به گزارش «نماینده» سید محمد بطحایی با کسب ۲۳۸ رأی موافق از نمایندگان مجلس شورای اسلامی بهعنوان وزیر آموزش و پرورش دولت دوازدهم راهی ساختمان شیشهای شهید رجایی شد.
بطحایی پیش از این و در دوران وزارت فانی، سکان معاونت حساس و کلیدی توسعه مدیریت و پشتیبانی را عهدهدار بود و بهاذعان خودش در این مدت توانست طرحهایی همچون فاز نخست رتبهبندی معلمان، پیشنهاد تبصره در قانون بودجه ۹۶ برای پرداخت حقوق و مزایای کارکنان قراردادی و حقالتدریس همزمان با نیروهای رسمی و پیمانی و ساخت مراکز اسکان بیماران صعبالعلاج فرهنگی را عملیاتی کند.
هرچند سابقه طولانی حضور بطحایی در بخشهای مختلف وزارت آموزش و پرورش از دبیری تا معاونت و سرپرستی وزارتخانه، امتیاز بزرگی محسوب میشود و به او برای شناخت بیشتر چالشها و مشکلات آموزش و پرورش کمک خواهد کرد.
بهاذعان معلمان، سابقه حضور دوساله بطحایی در معاونت توسعه مدیریت و پشتیبانی وزارت آموزش و پرورش میتوانست فرصتی برای افزایش بودجه این وزارتخانه و توجه بیشتر به مسائل و مشکلات معیشتی معلمان باشد اما او نتوانست در این حوزه خوش بدرخشد و رضایت جامعه وسیع مخاطبانش را جلب کند هرچند که بطحایی، افزایش حقوق فرهنگیان را بهعنوان یکی از اقدامات موفقش در معاونت توسعه مدیریت و پشتیبانی به اطلاع منتقدانش میرساند.
به هر روی، هماکنون بطحایی توانسته است با کسب رأی اعتماد بالا و قابل توجه میان وزرای آموزشو پرورش به مسند وزارت تکیه زند اما باید توجه داشت که او در این مسیر، راه دشواری پیشِرو دارد، راهی که پیمودن آن بدون همراهی و جلب نظر معلمان، رسانهها و عدم توجه به مشکلات اساسی این وزارتخانه، چندان آسان به نظر نمیآید.
* وضعیت صندوق ذخیره فرهنگیان یکی از محورهای انتقاد فرهنگیان در سالهای پایانی فعالیت دولت یازدهم بود، با مشخص شدن ابعاد فساد مالی در این صندوق و بانک سرمایه، اعتماد معلمان خدشهدار شد و هماکنون این انتظار وجود دارد که بطحایی با نظارت دقیق بر عملکرد صندوق ذخیره، سازوکارهای فعالیت آن را روشن و در موارد مورد نیاز اصلاح کند. رفع سوء مدیریت در صندوق و افزایش میزان سود آن که در سالهای اخیر کاهش یافته از جمله مسائلی است که بطحایی باید برای آن برنامه داشته باشد.
* فاز نخست طرح رتبهبندی معلمان از جمله مسائلی است که بطحایی آن را از اقدامات مهم دوران حضورش در معاونت توسعه مدیریت و پشتیبانی آموزش و پرورش میداند، طرحی که از ابتدای مهر سال ۹۴، با طبقهبندی فرهنگیان در رتبههای پایه حرفهای، ارشد حرفهای، خبره حرفهای و عالی حرفهای اجراشد و بهاذعان مسئولان آموزش و پرورش، اجرایش بهطور میانگین ۳۰۰ هزار تومان به حقوق معلمان اضافه کرد.
منتقدان فاز نخست رتبهبندی بر این باورند، طرح اجراشده همان قانون مدیریت خدمات کشوری است و با رتبهبندی مدنظر سند تحول بنیادین تفاوت بسیاری دارد اما در برابر این انتقادات، بطحایی توضیح میدهد «طرح رتبهبندی در فاز نخست بهدنبال ترمیم حقوق فرهنگیان است و در فازهای بعدی کاملتر خواهد شد».
هماکنون فاز دوم طرح رتبهبندی معلمان تهیه شده است و آنگونه که احمد عابدینی معاون دبیرکل شورای عالی آموزش و پرورش در مصاحبهای گفته است: طرح رتبهبندی را کنار سنجش صلاحیت مورد توجه قرار دادیم و تمام تلاش بر این بود تا محتواها مبتنی بر مفاهیم و راهکارهای سند تحول بنیادین باشد. نظام رتبهبندی فرهنگیان از ۵۵ تا ۱ است. هر کسی وارد آموزش و پرورش میشود باید در ابتدا ۵ سال خدمت کند و عملکرد موفق داشته باشد و اگر مستنداتی از شاخصهای ما داشته باشد رتبه پنجم را خواهد گرفت و بهترتیب با گرفتن شاخصهای این نظام ضمن حفظ کردن صلاحیتهای رتبه قبل به رتبههای بالاتر میآید و بهترین رتبه ما، یک است.
البته بطحایی در برنامه پیشنهادی خود در بخش ارتقاء مدیریت منابع انسانی به مسئله طراحی، تدوین و اجرای نظام سنجش صلاحیت حرفهای و رتبهبندی حرفهای معلمان اشاره کرده است حال باید دید با حضور او در این وزارتخانه سرانجام اجرای فاز دوم طرح رتبهبندی معلمان به کجا خواهد رسید.
* سند تحول بنیادین پس از یک دهه تلاش در سال ۹۰ رونمایی و ابلاغ شد اما بهاذعان تمام کارشناسان آموزش و پرورش روند اجرای سند تحول بسیار کُند است و تنها از تغییر نظام آموزشی و استقرار ساختار ۶.۳.۳ بهعنوان تحول یاد میشود در حالی که این سند ۶ زیرنظام مدیریت و راهبری تربیتی، نیروی انسانی، منابع مالی، برنامه درسی، فضا و تجهیزات و پژوهش و ارزشیابی را شامل میشود که تا به امروز فقط دو زیرنظام رونمایی شده و ضرورت تدوین زیرنظام منابع مالی و نیروی انسانی بهشدت احساس میشود.
بطحایی در مقدمه برنامه پیشنهادیاش اعلام کرده است، برنامه پیشنهادی خود را برای اجرای متوازن سند تحول بنیادین آموزش و پرورش تنظیم کردهام اما پس از اعلام این موضوع و درست چند خط پایینتر در بخش دیگری از برنامه پیشنهادی صراحتاً گفته است: اجرای سند تحول نیاز به استلزامات و زیرساختهایی دارد که برخی از آنها عبارتند از:
ارتقای جایگاه آموزش و پرورش در جامعه بهعنوان نهاد مولد سرمایه اجتماعی، ایجاد عزم ملی و مشارکت تمام قوا، دستگاهها و نهادها بهویژه خانواده دانشآموزان، ارتقای منزلت و تأمین معیشت معلمان، جذب و تربیت نیروی انسانی باانگیزه و دارای شایستگی حرفهای با توجه به بازنشستگی بیش از ۴۰۰ هزار نفر در چهار سال آینده، تأمین منابع مالی و امکانات مورد نیاز کیفیتآفرینی در آموزش و پرورش.
اگرچه بطحایی متعهد به اجرای سند تحول بنیادین شده است اما اجرای آن را منوط به تأمین پیششرطهایی میداند و این دقیقاً همان موضوعی است که کارشناسان آموزشی از آن بهعنوان عزم ملی برای اجرای سند تحول یاد میکنند، حال باید دید در دوران وزارت بطحایی او موفق به ایجاد این عزم ملی میشود یا آموزش و پرورش همچنان بهعنوان دغدغه اصلی کشور مطرح نخواهد شد.
توجه ویژه به مدارس دولتی و کیفیت آموزشی را شاید بتوان مهمترین اولویتی دانست که باید بهروی آن متمرکز شد چرا که مدارس دولتی در سالهای اخیر حال مناسبی نداشتند، در همین رابطه یکی از نقدهای جدی به بطحایی، صرفهجویی و تلاش برای کاهش هزینههای آموزش و پرورش در مدت زمان حضورش در معاونت توسعه مدیریت و پشتیبانی بود و همین هدف منجر به اجرای طرحهایی همچون استفاده از مشارکت بخش خصوصی برای اداره مدارس دولتی شد، طرحی که با هدف کاهش بار مالی آموزش و پرورش اجرا شد و منتقدانی جدی داشت و هنوز هم مؤسسان و معلمان این طرح موفق به دریافت حقوق و مطالبات خود نشدهاند.
ارتقای جایگاه مدارس دولتی و توجه ویژه به مقوله کیفیت آموزشی از جمله مطالبات مهمی است که این بار دانشآموزان و خانوادهها بهعنوان بخشی از مخاطبان وسیع وزارت آموزش و پرورش آن را مطالبه میکنند.
واقعت تلخ دیگری که علی اصغر فانی وزیر اسبق آموزش و پرورش در مراسم تودیع خود به آن اشاره کرد، کاهش سهم اعتبارات غیرپرسنلی آموزش و پرورش از ۱.۶ درصد سال ۹۲ به یک درصد در سال ۹۴ بود و همین کاهش اعتبار، برنامههای کیفیتبخش در آموزش و پرورش را با چالش مواجه کرد.
* مهارتآموزی در مدارس و کاربردی کردن آموزشهای ارائهشده به دانشآموزان از جمله درخواستهای رئیس جمهور از بطحایی بهعنوان وزیر آموزش و پرورش است، روحانی در آخرین دفاع خود از وزرا در رابطه با آموزش و پرورش عنوان کرد «اولین صحبت من با آقای بطحایی این بود که وی باید کاری کند که مهارتهای دانشآموزان افزایش یابد و دانشآموزی تربیت شود که بنگاههای اقتصادی در کلاس ۱۱ و ۱۲ خواهان حضور وی در عرصه باشند و نسبت به جذب آنها اقدام کنند».
همواره یکی از انتقادات جدی به آموزش و پرورش عدمارائه مهارتهای مورد نیاز زندگی به دانشآموزان است، بهاذعان برخی کارشناسان، آموزش و پرورش مهارتی را به دانشآموزان یاد نمیدهد. نخستین بیماری این وزارتخانه مطالب حجیم بهدردنخور و آموزش ندادن مهارت است. بهاجبار میخواهیم مطالب بیهوده را آموزش دهیم اما مهارتهایی مانند حرف زدن و ارتباط برقرار کردن را آموزش نمیدهیم.
باید منتظر ماند و دید که با ورود بطحایی به آموزش و پرورش جریان اشتباهی که سالها در مدارس کشور حکمفرماست تغییر رویکرد داده و کنار آموزش دروس، مهارتهای ضروری و مورد نیاز برای زندگی اجتماعی به نظام آموزشی ایران نیز راه مییابد؟
بطحایی در دوران فعالیتش بهعنوان وزیر آموزش و پرورش برای نزدیک کردن این وزارتخانه به جایگاه واقعی خود، افزایش بودجه اختصاصیافته، حمایت ویژه از مدارس دولتی و تغییر مسیر صرفهجویی در آموزش و پرورش چه گامهایی برمیدارد؟ هرچند هنوز هم بر این باوریم حل مشکلات آموزش و پرورش و موفقیت وزرا در این وزارتخانه به حمایت جدی دولت بستگی دارد.