هفته نامه «نماینده»؛ محسن کوهکن*/ انتخابات ریاست جمهوری اردیبهشت ماه سال جاری برگزار خواهد شد و جریان اصولگرا همچون ادوار گذشته حضوری فعال در عرصه رقابت خواهد داشت. با نزدیک شدن به انتخابات سال ۹۶ نگارنده ابتدا به مبانی و تفکر اصولگرایی در سپهر سیاست اشاره و سپس پیرامون مطالبات مردم نیز نکاتی طرح میکند.
جریان اصولگرا براین باور است که در نظام جمهوری اسلامی ایران خدمتگزاران با انگیزه اعتقادی برای خدا کار میکنند به همین جهت خود را طلبکار مردم نمیبینند و به عبارتی منتی بر دوش مردم ندارند و به دنبال کار بدون منت هستند.
جریان اصولگرا براین باور است «باید بر خدا توکل کرد و اگر توکل برخدا باشد او شما را کفایت میکند. براین اساس جریان اصولگرا یا در دام نمیافتد یا کم در دام مرعوب شدن از تشرها و تهدیدهای دشمن فرو میرود تا خدایی ناکرده از محل این مرعوب شدن بخواهد بر روی منافع ملت در مقابل قدرتها کوتاه بیاید.»
جریان اصولگرا براین باور است که برای انجام تکلیف که وظیفهای مقدس است حتماً باید از شیوه مقدس، صحیح و درست استفاده کرد بنابراین اگر کسی خود را اصولگرا معرفی میکند نمیتواند از شیوههای نادرست استفاده کند.
سال ۸۸ مشاهده کردیم افرادی احساس تکلیف کردند و وارد صحنه انتخابات شدند اما بعد از اعلام نتایج به قانون تمکین نکردند و مشکلاتی برای کشور ایجاد شد؛ اگر معتقد و پایبند به قانون و رأی مردم بودند وقتی رأی کسب نکردند باید سجده شکر بهجا میآوردند که چنین مسئولیت سنگینی به آنها واگذار نشد، چه بسا مسئولیت را برعهده میگرفتند اما از عهده آن برنمیآمدند.
افرادی که میخواهند وارد عرصه انتخابات شوند باید به این نکته اساسی توجه داشته باشند «اگر از ملت رأی کسب کردند باید سجده شکر به جا آورند که خداوند زمینه خدمت یا ادامه خدمت برای او را فراهم کرده است و اگر رأی نیاورد باز باید شاکر باشد که این مسئولیت سنگین از دوش او برداشته شده است.»
فراموش نمیکنیم بازندگان انتخابات در سال ۸۸ به چه روشهایی متوسل شدند و بازندگان انتخابات ۹۲ چه کردند. بازندگان انتخابات ریاستجمهوری سال ۹۲ شورش نکردند، به خیابان نیامدند و برای یک دستمال قیصریه را به آتش نکشیدند! به رأی مردم تمکین و به منتخب ملت هم تبریک گفتند.
آنچه مسلم است مردم از تنشج، سروصدا و هیاهو گریزان هستند البته رقابت، مبارزه انتخاباتی و مناظره خوب است، باید هم در فضای انتخابات شکل گیرد به شرط آنکه در چارچوب موازین اخلاقی باشد.
مطالبات مردم:
نکته دیگری که میتوان به آن اشاره کرد «مطالبات مردم» است. به اعتقاد نگارنده وقتی در مورد مطالبات مردم سخن میگوییم باید مشخص شود به استناد کدام تحقیقات میدانی و پژوهشی سخن میگوییم، نباید نظرات شخصی خود را به نام مطالبات مردم بیان کنیم.
دستگاه مختلف وظیفه نظرسنجی را برعهده دارند؛ ازاینرو بنده تا آنجایی که در جریان هستم و کسب اطلاع کردهام، هنوز که هنوز است، مطالبه اولیه مردم «اصلاح ساختار اقتصادی» است؛ مطالبه اول خانوادهها، اشتغال و عدم توازن هزینهها با درآمدهاست. بنابراین هرکس از هر جریان اصولگرا و اصلاحطلب که میخواهد این مطالبه را پاسخ دهد، باید اعلام کند در این بخش چه برنامهای دارد. خوشبختانه دو جریان اصولگرا و اصلاحطلب در مقاطعی تقنین و اجرا را در داختیار داشتند پس با روش علمی میتوان عملکردشان را بررسی و ارزیابی کرد و سرانجام نمره داد.
مطالبهای که این روزها توسط عدهای مطرح و دنبال میشود «حقوق شهروندی و یا آزادی بیان» است؛ به اعتقاده بنده این مسائل شعارهای نخنما شدهای است چراکه سالها از انقلاب اسلامی میگذرد و قانون اساسی تکلیف آزادی و حقوق مردم را مشخص کرده است. هرچه جلو آمدیم افراد و جریانهایی که کمتر شعار میدهند و حرف و برنامههای پختهای برای بهتر اجرا کردن و سروسامان دادن امور دارند، بیشتر مورد توجه واقع شده و میشوند. نمیگویم شعارهای پرطمطراق که در ایام انتخابات برای رأیآوری سرداده میشود کمسو شده است اما در عین حال نمیتوانیم بگوئیم نسبت به گذشته پرسو شده دلیل آن هم به رشد و آگاهی مردم و امتحان کردن جریانهای مختلف توسط مردم برمیگردد.
*عضو شورای مرکزی جبهه پیروان خط امام و رهبری