به گزارش «نماینده»، روزنامه هافینگتون پست در گزارش خود به قلم " داگ باندو" نویسنده و تحلیلگر مسائل سیاسی نوشت: امارات و عربستان بعد از آنکه قطر را به طور تقریبا کامل محاصره کردند؛ پیش بینی می کردند که پیروزی سریعی بدست آوردند و قطر به طور کامل تسلیم شده و از سیاست خارجی مستقل خود دست بردارد زیرا فکر می کردند که آمریکا در این راه از آنها حمایت می کند اما امارات و عربستان اکنون آماده بحث بر سر شروط خود هستند که پیشتر آن را غیرقابل مذاکره می دانستند. در سایه این وضعیت، به احتمال زیاد، این دو کشور از شروط خود عقب نشینی خواهند کرد.
همه چیز وقتی شروع به تغییر کردن کرد که رکس تیلرسون وزیر امور خارجه آمریکا و جیمز ماتیس وزیر دفاع این کشور حمایت خود از دوحه را اعلام داشتند. واضح بود که صبر تیلرسون درقبال خواسته های ارایه شده به قطر (شروط کشورهای تحریم کننده قطر) به سرآمده است. تیلرسون موضع قطر را میانه رو توصیف کرد.
از سوی دیگر، تعدادی از ناظران و شخصیت های پیگیری کننده بحران اشاره کردند که ریاض و ابوظبی بیشتر از قطر حامی تروریسم هستند. باب کروکر رئیس کمیته روابط خارجی مجلس سنای آمریکا گفت: میزان حمایت عربستان از تروریسم به گونه ای است که اقدامات قطر در حمایت از تروریسم قابل ذکر نیست. همچنین ریاض بزرگترین حامی افراط گرایی در خاورمیانه است.
مارک لینش استاد دانشگاه جورج واشنگتن نیز گفت: قطر ارتباطی با گفتمان افراط گرایی طائف ای که نیروهای خارجی را به سوریه سرازیر کرد؛ ندارد.
سازمان اطلاعات آمریکا گزارش هایی منتشر کرد که نشان می دهد امارات سایت رسمی خبرگزاری قطر را هک و مطالبی را منسوب به امیر قطر منتشر کرد و بحران بین کشورهای عرب حوزه خلیج فارس را به راه انداخت.
بحرین و مصر نیز در تحریم دوحه شرکت کردند. علت مشارکت منامه و قاهره نیز این بود که آنها از عربستان و امارات کمک های مالی و نظامی دریافت می کنند. بعد از آنکه روشن شد که این ائتلافِ مخالفِ قطر طرح پشتیبانی برای خود ندارد؛ به نظر می رسد که همه اقدامات رو به جلو یا عقب این ائتلاف، شکست های سنگینی را برایش به همراه خواهد آورد.
اقدامات عربستان و امارات علیه قطر باعث شد که قطری ها از خاندان حاکم آل ثانی در کشورشان حمایت بیشتری بکنند. این اقدامات عربستان و امارات همچنین شورای همکاری خلیج فارس را منهدم کرد و وضعیت بین المللی ایران را بهبود بخشید و باعث شد تا ترکیه در امور کشورهای عرب حوزه خلیج فارس مداخله کند. این اقدامات ابوظبی و ریاض همچنین آمریکا را به چالش کشید.
این تجربه درسهای مهم زیادی را به همراه داشت. از جمله اینکه دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا رابطه زیادی با سیاست خارجی آمریکا ندارد و با وجود انتقادش از عربستان در گذشته، وی به یکی از گروههای فشار طرفدار عربستان در واشنگتن تبدیل شد.
عربستان نیز ثابت کرد که تاب تحمل چالش را ندارد و مناسب یک رهبری برای منطقه نیست. ریاض با سخاوتمندی برای خرید سلاح هزینه کرد و از گروههای شورشی مخالف بشار اسد رئیس جمهور سوریه حمایت کرد و جنگی وحشیانه را علیه یمن به راه انداخت اما وقتی قطر فهرست خواسته های عربستان را رد کرد؛ سعودیها اصلا پاسخی نشان ندادند.
برخی ناظران انتظار داشتند که با پایان مهلت امارات و عربستان به قطر، این دو کشور تحریم های بیشتری را علیه قطر اعمال کرده یا دوحه را از کشورهای شورای همکاری خلیج فارس اخراج کنند یا جنگی نظامی علیه این کشور به راه بیاندازند اما به گفته دفتر تیلرسون، همه این اقدامات - اگر نگوییم غیرممکن است- دستکم دشوار می نماید.
ریاض و ابوظبی در آغاز ائتلافی نابرابر با مصر و بحرین و جزایر مالدیو و لیبی تشکیل دادند اما از آن زمان به بعد دیگر نتوانستند کشورهای جدیدی را جذب این ائتلاف بکنند یا حمایت محسوسی را کشور دیگری کسب کنند.
اقدامات ریاض و ابوظبی باعث تخریب وجهه آنها در نتیجه بدرفتاریهایشان شد؛ جائیکه سرکوب وحشیانه آنها علیه هرگونه مخالفت سیاسی و دینی در داخل و همچنین حمایت مالی عربستان از فرقه وهابیت افراطی و آموزهای متعصب جریان دارد.
تام ویلسون از موسسه هنری جکسون در لندن اخیرا در گزارشی ریاض را متهم کرد که "حامی مالی اول" تروریسیم در انگلیس است. وی اشاره کرد: نگرانیها از میزان حمایت مالی از افراط گرایی که از کشورهایی نظیر عربستان می آید، عملا در سالهای اخیر افزایش یافته است.
در این میان، ایران دستاوردهای خود در منطقه را ادامه می دهد. این کشور با قطر در یک میدان نفتی بزرگ سهیم است.
در سوی دیگر، عربستان در بحرین برای سرکوب تظاهرکنندگان خواهان دموکراسی در این کشور دخالت نظامی و از افراط گرایان برای سرنگون کردن بشار اسد حمایت کرد. همچنین محمد بن سلمان ولیعهد ماجراجویِ سعودی، جنگی وحشیانه علیه یمن به راه انداخت که وبال گردن این کشور شد. این عربستان است که صاحب ایده محاصره قطر برای دستیابی به سلطه بر کشورهای عرب حوزه خلیج فارس می باشد.
اگر عربستان و امارات به مسئله تروریسم اهتمام می ورزند؛ پس باید خود آنها حمایت از تروریسم را متوقف کنند. ریاض باید حمایت مالی از وهابیت و آموزه های متعصب را متوقف کند. ممکن است عواقب این حمایت مالی طولانی مدت باشد. توماس هیگامر تحلیل نروژی مبارزه با تروریسم اشاره می کند که سعودیها مانع جنبش اصلاحات اسلامی در قرن بیستم شدند.
آنچه امارات و عربستان را در حمایت از قطر از گروههای مخالف ناراحت می کند، حمایت دوحه از گروه اخوان المسلمین در مصر است. ریاض و ابوظبی این گروه را به منزله تهدیدی برای حکومت خود می دانند. ریاض همچنین می خواهد همه همسایگانش را در کمپین خود برای منزوی کردن تهران جذب کند اما همزمان از اماراتی که روابط خود با تهران را حفظ کرده است، انتقاد نمی کند.
ریاض و ابوظبی بذر نبردی را کاشتند که سراسر خلیج فارس را درخواهد نوردید. حمله آنها به قطر ثبات خاورمیانه را برهم می زند.
سعودیها و اماراتی ها با محاصره قطر، خودشان را بیشتر از دوحه منزوی کردند. پیش بینی می شود که رویارویی های طولانی بین این سه طرف (ریاض و ابوظبی و دوحه) به راه بیفتند که این امر تنها به نفع ایران خواهد بود.
آمریکا نمی تواند هم پیمانان خود را وادار به سازش کند اما دولت ترامپ مسئول کامل بحران کنونی است و باید اقداماتی را علیه ریاض و ابوظبی و چه بسا با منزوی کردن بین المللی آنها اتخاذ کند.