به گزارش «نماینده» محمدرضا نیکنژاد با اشاره به اینکه یکی از دلایل وجود آسیب های اجتماعی در بین نوجوانان تمایل آنها به استفاده از فضای مجازی است، گفت: در گذشته یادگیری ما در خانواده یا جمع دوستانه بود اما در حال حاضر یادگیریها از طریق فضای مجازی است. کودک ۶ ساله با گوشی پدر یا مادرش با فضای مجازی در ارتباط است.
او ادامه داد: در حال حاضر استفاده از این فضا برای همه از جمله جوانها وجود دارد و یکی از علت های ورود آسیب های اجتماعی به مدرسه قطعا فضای مجازی است. ممکن است برخی از بچه ها ارتباط بیشتری با فضای مجازی داشته باشند، برخی کمتر اما این ارتباط همیشگی است.
این کارشناس آموزشی با اشاره به اینکه جوانان در گذشته در سن ۲۰ سالگی یا در دوران دانشجویی با مسائل جنسی آشنا میشدند اما در حال حاضر نوجوانان در سن ۱۵ یا ۱۶ سالگی یا حتی ۱۰ سالگی با این مسائل آشنا می شوند، ادامه داد: در این مورد جمع دوستان و فضای مجازی بسیار تاثیرگذار است. خانواده هایی هستند که در این مورد محدودیت ایجاد می کنند اما موفق نمیشوند چون فرزندان از فضاهای دیگر این مسائل را یاد می گیرند.
باید برای مدیریت فضای مجازی برنامه داشته باشیم
نیکنژاد با اشاره به اینکه یکی از دلایل وقوع آسیبهای اجتماعی فضای مجازی است، گفت: البته ما ناگریز به استفاده از این فضاها هستیم. نمیشود درها را بست. هر اندازه هم جلوی آن را بگیریم باز از جای دیگری این اطلاعات به بچهها میرسد. باید برای مدیریت این فضا برنامه داشته باشیم.
این کارشناس آموزشی با اشاره به اینکه بخش زیادی از یادگیری در خانواده رخ میدهد، ادامه داد: ما باید خانواده ها را نسبت به این مسائل آگاه کنیم زیرا بیشتر یادگیری کودکان زیر ۱۰ ساله در خانواده است. باید خانوادهها را از خطراتی که فرزندانشان را تهدید میکند آگاه کرد. اما باید برای مقابله با این خطرات برنامه وجود داشته باشد.
صدا و سیما نمی داند که با پخش تبلیغات کنکور پایههای آموزش و یادگیری را هر سال ضعیف تر می کند
نیک نژاد اضافه کرد: خانوادهها نمیتوانند این برنامه را خودشان تنظیم کنند و با وضعیتی هم که خودشان دارند نمیشود مسائل را به خانوادهها واگذار کرد. آنها درگیر مشکلات اقتصادی و خانوادگی هستند، مشکلاتی که بعضی از آنها به دلیل وجود فضای مجازی است.
او ادامه داد: «من در یک مدرسهای تدریس می کردم که بچه ها به شدت ناهنجار بودند با مدیر مدرسه تماس گرفتم و گفتم دیگر برای تدریس نمی آیم مدیر مدرسه گفت: آقا خبر نداری که ۷۰ درصد بچه های این مدرسه پدرومادرشان از هم جدا شده اند».
نیک نژاد ادامه داد: معلم چاره ای ندارد که در مقابل بچه های ناهنجار کوتاه بیاید در حال حاضر هم قانون برای مقابله با آنها محدودیتهایی را ایجاد کرده است مدیر مدرسه می گوید اگر شما بخواهید از هر کلاس سه نفر را اخراج کنید از ۱۰ کلاس می شود ۳۰ نفر؛ نمی شود که همه بچه ها را تنبیه کرد پس ناچار هستیم که آنها را تحمل کنیم.
دانشآموزان انگیزهای برای یادگیری ندارند
وی در پاسخ به این سوال که به نظر شما دلیل این رفتارهای ناهنجار در کلاس چیست گفت: حتی در ۱۰ سال گذشته دانش آموزان رفتن به مدرسه و تحصیل را یکی از راه های برون رفت از موقعیت فعلیشان و پیشرفت می دانستند اما در حال حاضر دانش آموزان هیچ انگیزه ای ندارند و آینده ای از این راه برای خود متصور نیستند.
نیک نژاد معتقد است: در حال حاضر حتی پدرو مادرها هم احترام و تقدسی در خانواده ندارند چه برسد به معلمان که دیگر بچه ها برای یادگیری ارزش قائل نیستند و به تبع احترامی هم برای معلم.
وی با بیان اینکه ما به معلمانمان احترام زیادی می گذاشتیم، ادامه داد: این در حالی است که دانش آموزان من به راحتی می گویند"آقا کلاس را تمام کن من با جنس مخالف قرار دارم" البته حرفهایی به مراتب بدتر از این می زنند و نگفتن آن ها به این معنا نیست که این رفتارها وجود ندارد.
این کارشناس آموزشی در ادامه ضمن اشاره به دانش آموزان دختری که دست هایشان را با تیغ زخمی می کنند، گفت: البته این موضوع همه گیر نیست، در بین این بچه ها، دانش آموزانی هم هستند که پرورش یافته اند اما آنها هم بعد از وارد شدن به این جمع ها تاحدی شبیه سایرین می شوند.
وی اضافه کرد: حتی در برخی موارد کسی که با معدل بالا هم آمده و چارچوب ها را رعایت می کند اما همان فرد بعد از سه ماه از سایر بچه ها بازیگوش تر می شود. در این میان فقط دبستانی ها هستند است که چارچوب پذیرند و آن هم به این دلیل است که پیله فرمانبرداری آنها نشکسته است، زمانی که بزرگتر شوند و خوداتکا دیگر چارچوب پذیر نیستند.
تامین بودجه اولین گام برای بهینه شدن آموزش و پرورش
به گفته این معلم، آموزش و پرورش می تواند در این ماجرا نقش درستی ایفا کند. در زمان ما که پدر و مادرها کم یا بی سواد بودند، آموزش و پرورش برای آن ها کلاس آموزشی برگزار می کرد
در اغلب مواقع به دلیل مشکلات مالی مدارس، وقتی دانش آموز وارد مدرسه می شود مدیر مدرسه چرتکه می اندازد که چقدر می تواند از او پول بگیرد و همین مسئله باعث اقتدارزدایی می شود. مدیر از دانش آموز پول می گیرد تا فیش آب و برق مدرسه اش را بدهد
که با ما چگونه برخورد کنند. در حال حاضر آموزش و پرورش از عهده سنتیترین وظایفه اش هم بر نمیآید.
وی ادامه داد: در اغلب مواقع به دلیل مشکلات مالی مدارس، وقتی دانش آموز وارد مدرسه می شود مدیر مدرسه چرتکه می اندازد که چقدر می تواند از او پول بگیرد و همین مسئله باعث اقتدارزدایی می شود. مدیر از دانش آموز پول می گیرد تا فیش آب و برق مدرسه اش را بدهد.
به گفته این کارشناس آموزشی برای بهینه شدن آموزش و پرورش گام اول تامین بودجه است. آموزش و پرورش بیش از ۱۰ سال است که سرانه درست و حسابی ندارد پول گرفتن از دانش آموزان در مدارس تهران عادی شده است. در روستاها بیشتر افراد فقیرند و پول نمی دهند اما زمانی که برق مدرسه قطع می شود مدیر مدرسه با خانواده تماس می گیرد و می گوید اگر میخواهید برق مدرسه وصل شود نفری پنج هزارتومان پول بدهید.
او با اشاره به اینکه وقتی که آموزش و پرورش پول ندارد کیفیت بخشی معنی ندارد، گفت: بدون پول امکانات مدرسه کیفیت و معلمی هم که حقوق درست نمی گیرد، انگیزه ندارد. مطالب با کیفیت به دانش آموزان ارائه نمی شود و آنها هم انگیزه ای برای تحصیل ندارند.
نیک نژاد ادامه داد: وقتی وارد یک مدرسه می شوید ۹۰ درصد صحبت معلم ها مقایسه خودشان با سایر کارمندان است. همیشه گله دارند که حقوقشان کم است و امکاناتی ندارند.
فضای مجازی سن بلوغ را پایین آورده است
آموزش و پرورش بیش از ۱۰ سال است که سرانه درست و حسابی ندارد پول گرفتن از دانش آموزان در مدارس تهران عادی شده است.
نیک نژاد معتقد است: فضای مجازی سن بلوغ را بسیار پایین آورده است. اگر در گذشته جوانان در سن ۲۰ یا ۲۵ سالگی با برخی مسائل آشنا می شدند اما در حال حاضر به شش سال هم رسیده است. بچه ها می دانند که نوع ارتباط با جنس مخالف از چه جنسی است و به آن تمایل دارند.
وی ادامه داد: کشور در بحرانی که ایجاد شده نقشی ندارد اما اینکه ما برای مقابله با آن برنامه ای نداریم مشکل اصلی است. زمانی که ویدئو به خانه ایرانیها آمد مسئولان هیچ برنامه ای برای فرهنگسازی استفاده از آن در بین مردم نداشتند حالا هم که فضای مجازی آمده هیچ برنامه ای ندارند.
به گفته نیکنژاد، آموزش و پرورش هیچ نقشی در تربیت دانش آموزان ندارد و خیلی وقت است که کنار گذاشته شده است و یادگیری به شدت مظلوم واقع شده است. در حال حاضر فشارهایی که برای درس خواندن در دبستان می آورند جواب می دهد اما زمانی که دانش آموزان به سن بالاتر می رسند دیگر این فشارها جوابگو نیست. زمانی که دانش آموز اعتماد به نفس لازم را پیدا می کند تمام حریم ها و چارچوب ها را می شکند.
او ضمن انتقاد نسبت به رویکرد تلویزیون درباره تبلیغات کلاسهای کنکور گفت: صدا و سیما نمی داند که با این اقدامات پایههای آموزش و یادگیری را هر سال ضعیف تر می کند. این تبلیغات و این کلاسها نگاه کمی به یادگیری دارند و همین موضوع باعث گریز بچهها از درس میشود.
مطالب جذاب فضای مجازی در مقابل کتابهای درسی کسل کننده
این کارشناس آموزشی اضافه کرد: یادگیری در فضای مجازی برای بچه ها به شدت جذاب است اما در مدرسه کتابهایی را می خوانند که جذابیت ندارند و در عین حال بهدرد زندگی فعلیاشان هم نمیخورد. آموزش و پرورش و مسئولان می توانند این مسائل را مدیریت کنند.
وقتی که آموزش و پرورش پول ندارد کیفیت بخشی معنی ندارد، گفت: بدون پول امکانات مدرسه کیفیت و معلمی هم که حقوق درست نمی گیرد، انگیزه ندارد. مطالب با کیفیت به دانش آموزان ارائه نمی شود و آنها هم انگیزه ای برای تحصیل ندارند
او با بیان اینکه ما امیدوار بودیم با تغییر نظام آموزشی، محتوای آموزشی هم تغییر کند اما کتابها، یادگیری محورتر شد، اضافه کرد: بعضی از کتاب ها انصافا خیلی خوب شده مخصوصا در پایه دهم اما وقتی که وارد دبیرستان می شوند حجم کتاب ها به شدت زیاد و مطالب هم بسیار سخت میشود. آموزش و پرورش میخواست حجم کتاب ثابت بماند و در عین حال مفهومی تر شود.
نیکنژاد معتقد است: این دو مورد در کنار هم پیش نمیرود. نمی شود ۲۰۰ صفحه کتاب را به دانش آموز سپرد و ازاو بخواهید که کتاب را کشف کند. اگر آموزش و پرورش می خواهد یادگیری محور شود باید حجم را به ۷۰ صفحه برسانیم و بعد به بچه ها فرصت داده شود که خودشان درباره محتویات کتاب تحقیق کنند.
او ادعا کرد: آموزش و پرورش به دلیل فقر امکانات از ورود بچه ها به مدارس غیردولتی استقبال می کند و در واقع وضعیت مدارس دولتی در حال حاضر به اندازه ای وخیم است که من هم به عنوان یک پدر ترجیح می دهم پول هنگفتی بدهم اما فرزندم به مدارس غیردولتی برود.
این معلم مدرسه با بیان اینکه حتی در آمریکا هم به عنوان لیبرالترین کشور دنیا مدارس غیردولتی تا ۱۰درصد گسترش پیدا کردهاند، گفت: در کشور ما تعداد مدارس غیردولتی از هشت درصد به ۱۵ درصد رسیده است و آموزش و پرورش میخواهد این میزان بازهم افزایش پیدا کند. خیلی ها معتقدند که مدارس دولتی رها شدند.
نیک نژاد در پایان گفت: به نظر من فضا به شدت بحرانی است و آموزش و پرورش می تواند در این زمینه کاری انجام دهد. آموزش و پرورش می توانست به فرهنگ جامعه خدمت رسانی کند اما این وزارتخانه به اندازهای درگیر است که از عهده ابتداییترین وظایف خودش هم برنمیآید.