به گزارش «نماینده» همزمان با معرفی محمد بطحایی به عنوان وزیر پیشنهادی آموزش و پرورش با علی احمدی، وزیر سابق وزارت آموزش و پرورش و استاد دانشگاه درباره اولویتهای این وزارتخانه، چالشها و راهکارهای حل مشکلات آن گفتگو کردیم.
به گفته وی ورود به مشکلات این وزارتخانه و چاره جویی مستلزم عزم ملی است و همه ی دستگاه های ذی ربط باید حضور و مشارکت فعالانهای در این حوزه داشته باشد. در غیر اینصورت فاصله آنچه که به عنوان مطالبات خانواده ها به عنوان وضعیت مطلوب قانون اساسی، چشم انداز سند تحول بنیادین و سیاست های آموزش و پرورش است با آنچه ک واقعیت های فعلی است فاصله زیاد میشود.
این استاد دانشگاه با بیان اینکه یک عزم ملی و کمک همه به نهاد تعلیم و تربیت میتواند این وزارتخانه را نجات دهد، اضافه کرد: برای اینکه این اتفاق بیفتد، راهکارهای مختلفی وجود دارد یکی از این راهکارها تشکیل یک قرارگاه تعلیم و تربیت در جمهوری اسلامی ایران است. قرارگاهی که هم مرجع نظام تعلیم و تربیت باشد و هم بتواند برای اقدامات کوتاه و بلندمدت تصمیمگیری کند.
احمدی با اشاره به اینکه آنچه آموزش و پروش نیاز دارد در توان و اختیار آن نیست، گفت: باید وزارت خونههای آموزشی ما از علوم تحقیقات و فناوری گرفته تا بهداشت و درمان و آموزش پزشکی، صدا و سیما، وزارت ورزش و جوانان، وزارت فناوری اطلاعات و ارتباطات، بسیج، سازمان تبلیغات، امور مساجد و حتی قوه قضاییه کمک کنند تا مشکلات آموزش و پرورش برطرف شود.
وی ادامه داد: باید فرادولت، این نهادها را در راستای اهداف نظام تعلیم و تربیت و تحقق سند تحول بنیادین آموزش و پرورش هماهنگ کنند که بهنظر من این جایگاه فقط در مجموعه دستگاه رهبری نظام است یا اینکه حداقل یک کارگروه اصل ۱۲۷ قانون اساسی درون خود دولت باشد.
این کارشناس آموزشی با بیان اینکه قانون اساسی به رئیس جمهور اجازه میدهد با تصویب هئیت دولت نماینده یا نمایندگانی را منصوب و حتی کارگروهی را برای این امور ایجاد کند، اضافه کرد: این کارگروه میتواند با همکاری همه سازمانها اعم از وزارت آموزش و پرورش، وزارت علوم و تحقیقات وغیره بخشی از مشکلات اموزش و پروش را حل کند.
احمدی گفت: در زمان وزارت من کارگروهی در دولت وجود داشت داشت که با اختیار قانونی از سوی رییس جمهوری هم پشتوانه قانونی برای اجرای طرح تحول بنیادین آموزش و پرورش در مجلس فراهم شده بود و هم مجلس بودجه و قوانین لازم را برای این کار تصویب میکرد.
فقر نیرو در آموزش و پرورش بحرانی خواهد شد
به گفته وزیر سابق آموزش و پرورش، تامین نیرو یکی از معضلات آینده نه چندان دور این وزارتخانه خواهد بود و تعداد قابل توجهی از معلمان در آموزش و پرورش به صورت سنواتی بازنشسته میشوند. اگر قانونی برای ساماندهی این موضوع نباشد که بالاخره مراکز تربیت معلم و دانشگاه فرهنگیان فقط نیرو برای ما تامین میکنند یا میشود از استعداد های درخشان و بهترین دانش اموختگان دانشگاه ها هم به موازات دانشگاه فرهنگیان نیرو جذب کنیم، قطعا با بحران بزرگی مواجه خواهیم شد.
وی معتقد است باید سهمیه استخدامی برای این کار گذاشته شود چون در نهایت وزارت آموزش و پرورش در فقر نیروی انسانی قرار خواهد گرفت. باید مشخص شود که این نیرو چگونه تامین میشود و چه سهمی مربوط به دانشگاه فرهنگیان و از بین دانش آموختگان و متعهدین خدمت به آموزش و پرورش باشد و چه بخش و حوزه هایی از بین دانش آموختگان ممتاز دانشگاه ها با شرایط گزینشی که وجود دارد.
احمدی با بیان اینکه نصف معلمان ما در آموزش و پرورش مربی آموزشیاران نهضت سواد آموزیاند که طبق قانون جذب آموزش و پرورش شدند و در دوره ابتدایی تدریس میکنند، گفت: مابقی هم معلمان حقالتدریسیاند که نه فارغ التحصیل مراکز تربیت معلماند و نه در بهترین دانشگاه ها تحصیل کردند بلکه آن زمان که نیاز بوده کمک کردند و بعد هم بنا به مصالحی جذب آموزش و پرورش شدهاند.
این کارشناس آموزشی با بیان اینکه باید تعیین کنیم که بالاخره چه بخشی از نیروی انسانی ما از بین ممتازان و نخبگان انتخاب شوند و چه بخشی از بین تحصیلکردگان دانشگاه فرهنگیان، اضافه کرد: در این وضع بازارکار، دانشآموخته جویای کار زیادی وجود دارد که میشود بهترینها را به استخدام آموزش و پرورش درآورد و در عین حال دوره های آموزش ضمن خدمت هم به آنها داد.
وی تاکید کرد: مراکز تربیت معلم ما و دانشگاه فرهنگیان ما حتی اگر با حداکثر ظرفیت هم کار کنند بازهم نمیتوانند نیازهای آینده آموزش و پرورش را با این فوج بازنشستگی که در پیش داریم، تامین بکند. البته مراکز تربیت معلم هم به اصلاح برنامه درسی و ارتقای مقطع تحصیلی نیاز دارند که اگر اتفاق نیفتد، نیرویی که مورد نظر است هم بهخوبی تربیت نمیشود.
تعلیم و تربیت از کنترل مدارس خارج شده است
احمدی با بیان اینکه تعلیم و تربیت از کنترل مدارس ما و خانوادهها تا حد زیادی خارج شده است و بچهها در اختیار فضای مجازیاند، گفت: البته فضای مجازی در کنار تهدید فرصتهایی هم دارد اما چون خانواده ها، معلمان، مدیران مدارس و بخشی از مسئولین کشور به اندازه ی کافی نسبت به فضای مجازی و شبکه های اجتماعی شناخت ندارند و نمیدانند در حال حاضر در این فضا چه اتفاقی میفتد، یک خلاء اطلاعاتی و شناختی بین دانش آموزان، اولیای آنها و مسئولین ذی ربط به وجود آمده است.
وی ادامه داد: این موضوع باعث شده نه تنها خانوادهها، مربیان و معلمین از مزایا وفرصت های فضای مجازی برای دانش آموزان استفاده نکنند، بلکه تهدیدها و آسیبهای آن دامن دانشآموزان ما را گرفته است وافت شدید تحصیلی را در آموزش و پرورش و به تبع آن در دانشگاه بههمراه داشته است.
این کارشناس آموزشی با بیان اینکه این موضوع مستلزم یک مجموعه اقدامات گسترده ای است تا بخشی از آسیبها وارد شده جبران شود، گفت: اولین کاری که ما باید انجام بدهیم ایجاد یک شبکه از فراوردههای چند رسانه ای و تولید محتوای جذاب و در عین حال سازگار با فرهنگ اسلامی و ایرانی است که بخشی از آن میتواند از فضای مجازی گرفته شود و بخشی دیگر تولید داخلی مثل شبکه رشد که در آموزش و پرورش وجود دارد.
او ادامه داد: ما باید شبکه مولتی مدیا یا چند رسانهای داشته باشیم که البته این کار آموزش و پرورش نیست و باید به هنرمندان، ادبا، شعرا، اهالی رسانه، خبرنگاران، گزارشگران و افرادی که ذائقه و سلیقه این کار دارند سپرده شود تا انبوهی از محتوای چند رسانه ای که نسل جدید ما نیاز دارد اما در فضای مجازی و اینترنت همراه با بدآموزی است، تولید کنند.
وزیر سابق آموزش و پرورش با بیان اینکه تولید این محتوا باید عطشی که در نوجوانان وجود دارد را پاسخگو باشد، تصریح کرد: فرایند یادگیری و یادهی باید از حالت کتابی و معلمی به فعالیتی که دانش آموزان ما از طریق فرایند جست و جو در شبکه انجام میدهند، تغییر پیدا کند. متکلم الوحده بود معلم و تکرار متن کتاب برای بچهها جذابیتی ندارد و آنها را خسته میکند.
احمدی با اشاره به اینکه باید سطح سواد رسانهای معلمان و دانش آموزان را مبتنی بر نیاز سنجی ارتقا ببخشیم، تاکید کرد: چاپ کتاب در فرایند تعلیم و تربیت کفایت نمیکند، ما باید مبتنی بر نیازهایی که معلمان، مریبان و دانش آموزان دارند سواد رسانهای را با رویکرد بومی آموزش دهیم. باید سیستم ارتباط دانش آموزان را با اینترنت و نوت بوکی که مخصوص دانش آموزان است توسعه دهیم تا دانش آموزان ما اعم از فقیر و غنی بتوانند از آن استفاده کنند.
وی ادامه داد: باید مراقبت کنیم که در این شبکه افرادی که صلاحیت دارند با بچه ها و دانش آموزان تعامل داشته باشند و معلمان ما هم بخشی از تکالیف و تمرینها خود را در قالب این ابزار به دانشآموزان ارائه دهند. همچنین صدا و سیما ما فارغ از ساعت مدرسه برنامههای آموزشی، تعلیم و تربیتی که در مدرسه و ساعت رسمی مدرسه کار میشود، به صورت فوق برنامه و مکمل در ساعت های خارج از مدرسه به دانشآموزان بیاموزد.
احمدی با بیان اینکه باید درباره فضای مجازی به دانش آموزان و معلمان ما آگاهی داده شود تا بتوانند از فرصتها و مزیتهای آن استفاده کنند، تاکید کرد: در حال حاضر بدآموزیها فضای مجازی بر مطالب مفید آن غلبه پیدا کرده است و باعث افت تحصیلی برای دانشآموزان شده است.
مدارس بهخاطر کمبود بودجه رقابتی کار نمیکنند
به گفته احمدی مشکل دیگری که در آموزش و پرورش وجود دارد و از نظر قانونی تکلیفاش روشن است اما از لحاظ تفاوت دیدگاههایی بلاتکلیف، بحث آموزش رایگان است. قانون اساسی ما آموزش و پرورش رایگان اعلام میکند و این موضوع به گسترش عدالت آموزشی و خانوادههایی که توان مالی کمتری دارند، کمک میکند اما مشکل بزرگتری وجود دارد و آن این است که مدارس دولتی ما با توجه به هزینه های بالایی که در خصوص تعلیم و تربیت دارند و بودجه ای که آموزش و پرورش در اختیار آنها قرار میدهد در فضای رقابتی کار نمیکنند.
او با بیان اینکه باید نحوه اداره کردن مدارس را تغییر دهیم، اضافه کرد: امروز آموزش و پروش هم نماینده حاکمیت است و هم کارفرما، مجری و ناظر برخودش. هیچ کسی نمیتواند از آموزش و پرورش مطالبهگری کند و با این کمبود های مالی و مشکلات دیگری هم که وجود دارد دولت حتی اگر بخواد از معلمان هم مسئولیتی بخواهد «میگویند اول بیا بدهیات را بده».
احمدی با اشاره به اینکه با این روال مدارس دولتی ما از لحاظ کیفیت آموزشی و فضای رقابت تعلیم و تربیتی دچار افت میشوند، اضافه کرد: باید ساختار مدیریتی مدارس را تغییر بدهیم و با مشارکت خانوادهها، اولیا را در اداره مدارس چه در بعد تعلیم و تربیتی چه در بعد تامین مالی و پشتیبانی درگیر کنیم.
به گفته این استاد دانشگاه در حال حاضر مدارس هیات امنایی ما رسمیت پیدا کرده است اما همه خانواده ها و شهرهای ما وسع مالی ندارند. آموزش و پرورش باید مناطق کمتر برخوردار، مناطق محروم و جاهایی که به کمک بیشتر نیاز دارند را تقویت کند و مابقی را با مشارکت خانوادهها بهصورت هیئت امنایی اداره کند. ضمن اینکه اصل آموزش وتحصیل رایگان است اما سایر فعالیتهای جانبی با مشارکت خانوادهها صورت گیرد.
وزیر سابق وزارت آموزش و پرورش معتقد است: باید یک نظام انتخاب مدیر داشته باشیم؛ یعنی بین افرادی که چه در آموزش و پرورش هستند و چه بازنشسته یا در بخشها دیگر کشور، مسابقه بگذاریم که هر کسی شرایط مدیر بودن را دارد نامزد شود و برحسب رتبهبندی و امتیاز آنها را انتخاب کنیم.
او ادامه داد: باید به آنها اجازه دهیم که با انتخاب خود مقطع تحصیلی مورد نظرشان را اداره کنند. میزان نظارت آنها بر دانشآموزان و حق مدیریتاشان به عهده خودشان باشد. در این صورت فضای رقابتی بین مدیران ایجاد خواهد شد. اگر حساب شده و با تدبیر کار کنیم این روند نتیجه خواهد داد و آنوقت آموزش و پرورش از مدیر مدرسه دغدغههایش را مطالبه میکند.
احمدی معتقد است اگر بر حسب تلاش و لیاقت هر مدیر به او جایگاه و حقوق داده شود آنوقت معلمان ماهم به تلاش مضاعف تشویق خواهند شد و فضا آموزش و پرورش رقابتی خواهد شد. در عین حال علاوه بر دستمزدی که از دولت میگیرند میتوانند در فعالیتهای فوق برنامه هم شرکت کنند.
او با بیان اینکه باید نظامی ایجاد شود تا مدیران و معلمان پاسخگوی مشکلات اخلاقی و درسی دانشآموزان باشند، تصریح کرد: اگر مسوولیت تعلیم را بهطور کامل به عهده معلمان بگذاریم علاوه بر فضای رقابتی که ایجاد میشود، آنوقت میتوانیم از معلم بخواهیم که درباره نمره کم فرزندمان یا مشکل اخلاقی که پیدا کرده است به ما پاسخگو باشد.
باید برای عمل به سند تحول بنیادین زیرساخت ایجاد کنیم
احمدی با بیان اینکه سند تحول بنیادین آموزش و پرورش زمان مدیریت ما نهایی شد و در شورای عالی انقلاب فرهنگی رسمیت پیدا کرد، گفت: این سند نیاز به زیر مجموعه هایی دارد که در خود سند بخشی از آن پیش بینی شده و بخشی هم پیش بینی نشده است. مثلا ما برای تامین نیروی انسانی، تکنولوژی آموزشی، نظام ارزشیابی، روشها یادهی و یادگیری و برنامه درسی آموزش و پرورش به یک زیرنظام جامع نیاز داریم.
وی اضافه کرد: بخشی از آن مثل برنامه درسی طراحی و تا حدی اجرا شده است قسمتی هم هنوز نهایی نشده که سریع باید به نتیجه برسد و در عین حال این این سند باید در سطح ملی، منطقهای و مدرسهای باز تعریف شود. مثل اینکه مدرسه ما در چه مقطع تحصیلی است یا دانش آموزان دخترند یا پسر.
وزیر سابق آموزش و پرورش با تاکید بر این نکته که باید هر مدرسهای تکلیفاش را در ارتباط با سند بنیادین بداند، ادامه داد: با امکاناتی که در حال حاضر وجود دارد، کارهای زیادی میتوان انجام داد اما متاسفانه مغفول مانده است. با وجود اینکه آموزش و پرورش به بودجه بیشتری نیاز دارد اما برای صرف همین مقدار هم نیاز به یک زیرساخت مدیریتی داریم.
احمدی با طرح این سوال که چرا بودجه آموزش و پرورش جهتدار و هدفمند مدیریت و هزینه نمیشود، تاکید کرد: ما نیاز به زیرساخت حقوقی، ساختاری، برنامهای و حتی فرهنگسازی داریم. چه در آموزش و پرورش باشیم و چه در دولت باید این کارها را انجام دهیم. آمریکا که دیگر به این موضوع کاری ندارد. کوتاهی از خودمان است.
به گفته این استاد دانشگاه هنوز مدارس کپرنشینی در کشور ما وجود دارند، هنوز خانوادههایی به دلیل فقر اقتصادی یا فرهنگی مانع تحصیل فرزندانشان میشوند که این موضوع خلاف مسیر عدالت آموزشی است. باید به آنها کمک کنیم. اگر خانوادهای فقیر است یا در روستایی دورافتاده زندگی میکند باید مجتمع های شبانه روزی با هزینه کم برای آنها ایجاد کنیم هرچند که در حال حاضر هم این نوع مدارس وجود دارد اما تعداد آنها کم است و باید توسعه پیدا کنند.
آسیبهای اجتماعی غیرقابل کنترل شده است
به گفته احمدی آسیبهای اجتماعی دامن وزارت آموزش و پرورش ما را گرفته است و اگر برنامه مشخصی با همکاری سازمانها و نهادهای ذیربط وجود نداشته باشد وضعیت فعلی بدتر میشود و اگر پیشگیری و هدایت نشود آموزش و پرورش بیش از این ضربه خواهد خورد. همه اینها را که کنار هم بگذارید شاید برای شما جای سوال باشد که کدام وزیر آموزش و پرورشی میتواند این میزان چالش و مشکل را حل کند، وزیری که در اغلب دولتها تنها است و پایینترین میزان رای را در اعتماد نمایندگان مجلس دارد.
هیچکس نمیتواند بر مشکلات آموزش و پرورش فائق آید
او در پاسخ به این سوال که نظر شما درباره انتخاب محمد بطحایی به عنوان وزیر پیشنهادی آموزش و پرورش چیست، گفت: ایشان از همکاران آموزش و پرورش بودند که زمان خدمت گذاری ما هم در دولت نهم، به عنوان یکی از مدیران دبیرخانه شورای عالی فعال بودند.
این کارشناس آموزشی ادامه داد: بطحایی مقطع خیلی کوتاهی هم به عنوان سرپرست وزارت آموزش و پرورش معرفی شدند؛ اما آموزش و پروش آنچنان دچار مشکلات ساختاری، رفتاری و زمینه ای است که هر کسی که خدمتگذار اموزش و پرورش باشد نمیتواند بر مشکلات آن فائق بیاید.