«نماینده» ؛ حمیدرضا ترقی*/ انتخابات ریاستجمهوری ۲۹ اردیبهشت ماه سال جاری برگزار خواهد شد و جریان اصولگرا نیز حضوری فعال در عرصه رقابت انتخابات ایفاء خواهد کرد؛ ازاینرو با توجه به حضور و نقشآفرینی ۲ جریان اصولگرا و اصلاحطلب در انتخابات و همچنین عملکرد ۴ساله دولت یازدهم باید به تبیین این ۲ نکته اساسی در عرصه انتخابات، پرداخت.
نکته نخست نقشآفرینی اصولگرایان در عرصه سیاسی کشور است. آنچه برای جریان اصولگرا مهم است، حفظ اصول و آرمانهای انقلاب اسلامی در فرآیند انقلاب بهویژه در مسیر جامعهسازی اسلامی و دولت اسلامی است بنابراین باید اذعان داشت «اگر اصولگرایان در صحنه قدرت نباشند، تضمینی برای حرکت انقلاب در مسیر آرمانها وجود نخواهد داشت.»
اگرچه حفظ حرکت انقلاب در ریل اصول و آرمانها برعهده رهبر انقلاب اسلامی است اما با حضور مردم و تشکلهای انقلابی آن هم در کنار معظمله میتوان حرکت در ریل اصلی اصول و آرمانهای انقلاب را بهدرستی پیش برد. ضمن آنکه باید به این نکته نیز اشاره کرد «جریانهای غیراصولگرا پایبندی چندانی به اصول و آرمانها ندارند؛ عملکرد برخی از این تشکلها در برهههای حساس بهویژه فتنه سال ۸۸، فراموش نمیشود.» این گروه نشان دادهاند متناسب با اهداف و خواستههای غرب عمل میکنند و نگاه آنها منجر میشود مسیر انقلاب بهدرستی در جهت آرمانهای امام و رهبری قرار نگیرد.
با ذکر این مقدمه باید به همگرایی نیروهای انقلاب بپردازیم. جبههای تحت عنوان جبهه مردمی نیروهای انقلاب شکل گرفت و در زمان اعلام موجودیت این جبهه هدف از راهاندازی آن، ایجاد ظرفیتی جدید برای جریان نیروهای انقلابی و مبارزه با فقر، فساد، تبعیض و همچنین دفاع از ارزشهای انقلاب اسلامی، اعلام شد.
این جبهه در انتخابات سال ۹۶ حضور خواهد داشت؛ با توجه به نقشآفرینی «جمنا» در عرصه انتخابات باید اذعان داشت: «اعلام آمادگی برای حل مشکلات مستلزم رسیدن به مقامهای اجرایی در کشور است؛ بنابراین جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی برای بهبود وضعیت کشور در ابعاد گوناگون در درجه نخست باید بتوانند به مسئولیتهای اجرایی کشور دست یابند؛ اگر بتوانند در عرصه رقابتهای انتخاباتی پیروز شوند، قدرت را به دست گیرند و به مناصب اجرایی برسند، آنگاه اگر حل مشکلات مردم با استفاده از ظرفیتهای موجود را به منصه ظهور برسانند میتوان درباره توانایی یا عدم توانایی آنان در زمینه حل مشکلات مردم قضاوت کرد.»
از سوی دیگر باید تأکید کرد جریان اصولگرا سعی میکند در شعارهای خود واقعبینانه برخورد و از شعارهای غیرواقعی یا ناتوان در عرصه رقابت پرهیز کند، ما شعارهایی که دولت اصلاحات مطرح و با آن شعارها روی کار آمد را فراموش نمیکنیم.
جریان دوم خرداد شعار «جوانگرایی» میداد اما هیچگاه در طول دوران ۸ سالهای که در قدرت حضور داشت، گام مهمی برای قشر جوان برنداشت؛ این در حالی است که در دولت سابق علیرغم انتقاداتی که به برخی از عملکردها و بینشهای سیاسی دولتمردان وارد بود، اقداماتی در راستای حل مشکلات جوانان همچون تشکیل صندوق قرضالحسنه مهر، طرح مسکن مهر و ... برداشته شد.
آنچه روشن است و مورد تأکید نگارنده قرار میگیرد «اصولگرایان در حوزه عمل به نیازها و مطالبات مردم بهویژه قشر ضعیف جامعه توجه میکنند» در صورتی که برای رقیب توسعه سیاسی مهم است و خیلی به مشکلات و نیازهای واقعی مردم اهمیت نمیدهند.
نکته دوم که باید به آن اشاره کرد، عملکرد دولت یازدهم است. از آنجا که رئیسجمهور مستقر، داوطلب انتخابات ریاستجمهوری شده است باید عملکرد تیم و دولت او مورد ارزیابی قرار گیرد. دولت یازدهم در دوره ۴ ساله، بیشترین تلاش خود را صرف مذاکرات هستهای که منجر به «برجام» شد کرد. در زمینه اقتصادی نیز باید گفت: «دولت در ایجاد اشتغال توفیقی نداشت و همچنان نرخ بیکاری رو به افزایش و نگران کننده است بهگونهای که قشر تحصیلکرده کشور را هم شامل میشود.
آنچه مهم است اینکه «دولت یازدهم وعدههای فراوانی را در طول این ۴ سال به مردم داده است و اکثر وعدههای آن تحقق پیدا نکرد.»
*سیاستمدار وعضو شورای مرکزی حزب موتلفه