هفته نامه «نماینده» / انتخابات پنجمین دوره شوراهای شهر و روستا ۲۹ اردیبهشتماه همزمان با انتخابات ریاست جمهوری برگزار شد. مأموریت تهیه فهرست اصلاحطلبان برای شورای شهر تهران به شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان واگذار شد و سرانجام با رایزنیهای صورت گرفته اسامی کاندیداهای اصلاحطلبان اعلام شد.
پس از اعلام اسامی فهرست امید واکنشها توسط اصلاحطلبان شدت گرفت چراکه خبری از حضور اعضای اصلاحطلب خیابان بهشت نبود و فقط ۲ عضو کنونی شورا (مسجد جامعی و سالاری) در فهرست قرار گرفته بودند ازاینرو صدای برخی از اصلاحطلبان همچون احمد حکیمی پور «رئیس فراکسیون اصلاحطلبان شورای شهر» بلند شد.
او ضمن انتقاد شدید از عملکرد شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان گفته بود: آقای عارف باید پاسخ دهد که چرا فهرست اصلاحطلبان برای شورای شهر بدین شکل تهیه شده است!
اسماعیل دوستی اصلاحطلب دیگری بود که به فهرست ضعیف اصلاحطلبان در انتخابات شورای شهر تهران انتقاد کرد و با اشاره به اینکه آقای عارف اشتباه را بپذیرید، گفته بود: آقای عارف آقایان ترکنژاد و جواد امام پذیرفتند که اشتباه شده و گفتند که ۳۷ نفر به ما تحمیل شده است و شما اشتباه را نمیپذیرید! چرا وقتی خاتمی اصرار دارد هزینه این لیست را نپردازد شما اصرار دارید این کار را کنید.
دعوای اصلاحطلبان بر سر کرسی سبز شورای شهر در زمان انتخابات اوج گرفت و سه فهرست به نام اصلاحطلبان منتشر شد به همین جهت ناظران سیاسی پیشبینی میکردند: ترکیبی از اعضای این سه فهرست به همراه تعدادی از اعضای فهرست «خدمت» در شورای آینده حضور خواهند داشت و به عبارتی شورایی همانند شورای سوم شکل خواهد گرفت اما مردم با حضور در پای صندوقهای رأی به فهرست ۲۱ نفره فهرست «امید» اعتماد کردند و آنها را راهی شورای شهر تهران کردند.
با توجه به پیروزی اصلاحطلبان در شورای شهر تهران و دعوایی که در مقطع انتخابات بین آنها شکل گرفت برآن شدیم به بازخوانی عملکرد شورای شهر تهران در دوره اول بپردازیم و این پرسش را مطرح میکنیم «آیا اصلاحطلبان از شورای اول درس عبرت گرفتهاند؟»
*تجربه اولین دوره شورای شهر
اولین دوره انتخابات شوراهای اسلامی شهر و روستا در تاریخ ۷ اسفند ۱۳۷۷ و در دولت اصلاحات برگزار شد. دولت اصلاحات حساب ویژهای روی شوراها باز کرده بود اما تجربه شورای شهر اول تهران اما آن چیزی نشد که اصلاحطلبان دنبال آن بودند. اتفاقاً اولین تجربه شورای شهر پایتخت نمونه و مصداقی شد از سیاستزدگی و اختلافات و چنددستگیهایی که بههیچوجه مؤید توسعه سیاسی نبود.
در رأس اینها اختلافنظر دولت اصلاحات با مدیریت شهری اصلاحطلب بیش از همه برجسته بود که در نهایت به آنجا ختم شد که اولین شورای شهر پایتخت با اعضای اصلاحطلب به دست وزارت کشور دولت اصلاحطلب منحل شد و به تعبیر یک روزنامه اصلاحطلب بزرگترین خودکشی سیاسی در دولت اصلاحات انجام شد؛ «بدون شک پروژه شوراها از مهمترین دستاوردهای سیاسی- اجتماعی دوران رئیس دولت اصلاحات است؛ اما برای ناظران سیاسی و مردم جای این سؤال اساسی باقی است که چرا در پایتخت امالقرای اسلام مسائل شورا و شهرداری چنین گره خورده که کار به انحلال شورا کشیده است.
امروز که در آستانه آغاز به کار پنجمین شورای شهر تهران هستیم، مروری بر آزمون و خطاها و تجارب تلخ و شیرین دورههای گذشته پارلمان محلی پایتخت برای اعضای جدید ضروری است تا با استفاده از آن تجربیات در راستای نهادینه کردن بیشتر تفکر شورایی تلاش کنند و در نظر داشته باشند که عملکرد آنها باعث شیرینکامی یا تلخکامی مردم خواهد شد.
*شورای اول در انحصار اصلاحطلبان
با اعلام نتایج انتخابات شوراهای اسلامی شهر و روستا مشخص شد که هر ۱۵ نفر راه یافته به پارلمان پایتخت از چهرههای اصلاحطلب هستند. ۹ اردیبهشت سال ۷۸ زمان آغاز به کار رسمی اولین دوره شوراهای اسلامی شهر و روستا بود. این روز مصادف بود با سالروز تاریخی صدور فرمان امام (ره) برای تشکیل شوراها؛ فرمانی که البته اجرای آن به دلایلی به تعویق افتاده بود. در ترکیب اولین دوره شورای شهر تهران چهرههای سیاسی اصلاحطلبان و کارگزاران سازندگی همچون عبدالله نوری، سعید حجاریان، محمد عطریانفر، ابراهیم اصغرزاده و جمیله کدیور حضور داشتند. با انجام رأیگیری عبدالله نوری رئیس و سعید حجاریان بهعنوان نایبرئیس انتخاب شدند.
اعضای شورای شهر در دوره اول
عبدا... نوری، محمد غرضی و جمیله کدیور به منظور کاندیدا شدن در انتخابات مجلس ششم از عضویت در شورای اسلامی شهر تهران برابر قوانین استعفا داده و از پارلمان تهران خارج شدند.
بعد از جلوس اصلاحطلبان بر صندلی سبز پارلمان پایتخت انتخاب شهردار در دستور کار قرار گرفت و شهردار تهران بعد از چند هفته کشمکش سیاسی و پشت سر گذاشتن لابیهای فراوان سیاسی و جناحی و خارج از ضوابط اعلام شده دموکراتیک ابتدایی انتخاب شد. الویری که اکنون بهعنوان عضو جدید شورای شهر انتخاب شده است اولین منتخب شورای شهر تهران لقب گرفت؛ اما او نتوانست با شورای اصلاحطلب شهر تهران ادامه فعالیت دهد چرا که داستان اختلافات سیاسی و دستهبندیهای درون جناحی در فرایند انتخاب شهردار، در ماهها و سالهای بعد هم استمرار یافت و دستهبندیها بهتدریج علنی شد تا جایی که منجر به شکایت طرفین به دستگاه قضایی و طرح سؤال، استیضاح و در نهایت استعفای الویری شد.
مخالفان الویری او را در ۱۴ آبان ۸۰ استیضاح کردند. استیضاحی که به صحنه رقابت طیفهای سیاسی درون شورای شهر و موافقان و مخالفان الویری بدل شد و در آن جلسه موافقان الویری توانستند او را در سمت شهرداری تهران نگه دارند.
الویری هر چند با حمایت برخی دیگر از اعضای شورای شهر توانست از استیضاح عبور کند، اما دیری نپایید که ماندن در شهرداری تهران را به صلاح ندانست و خود استعفا داد و بعد از خروج او از شهرداری، ملک مدنی منتخب اعضای اصلاحطلب شورای شهر شد.
*انحلال شورای شهر
انتخاب شهردار جدید هم حاشیهها را از پارلمان تهران دور نکرد؛ درگیری میان اعضای شورای شهر با شهردار تهران به اوج خود رسیده بود؛ بهطوریکه دودستگی میان اعضای شورا منجر به عدم تشکیل جلسات این شورا شد. تنش و درگیری در شورای تهران بازتاب گستردهای در جامعه پیدا کرده بود ازاینرو اعلام شد «هیئت مرکزی حل اختلاف در یک جلسه فوقالعاده در خصوص انحلال شورای شهر تصمیمگیری میکند.»
هیئت حل اختلاف استان رأی به انحلال شورا میدهد و موضوع به هیئت حل اختلاف مرکزی میرسد که متشکل بود از دو نماینده دولت (معاون حقوقی رئیسجمهور، محمدعلی ابطحی و معاون اجتماعی و امور شوراهای وزیر کشور، اشرف بروجردی) دو نماینده از قوه قضائیه و ۳ نماینده از مجلس.
تلاش و داستان حکمیت هم به فرجام نرسید و در نهایت در ۲۰ اسفند محمدعلی ابطحی اعلام کرد که هیئت مرکزی حل اختلاف به انحلال شورای شهر تهران رأی داده است.
پرونده شورای اول مختومه شد و شورای دوم کاملاً در اختیار نیروهای انقلاب قرار گرفت و خدمات قابل توجهی در شهر انجام شد به طوری که سال ۸۴ منتخب شورای دوم بهعنوان منتخب ملت ایران برگزیده شد و پس از حضور احمدینژاد در پاستور، مدیریت ۱۲ ساله قالیباف آغازگر فصل جدیدی در پایتخت شد که تا به امروز ادامه پیدا کرد.
مسجد جامعی ونجفی در شورای سوم شهر تهران
محمد علی نجفی سال ۹۲ با توجه به مسئولیت معاونت رئیس جمهوری و ریاست سازمان میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی که بر عهده اش محول شد، از عضویت در شورای اسلامی شهر تهران استعفا کرد.
شورای دوم پایان یافت و این بار اصلاحطلبان ترجیح دادند با چهرههای شاخصتری همچون معصومه ابتکار، احمد مسجد جامعی و محمدعلی نجفی وارد پارلمان تهران شدند؛ شورای سوم با وجود سلایق مختلف سیاسی از تنش و درگیری پرهیز کرد. مهمترین دلیل انحلال شورای شهر اول بود که پیش روی اصلاحطلبان شورا قرار داشت به همین جهت در آن مقطع از سوی اصلاحطلبان گامهای آرام و بیصدایی برداشته شد تا خود را به آوردگاه پارلمان چهارم رساندند.
در شورای چهارم، حضور اصلاحطلبان قوت گرفت بنابراین فراکسیون اصلاحطلبان تشکیل دادند و انتقاد از مدیرت شهری هم به صورت ویژه در دستور کار آنها قرار گرفت ضمن اینکه برخی از اصلاحطلبان که در احزاب اصلاحطلب هم عضویت دارند عزم خود را برای درگیری لفظی و تنش در شورا جزم کردند و در این راستا چند گام برداشتند و پارلمان شهری با تنش مواجه شد.
پرویز سروری با اشاره به تلاش برخی از اعضاء برای ایجاد تنش در شورا، گفته بود: «آنها مدینه فاضله خود را شورای شهر اول میدانند و ظاهراً ناراحت هستند از اینکه شورای چهارم دارد به سلامت به خط پایان میرسد؛ خیلی علاقهمند هستند دوباره این شورا مثل شورای اول به سمت ایستگاه انحلال برود. نمیدانم چرا آنها از این انحلال لذت میبردند! »
اکنون تاریخ تکرار شد و کرسی سبز خیابان بهشت بار دیگر در اختیار اصلاحطلبان قرار گرفت، اصلاحطلبان در حالی خود را برای حضور در پارلمان تهران آماده میکنند که از مردم آراء بالایی کسب کردهاند. این تعداد آراء وظایف سنگینی بر دوش آنها گذاشته است.
مردم پایتخت از وکلای خود توقع دارند بهصورت جدی پیگیر دغدغهها و مطالبات آنها باشند، دیگر نمیخواهند «درگیری، تنش، دعوای سیاسی و استعفا» در شورای شهر تهران تکرار شود. از سوی دیگر باید به این نکته مهم نیز اذعان داشت «در این دوره (دوره جدید پارلمان شهری) تعامل مناسبی بین شورا و دولت برقرار شده است و انتظار دیگر از منتخبان مردم این است مطالبات شهری را از دولت پیگیری کنند و لابیهای پشت صحنه باعث نشود تا از مطالبات بهحق مردم چشمپوشی کنند.» بهراستی آیا «فهرست «امید» از شورای اول تهران درس عبرت گرفته است؟»