به گزارش «نماینده»، با گذشت یک هفته از آغاز به کار عیسی کلانتری، به عنوان معاون رئیس جمهور و رئیس سازمان حفاظت محیط زیست در دولت دوازدهم، سلسله تغییراتی که در بدنه سازمان حفاظت محیط زیست اعمال شده همچنان ادامه دارد. کلانتری در نخستین روز ریاست خود با جمعآوری گیتهای ساعتزنی کارمندان، در ظاهر انگیزهای را برای ایجاد تحولاتی گسترده در سازمان حفاظت محیط زیست به نمایش گذاشت. تغییراتی که از نخستین روز و از درب ورودی سازمان اعمال شدند و اکنون در قالب انتصاب معاونان جدید، محیطزیستیها را غافلگیر میکنند. اینکه کلانتری از اعمال این تغییرات چه هدفی را دنبال میکند بدون شک پرسش بسیاری از دغدغهمندان محیط زیست است اما به نظر میرسد سکاندار جدید سازمان حفاظت محیط زیست طی مدتی کوتاه با اعمال تغییراتی قابل توجه در بدنه سازمان حفاظت محیط زیست، رضایت بخشی از فعالان محیط زیست را جلب کرده است. چرا که آنها که به بهبود اوضاع و احوال نابهسامان محیط زیست کشور چشم امید بستهاند میدانند که ویرانهای که معصومه ابتکار از سازمان حفاظت محیط زیست به جا گذاشته، پیش از هر اقدامی نیازمند شخم زدن است. اقدامی که کلانتری این روزها قاطعانه پیگیری میکند.
اما آیا پس تغییراتی که بناست در ظاهر شاهد باشیم، نوبت به تغییر در عملکرد سازمان حفاظت محیط زیست هم خواهد رسید؟ آیا کلانتری، نقطهضعفهای عمده ابتکار را که به ویژه طی دو سال گذشته، پاشنه آشیل دولت یازدهم و آفت محیط زیست محسوب شدهاند ریشهکن خواهد کرد؟
اقدامات نمایشی و بیحاصل سازمان حفاظت محیط زیست طی ۴ سال گذشته، همواره بخشی از انتقادات را به خود معطوف داشته است: اقداماتی نظیر برگزاری جشنواره فیلم سبز، راهاندازی مدارس طبیعت، درج نقش یوزپلنگ روی پیراهن و لیوان در حالی که زیستگاهها خالی از یوز شده، حمایت از تجمعاتی که اهدافی خارج از حیطه اختیارات سازمان حفاظت محیط زیست را دنبال میکنند، تشکیل کمپینهای بیحاصل، برگزاری همایشهای فانتزی، استفاده نمایشی از نظرات بازیگران در جلسات تخصصی و ژستهای عوامفریبانه مانند تدوین لایحه حمایت از حیوانات که سرانجام پس از بیش از یک سال در قالب مادهواحدهای دست و پاشکسته در روزهای پایانی دولت یازدهم به مجلس رسید. اقداماتی که به جرات میتوان یکی از بزرگترین آسیبهای معصومه ابتکار به مقوله حفاظت از محیط زیست، محسوبشان کرد چرا که اصل این اقدامات در صورتی که به درستی انجام میپذیرفت میتوانست گامی موثر در عرصه حفاظت از محیط زیست به شمار رود اما پس از آنکه به بیراهه کشانده شده و بدون نتیجهای مفید نیمهتمام ماندهاند اکنون وجهه و اعتباری نزد جامعه و رسانهها ندارند. چه بسا هنرمندانی که میتوانستند با انتشار نوشته یا تصویری، اهمیت یکی از مقولههای محیط زیست را برای جامعه به تصویر بکشند اما اکنون با باز شدن بیحاصل پای بازیگران به سازمان حفاظت محیط زیست، حمایت هنرمندان و بازیگران از محیط زیست در نظر جامعه لوث شده است. بازیگرانی که یک روز خود را دریاچه ارومیه خواندند، فردا به دریاچه بختگان تغییر ماهیت دادند و سپس اعلام کردند که کلا دریاچه شدهاند بیآنکه کمپینهایی که تشکیل داده بودند و امضاهایی که جمعآوری کرده بودند حاصلی به جز حواشی مرموز در برداشته باشد.
از دیگر نقطه ضعفهای سازمان حفاظت محیط زیست در دوره اخیر ریاست ابتکار، استفاده از مدیران متخلف و بعضا سابقهدار در ادارات اقماری سازمان بود. بازداشت و برکناری چند تن از مدیران انتصابی ابتکار به دلیل تخلفات اداری از یک سو و عدم پیگیری پرونده این تخلفات از سوی دیگر، بیاعتمادی نسبت به عملکرد غیرشفاف این سازمان را در میان رسانهها و فعالان محیط زیست افزایش داده بود.
اما انتقاداتی که نسبت به سوء مدیریتها در سازمان حفاظت محیط زیست و ناکارآمدی این سازمان از سوی فعالان محیط زیست مطرح میشد، نه تنها توسط ابتکار پذیرفته نمیشد بلکه زمینه را برای متهم کردن منتقدان به سیاسیکاری فراهم میکرد. حربهای که هرچند در ماههای پایانی ریاست ابتکار نخنما شده بود اما این بانوی سبز محیط زیست همواره با استفاده از آن از زیر بار رسیدگی به بسیاری از انتقادات شانه خالی کرد.
سفیدنمایی معضلات محیط زیست را به جرات میتوان یکی از مهمترین انتقادات نسبت به عملکرد ابتکار دانست. بحرانهایی که رفع آن مستلزم بسیج کردن چند نهاد ذیربط، ملزمکردنشان به رعایت ضوابط محیط زیست و اعلام کاستیها و کوتاهیها بود اما ابتکار ترجیح داد با پنهان کردنشان، صورت مسئله را از میان بردارد. تالاب هورالعظیم که یکی از اصلیترین کانونهای داخلی ریزگرد دانسته میشود و خشکی آن حاصل عدم تحویل حقابه کرخه از سوی وزارت نیرو و فعالیتهای غیرقانونی وزارت نفت است، یکی از جنجالبرانگیزترین موضوعاتی است که طی دو سال گذشته دامن ابتکار را گرفت. چرا که ابتکار نه تنها آنگونه که انتظار میرفت به عنوان رئیس تنها نهاد متولی امر حفاظت از محیط زیست کشور، در برابر تخلفات وزارت نیرو و وزارت نفت ایستادگی نکرد بلکه با رهاسازی پساب و زهاب آلوده به کود و سموم مزارع نیشکر در تالابهان هورالعظیم و شادگان، باقیمانده حیات را هم در رگهای این دو تالاب مسموم کرد تا با انتشار تصاویر رهاسازی این پساب آلوده در تالاب هورالعظیم، ادعای احیای ۸۰ در صدی این تالاب را در رسانهها مطرح کند. ادعایی که در بحبوحه هجوم ریزگردها به خوزستان، اعتراضات گسترده مردم را در این استان به همراه آورد.
حال باید منتظر ماند و دید، کلانتری پس از عزل و نصبهایی که در برنامه دارد، با ایجاد تغییر در این رویکردهای ناموفق ابتکار خواهد توانست گامی دیگر در جهت اثبات حسن نیتش بردارد؟ رویکردهایی که تغییرشان نه در گروی اختصاص اعتبار است نه نیازمند جذب نیروی کار. تغییر در رویکردهای ناموفق ابتکار، تنها مستلزم صداقت است که با توجه به سابقه کلانتری در اعتراف به کاستیها و اشتباهات میتوان به تحقق آن امید بست.