«نماینده»؛ پرویز امینی/* کیفیت چینش کابینه دوازدهم، جلسه رأی اعتماد و نتایج آراء به وزراء، مسائل معناداری هستند که چهره برخی واقعیتهای سیاسی را که با اصرار کتمان میشد، خصوصا برای جریان مرسوم به اصلاحطلبی، آشکار میکند.
چینش کابینه خصوصا در وزارت کشور و ارشاد و نیز آرای مجلس در رأی اعتماد، برای جریان اصلاحطلبی ناخوشایند و تا حدودی نامنتظره است. ۲۵۰ رأی مثبت به رحمانی فضلی و ۲۴۲ رأی مثبت به صالحی که از رأی ظریف (۲۳۶) نیز بیشتر است، در کنار افتادن بیطرف به عنوان وزیر نیرو که چهره حداقلی در اصلاحطلبی؛ آن هم نه به عنوان یک چهره سیاسی یا حتی فرهنگی، بلکه حاضر در بخش خدماتی دولت، معنادار است. همانطور که رادیکالیسم ایدئولوژیک پسا دوم خرداد تا انتخابات مجلس نهم شکست خورد، رادیکالیزم پراگماتیک شکل گرفته در سال ۹۲ به بعد نیز راه به جایی نبرده است. سقف پرواز این رویکرد، تعریف اصلاحطلبی مابین روحانی و لاریجانی است.
در جریان جلسه رأی اعتماد و نیز آراء داده شده، باید به اصلاحطلبان نشان داده شده باشد که فهرست امید در این واقعه مهم مجلس، در وضعیت کالعدم بود. آنچنان که بود و نبودش فرق چندانی نداشت. جریان منتقد روحانی در مجلس نیز وضعیت بهتری نداشت و تکرار همان ناتوانیها و نابلدیهای سیاسی این جریان بود.
جلسه رأی اعتماد به کابینه دوازدهم به شکل خیلی صریحی نشان داد که مجلس دهم نه ذیل اصلاحطلبی و نه ذیل اصولگرایی و نه هیچ جریان سیاسی، قابل تعریف نیست. مجلس دهم در یک کلمه مجلس «لاریجانی» و البته «لابی» است و جدی گرفتن مجلس دهم از سوی هر دولتی علیالخصوص دولت روحانی، بیش از هر چیز، به وجود لاریجانی در این مجلس و تواناییهای سیاسی وی برمیگردد.