«نماینده» / ده روز قبل، اغلب وزیران پیشنهادی دولت دوازدهم توانستند از مجلس شورای اسلامی رای اعتماد بگیرند. اما آنچه در خلال جلسات علنی بررسی صلاحیت وزرای پیشنهادی رخ داد، سبب شد تا با گذشت زمانی نسبتا طولانی از آن روزها، به واکاوی اشکالاتی که در این فرآیند رخ داد بپردازیم.
اشکالاتی که در صورت رفع نشدن آنها میتواند به مجلس به عنوان خانه ملت و جایی که قرار است «در راس امور» باشد صدمات جبران ناپذیری وارد شود.
مرور برخی از این اتفاقات هم برای کسانی که روی صندلی نمایندگی مجلس نشستهاند و هم برای مردمی که باید تمرین کنند تا با شناخت و نه تَکرار به «فهرست» ها رای دهند ضروری است. شاید دقت در این ناهنجاریها کمک کند تا هم دستگاههای مختلف کشور «شفافیت» را تمرین کنند و هم مردم از این اتفاق درس بگیرند و وکلایی را انتخاب کنند که لیاقت خود را برای وکالت مردم به اثبات برسانند.
بینظمی و بیقانونی در محفل قانونگذاری
بینظمی در مجلس متاسفانه معطوف به این دوره و این نمایندگان نیست. مشکلی است که خیلی وقت است در مجلس ما جا خوش کرده و اگر عزم جدی نباشد به این زودیها هم رخت برنمیبندد.
به عنوان مثال کافی است فیلم این روزهای رای اعتماد را بار دیگر از ابتدا تماشا کنیم. تعداد تذکرات رئیس جلسه خواه رئیس مجلس و یا نوابش درخصوص قرارگیری نمایندگان روی صندلی خود نشان میدهد که نمایندگان مجلس بدیهیترین و اولیهترین «وظیفه» خود را هم به خوبی فرا نگرفتهاند.
شکلگیری «گعده» های کوچک و بزرگ در مجلس و در زمان بررسی صلاحیتها به این معنی است که اساسا نمایندگان ما که باید به دقت سخنان وزرای پیشنهادی، موافقان و مخالفان را بشنوند و براساس آن رای موافق یا مخالف را به صندوق بیندازند، اساسا در این فرآیند تصمیمگیری سرگرم امور دیگری بودهاند.
کوتاه آمدن مجلس در برابر دولت
طبق ماده ۱۹۰ آییننامه داخلی مجلس، «در شروع بحث در مورد هیأت وزیران، رئیسجمهور برنامه دولت را تشریح و ضمن معرفی وزیران از ترکیب هیأت وزیران دفاع خواهد نمود.»
حالا کافی است به دو هفته قبل برگردیم. زمانی که قرار بود طبق قانون رئیسجمهور از برنامههای دولت بگوید و از وزرای پیشنهادی خود سخن بگوید. آیا واقعا سخنان جناب روحانی در ابتدای جلسه رای اعتماد درخصوص برنامههای دولت بود یا همهچیز به صورت یکخطی اعلام شد و وزرا هم در حد یک جمله معرفی شدند و از آنان دفاع شد؟ پرداختن به مسائل حاشیهای یا اقدامات دولت در کابینه قبلی نظیر «برجام» سنخیتی با آنچه آییننامه داخلی و قانون میگوید داشت؟
مورد دیگری که میتوان به آن اشاره کرد، عدم حضور رئیسجمهور یا معاون اول وی در طول بررسی صلاحیتها بود. تا جایی که داد یکی از نمایندگان را هم درآورد و در تذکری به رئیس مجلس به بینظمی دولتیها و عدم حضور به موقع وزرا در جلسات اعتراض کرد.
وقت باارزشی که به هدر رفت
مهرماه سال ۹۵ نماینده مردم اسلامآباد غرب در مجلس شورای اسلامی در اعتراض به قرائت یک گزارش از سوی مرکز پژوهشهای مجلس در صحن علنی (که نسخه مکتوب آن در اختیار نمایندگان قرار گرفته بود) و با استناد به مواد ۲۳ و ۲۴ آییننامه داخلی مجلس، خطاب به رئیس جلسه گفته بود «با توجه به اینکه هر دقیقه اداره مجلس ۳۰۰ میلیون تومان هزینه دارد، چرا وقت پارلمان را هدر میدهند؟»
در پاسخ این تذکر، رئیسمجلس عدد مطرح شده از سوی نماینده مذکور را تکذیب نکرد و تنها بر مهم بودن گزارش تاکید داشت.
این مقدمه نگاشته شد تا موضوع «مهم» دیگری مطرح شود. کافی است در جریان بررسی صلاحیتها برخی رفتار نمایندگان را بررسی کنیم. از بینظمیها نوشتیم، اما از این هم باید بگوییم که جمع زدن مقدمهچینیهای نمایندگان موافق و مخالف چه هزینهای را بر جیب بیتالمال تحمیل میکند.
تقریبا اغلب نمایندگان (چه موافق و چه مخالف) و وزرای پیشنهادی ثانیهها و حتی دقایقی از وقت خود را صرف سلام و درود فرستادن، تشکر کردن از دولت و مجلس و...، خاطره تعریف کردن و... کردند.
درجایی که قرار است مباحث تخصصی مطرح شود، آیا این همه مقدمه و موخرهچینی جایی دارد؟ آیا تکرار مکررات کمکی به بررسی دقیق صلاحیتها میکند؟
به اینها اضافه کنید که در طول همین زمان «استماع» چند بار نطقها متوقف شد تا رئیس جلسه به نمایندگان مجلس برای قرارگیری در جای خود یا سایر رفتارهای خارج از عرف و قانون تذکر دهد؟ چند بار نمایندگان مجلس «تذکر» هایی دادند که هیچ ربطی به آییننامه نداشت؟ جمع این دقایق چند میلیارد به بودجه کشور و حقوق مردم خسارت وارد کرد؟
نمایندگانی که معنای موافق و مخالف را نمیدانند
ثبت نام نمایندگان در فهرست مخالفان یک وزیر و نطق آنان در موافقت با همان وزیر را باید یکی از بدعتهای عجیب در تاریخ پارلمان دانست.
اینکه یک نماینده حقوق «مخالفان واقعی» را تضییع میکند تا احتمالا خودش را به وزرا و دولت نشان بدهد، این سوال را پیش میآورد که چنین نمایندهای چطور قرار است از حقوق مردم و نظام جمهوری اسلامی دفاع کند؟
کسی که «تجاهلالعارف» میکند و از همان وقتهای دقیقهای ۳۰۰ میلیون تومانی سوءاستفاده میکند تا مجیز یک وزیر را بگوید، اصلا صلاحیت نمایندگی «مردم» را دارد؟
راستی چطور میشود که برای یک وزیر پیشنهادی بیش از ۱۴۰ نماینده ثبتنام کردند و آن وقت همان وزیر از همان نمایندگان تنها ۱۳۳ رای «تکرار میکنم» ۱۳۳ رای اعتماد گرفت و ۱۳۲ نفر به وی رای ندادند؟ عجیب نیست؟ چه اتفاقاتی در این میان رخ داده که دستکم همان تعداد نمایندگان داوطلب برای نطق موافقت هم رای ندادند؟
آرای باطله؟ چگونه اتفاق افتاد؟
در جریان رای اعتماد به وزرا تعدد آرای باطله شگفتآور بود. به آمار تعداد آرای باطله دقت کنید:
محمدجواد آذریجهرمی ۹ رای، سیدمحمود علوی ۱ رای، مسعود کرباسیان ۲ رای، سیدحسن قاضیزاده هاشمی ۳ رای، علی ربیعی ۳ رای، محمود حجتی ۷ رای، علیرضا آوایی ۳ رای، امیر حاتمی ۴ رای، عباس آخوندی ۱ رای، محمد شریعتمداری ۲ رای، حبیبالله بیطرف ۶ رای و مسعود سلطانیفر ۴ رای
در مجموع ۴۵ رای باطله ثبت شده است. یعنی از تعداد ۱۷ وزیر پیشنهادی تنها ۵ وزیر آرای باطله نداشتهاند. چرا چنین اتفاقی رخ داده است؟ نمایندگان مجلس حتی چگونگی ثبت رای را هم بلد نبودند؟ یعنی مثلا به یک وزیر هم رای موافق دادهاند و هم مخالف؟ یعنی دو گزینه را انتخاب کردهاند؟ چنین اتفاقی اساسا همه پیشانگارهها درباره نماینده مجلس بودن را زیر سوال میبرد.
حالا برخیها احتمال تقلب و دست بردن در آرای نمایندگان را مطرح میکنند. این گزینه که اساسا اوضاع را خرابتر میکند. یعنی نمایندگان مجلس که برای شمارش آرا انتخاب شدهاند، صلاحیت و صداقت رایشماری را هم نداشتهاند؟ پس چگونه «نماینده» شدهاند؟
پایان یک شروع
این گزارش به امید خدا آغاز حرکتی خواهد بود که انتهای آن شفافیت در رفتار و گفتار نمایندگان و سایر مسئولان کشور خواهد بود. اگر ما را به «لکنت زبان» نیندازند!