شناسهٔ خبر: 139181 - سرویس سایر حوزه‌ها
منبع: هفته نامه نماینده

هیچ‌وقت همسرم به خاطر مشغله‌هایم گلایه نکرد

تابش43

هفته نامه «نماینده» / «محمدرضا تابش» از معدود نمایندگان اصلاح‌طلبی است که سابقه نمایندگی مجلس از دوره ششم به بعد را داشته و با توجه به سابقه عضویت در هیئت‌رئیسۀ مجلس، کمیسیون‌های اصل نود، برنامه بودجه، تلفیق برنامه‌وبودجه و فراکسیون‌های تخصصی، در جمع نمایندگان تازه‌کار لیست امید از افراد باسابقه به شمار می‌رود و هم‌اکنون در کسوت نایب‌رئیسی فراکسیون امید نقش‌آفرینی می‌کند. در کافه گپ این هفته میزبان او شدیم و گفتگویی صمیمی حاصل این نشست شد.

***به‌عنوان اولین سؤال متولد چه سالی و اهل کجا هستید و در چه خانواده‌ای پرورش یافتید؟

پنجم مهرماه سال ۱۳۳۷ در اردکان متولد شدم و در خانواده‌ای علمی و فرهنگی پرورش یافتم. خانواده ما همه از عالمان و فرهنگیان سرشناس بودند.

***دروان کودکی شما به چه شکلی گذشت و چه تفریح و سرگرمی داشتید؟

دوران کودکی‌ام در شهرستان خودمان یعنی اردکان گذشت. زمان کودکی ما در آن سال‌ها ابزار و ادوات و تکنولوژی، موبایل، اینترنت و بازی‌های اینترنتی نبود بنابراین بخش بیشتری از فراغت من به ورزش به‌خصوص فوتبال می‌گذشت. آن زمان علاقه زیادی به فوتبال داشتم. البته همان‌طور که گفتم ما در یک خانواده پرورش پیدا کردیم به همین دلیل در طول روز و حتی اوقات فراغت به مطالعه کتب تاریخی و ادبی و سیاسی می‌گذشت. کمی از مرز کودکی که عبور کردم و وارد دوران نوجوانی شدم هم فعالیت‌های دینی و سیاسی در قالب انجمن‌های دینی داشتم و هم به کارهای خیر و عام‌المنفعه می‌پرداختم.

***کمی از دوران تحصیل و دانشگاه خود برای ما تعریف کنید.

تحصیلات ابتدایی من در دبستان فردوسی و کاتب و دوره متوسطه هم در دبیرستان‌های شرف اردکان و ملی رسولیان یزد (وابسته به گروه فرهنگی علوی) سپری شد. پس‌ازآن دوران ورود به دانشگاه من هم زمان با انقلاب اسلامی شد؛ و این ضرورت را تشخیص دادم که با حضور در جهاد سازندگی و حضور در جبهه‌های نبرد حق علیه باطل به مردم خدمت کنم از طرفی مرحوم پدربزرگم آیت‌الله خاتمی بعد از شهادت شهید صدوقی، نماینده ولی فقیه و امام خمینی در استان یزد شدند. تشخیص خانواده این بود که در سنگر دفتر آن مرحوم که هم عضو شورای مرکزی ائمه جمعه کشور و هم نماینده امام خمینی و امام جمعه در استان یزد بودند خدمت کنم و به همین دلیل با یک وقفه‌ای یعنی در سال ۶۸ وارد دانشگاه شدم.

***در چه رشته‌ای ادامه تحصیل دادید؟

در دانشگاه تهران مهندسی منابع طبیعی خواندم و فارغ‌التحصیل در مقطع دکتری در همین رشته از دانشگاه علوم تحقیقات هستم.

***چرا نمایندگی برای مجلس را انتخاب کردید؟

ما در خانواده‌ای بزرگ شده بودیم که مورد اعتماد مردم بودند و به فعالیت‌های عام‌المنفعه از دوران نوجوانی مشغول بودیم از طرفی همان‌طور که گفتم کار من حضور در جهاد سازندگی و جبهه بود که در نتیجه آن ارتباطات گسترده‌ای با مردم داشتیم درنهایت بر اساس تصمیم بسیاری از معتمدین و صاحب‌نظران و مسئولان شهرستان به‌عنوان کاندیدا در مجلس شرکت کردم.

***چه سالی ازدواج کردید؟

سال ۶۲ ازدواج کردیم.

***حاصل این ازدواج چند فرزند شد؟

 ۴ فرزند و ۲ نوه

***مهریه همسرتان چقدر بود؟

مهر السنه به همراه ۴ سکه.

***فرزندانتان به چه کاری مشغول هستند؟

یکی از پسرانم مهندس عمران است و در بخش خصوصی فعالیت می‌کند و کمی هم کمک دست من شده است. یکی دیگر از پسرانم فارغ‌التحصیل برق و الکترونیک دانشگاه تهران است که در حال حاضر در کنکور فوق‌لیسانس با رتبه بالایی قبول شده و قصد ادامه تحصیل دارد. یکی از دخترانم فارغ‌التحصیل رشته مهندسی کشاورزی و شاغل است. دختر دیگرم در مدرسه فرهنگ درس خواند و در حال حاضر فارغ‌التحصیل رشته روانشناسی در دانشگاه علامه طباطبایی است و ایشان هم در مقطع فوق‌لیسانس حائز رتبه بسیار خوبی شد و قصد ادامه تحصیل دارد.

***با توجه به مشغله‌هایی که داشتید و ممکن بود کمتر در منزل حضور داشته باشید همسر یا فرزندانتان گله نمی‌کردند؟

همسرم که خدا رحمتشان کند چون مرحوم شدند. زنی بسیار ممتاز، شایسته، معلم و مدیر بسیار خوبی بود تمام دورانی که به‌واسطه حضور در جبهه یا مشغله‌هایم دور از بچه‌ها و خانواده بودم ایشان وضعیت تحصیلی فرزندان را اداره می‌کرد و به نیکی تربیت آنها را بر عهده داشت و چون هر دو دغدغه‌های انقلاب داشتیم و عنصر انقلاب هم بودیم از ابتدا بنای زندگی را بر صداقت، همدلی، درستکاری و کمک به هم گذاشتیم. از روز اول هم خدمت ایشان عرض کردم کار و مسئولیت‌های اجتماعی بر سایر امور مقدم است و هویت من از انقلاب اسلامی است و من باید در قبال عظمت کاری که شهدا و مدافعین کردند و همچنین برای پایداری انقلاب اسلامی حداقل در عرصه‌های مختلف خدمت کنم. این خدمت یک زمانی در جبهه و جنگ است یک زمانی کار اجرایی و اداری مجلس است و درک و هضم این مسئله برای ایشان خیلی راحت بود هرچند که همسرم فرد بسیار صبور، نجیب و بردباری بودند و هیچ‌وقت در رابطه با اینکه چرا من وقت زیادی برای کار می‌گذارم و وقت کمتری صرف خانواده می‌کنم هیچ مشکلی برای ما پیش نیامد البته من هم توان درک و مسئولیت شناسی را داشتم و اگر فرصتی پیش می‌آمد نیاز خانواده از قبیل خرید و بیرون رفتن و ... را تأمین می‌کردم و چون من قصد داشتم خدمات عام‌المنفعه داشته باشم فرزندان و همسرم درک می‌کردند و گله‌ای نداشتند.

***در آخر سؤالی هست که نپرسیده باشم و دوست داشته باشید به آن اشاره کنید؟

زندگی در زمان ما با امروز بسیار متفاوت است. گسترش فناوری و فضای مجازی زندگی‌های امروز را دگرگون کرده است. توصیه من به جوانان ایران این است که به مسلمان بودن و ایرانی بودن خود افتخار کنند و سعی کنند آموزه‌های دینی و ملی در تمام شئون زندگی مد نظر قرار دهند اگر به این دو امر توجه داشته باشند و تحت تأثیر القائات فرهنگی که قصد استحاله فرد را دارند قرار نگیرند و سره و ناسره را از هم تشخیص دهند می‌توانند انسان موفقی برای کشور بوده و پاسدار منافع ملی باشند همچنین با این روش می‌توانند در زندگی فردی خود هم به موفقیت و شادکامی برسند.