیشگی فارس را با نام مجعول «خلیج ع. رب. ی» یاد کرد. ترامپ که گویی تجسم رذالت و بی اخلاقی عصر سیطره مدرنیزم افراطی است، بزرگ ترین نیروی ضدتروریست جهان را که خون فرزندان آن برای پاکسازی فرزند نامشروع آمریکا(داعش) در منطقه بر زمین ریخته است، در فهرست «تروریستی»! قرار داد و مردمسالارترین کشور منطقه را که نرخ مشارکت آن هیچ گاه از ۶۰ درصد پایین تر نمی آید به «دیکتاتوری» متهم کرد. البته از کشوری که عایدی یک کمپانی اسلحه سازی آن به نام «لاکهید مارتین» به اندازه کل عایدی نیمه شمالی قاره آفریقاست(و قطعا با تسلیحات ساخت آن آهو و گنجشک شکار نمی کنند، که انسان ها را می کشند)، و بنا به آمار خودشان روزانه ۱۲ آمریکایی قربانی هفت تیر کشی می شوند، بعید نیست که رییس جمهور آن یک گاوچران بدوی و عاری از تربیت و اخلاقی چون ترامپ باشد و خنده دارتر این که چنین دیو-سیرتی(که حتی تاریخ نه چندان بلند و سرشار از جنایت آمریکا هم کم تر به خود دیده است) نگران "دسترسی آزاد به اینترنت" و " حصر رهبران اصلاح طلب" کشوری می افتد که «ملت» آن را به تروریست بودن متهم می کند.
پیشنهاد ما این است که برای آن دسته از سیاستمداران صفر کیلومتر اصلاح طلب که با راهبرد رای دادن «فله ای» به مناصب می رسند، کلاس های مبانی «منافع ملی» برگزار شود تا دست کم آشنایی با مبتدیات سیاست و روابط بین الملل ترمز اظهارنظرهای شاذ و رفتارهای مغایر با اصول را در ایشان بکشد.