هفته نامه «نماینده»؛ زهرا سعیدی*/ یکی از ارکان اقتصادی هر جامعهای زنان هستند؛ البته برای اینکه حضور خود را در جامعه پررنگتر کنند نیازمند زمینهسازی و بسترسازیهایی هستند که تنها از عهده مسئولان رده بالای کشوری برمیآید.
نقش زنان در اقتصاد ملی قابل توجه است و با توجه به اینکه محوریت یک زن در اقتصاد خانواده و بهطورکلی اقتصاد کشورها واقعیتی انکارناپذیر است، بهجرئت میتوان مدعی شد آن زمانی که این حضور پررنگ زنان و نقش قوی آنها در مدیریت مصرف پیدا نبود گذشته است.
زنان از چند منظر میتوانند به بهبود رویههای اقتصادی کمک کنند؛ از جمله این موارد میتوان به تأثیرات رفتاری زنان و الگوهای فرهنگی که بر بهبود وضعیت اقتصاد مؤثر است اشاره کرد که با کمال تأسف در ایران به این مورد کمتوجهی میشود.
همواره زنان هم در تولید و هم در مصرف نقشآفرینی کردهاند؛ اما بهعنوان مثالی از جنبههای منفی این بحث میتوان به اسراف و ریختوپاشهایی که بعضاً صورت میگیرد اشاره کرد که زنان بیشترین تأثیر را میتوانند در جلوگیری از این موارد ایفا کنند.
همگان به این مهم واقفاند که مادران میتوانند در خانواده با آموزش رفتار صحیح به فرزندان خود برای خرید اجناس ایرانی، به ایجاد فرهنگ کمک مردم به صنعت داخلی کمک شایانی کنند. به مردم ثابت شده است که اگر محصول ایرانی نخرند، روزی که در آن کارخانهای تعطیل شده و پدر، برادر یا همسری بیکار خواهد شد اصلاً دور نیست.
مجلس شورای اسلامی در بعد قانونگذاری طرحی را برای توانمندسازی زنان به تصویب رساند. البته گر چه با اختلاف چند رأی در تأمین بودجهاش به مشکل برخوردیم؛ اما در فراکسیون زنان پیشنهادهایی مطرح شد تا بتوانیم رقمی را از کمیسیون برنامهوبودجه برای شروع این پروژه دریافت کنیم.
زنان میتوانند در مسائل اقتصادی اثرگذار باشد بهشرط اینکه ظرفیت بهکارگیری زنان و خصوصاً زنان توانمند را جدی بگیریم و به آن احترام بگذاریم. برخی تنگنظریها و مسائل حاشیهای دیگر درخصوص حضور زنان در جامعه وجود دارد که نسبت به گذشته بسیار بهبود پیدا کرده است، اما همچنان نیاز داریم تا از آن حواشی فاصله بگیریم تا شاهد رشد کیفی و کمی حضور و نقشآفرینی زنان در اقتصاد و جامعه باشیم.
مدلهای مختلفی برای اجرای برنامههای هدفمند در این خصوص وجود دارد از جمله اینکه مدلهای زنان موفق را ترویج کنیم. زنانی که توانستهاند پلهپله پیشرفت کنند تا به نتیجه برسند الگوهای مناسبی در این زمینه به شمار میروند.
درصورتیکه بتوانیم صنایعدستی و کارگاههای کوچک و زودبازده را گسترش دهیم و از زنان در روستاها و شهرهای کوچک در راستای تقویت صنایع مربوطه استفاده کنیم و تلاش نماییم بازارهای خارجی را به دست آوریم گامهای اساسی در راه رسیدن به قلههای اهداف اقتصادی برداشتهایم.
صنایعدستی به علت ویژگیهای خاص خود جذابیت بالایی برای بازارهای داخلی و خارجی دارد و این فرصت بسیار مغتنمی برای بانوان است تا سودآوری کلانی برای خانواده و کشورشان داشته باشند. البته ضعفهایی در زمینۀ زیرساختها، شناسایی بازارهای هدف و البته دیپلماسی داریم که نیازمند عنایت مسئولان است.
اگر مدیریت و برنامهریزی وجود داشته باشد، اشتغال، تحصیل، ایفای نقش همسری و مادری میتواند به نحو احسن صورت بگیرد. آنچه مهم است اینکه بانوان انجام مسئولیت در خانواده را اولویت قرار میدهند و پسازآن تمامقد در عرصه اجتماعی هم فعال حاضر میشوند.
با توجه به ارتباط زیادی که با بانوان بهواسطه نمایندگی مردم در مجلس دارم دیدهام که زنان جسارت و شهامت پیدا کردهاند و روش بهرهگیری از توان خود را آموختهاند؛ بنابراین امیدوارم تلاش کنیم انتخابها در ردههای مختلف کشور برحسب شایستگیها انجام گیرد.
در پایان یادآور میشوم بیش از نگرانی برای اقتصاد، باید نگران رفتارهای فرهنگی باشیم. درعینحال که همیشه باقیمانده بودجه را به مسائل فرهنگی اختصاص میدهیم، اما یا تخصیصها حداقلی و یا در حد صفر است. در این زمینه صداوسیما میتواند ورود کند و آموزشهای مدارس نیز میتواند رویه را بهبود ببخشند.
*نمایندۀ مبارکه و عضو کمیسیون اقتصادی مجلس