به گزارش «نماینده» مصطفی معین یکی از اصلاحطلبان دوآتیشهای است که در سال ۸۴ به عنوان هویت اصلاحطلبی به میدان انتخابات ریاست جمهوری وارد شد اما نتوانست مورد اقبال مردم قرار گیرد. وی بعد از چهارسال از عمر دولت روحانی و در آستانه انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم دولت حسن روحانی را دارای کاستیهایی از جمله در زمینه اقتصاد قلمداد و بیان میکند که اگر روحانی با مردم شفاف نباشد ممکن است آسیب جدی در انتخابات ببیند. وی وجود کاندیدای پوششی را از این نظر ضرورت انتخابات ۹۶ برای جریان متبوع خود میداند و بیان می کند که اصلاحات باید آینده نگر باشد و برای خود راهبرد تعیین کند.
در ادامه بخشهایی از مصاحبه وزیر علوم دولت اصلاحات با روزنامه زنجیرهای آفتاب یزد را میخوانید:
اگر چنین موضوعی (نامزد شدن یک کاندیدای پوششی) از منظر نگاه تشکیلاتی و مبتنی بر تحزب و اداره کشور توسط احزاب در آینده باشد- که نگاه من هم این هست – کار غیرمنطقی و غیرعقلانی نیست. اگر ما نظم فکری داشته و آیندهنگر باشیم و بخواهیم سازمان یافته با مسائل برخورد کنیم، چنین موضوعی(نامزد شدن یک کاندیدای پوششی) یک ضرورت خواهد بود. البته این کار باید با هماهنگی خود رئیسجمهور باشد تا او احساس نکند که قرار است آراء تقسیم شود. با این کار اصلاحطلبان میتوانند یک کادرسازی هم انجام دهند.
اصلاحطلبان باید راهبردهایشان را دیر یا زود تدوین کنند. ممکن است البته پیشنویسهایی در این خصوص وجود داشته باشد ولی به هر حال باید جبهه اصلاحات بهصورت دموکراتیک، راهبردهایش را تدوین کند و در آن راهبردها، ملاکهای نامزدی برای این مسئولیت خطیر روشن باشد تا براساس آن معیارها افرادی بتوانند انتخاب شوند.
در هر صورت میشود این کار را کرد و کاندیدای پوششی داشت تا اگر اتفاق غیرمنتظرهای افتاد زمینه و صحنه خالی نباشد و هم در آن زمانی که لازم است رئیسجمهور را حمایت کرده یا با هماهنگی با خود آقای روحانی به نفع ایشان کنار بکشد. همه اینها جزء تدابیر سیاسی و انتخاباتی است که عقلانی و منطقی هم هست. ولی نباید طوری برخورد شود که طرف مقابل که چشم دیدن تفکر رقیب و مخالف خود را ندارد به طمع بیفتد و فکر کند که میتواند به نوعی تاثیرگذاری کرده و تفرق و تشتت ایجاد کنند. این کار میتواند خیلی مدبرانه و با هماهنگی خود رئیس دولتی باشد که مورد حمایت اصلاحطلبان است، یعنی شخص آقای دکتر روحانی. اگر ما این تمرین سیاسی انتخاباتی را بکنیم، میتواند به نفع خود احزاب اصلاحطلب هم باشد.
مردم با مشکلات معیشتی و بیکاری جوانان به سختی درگیر هستند. اگر دولت بهصورت خیلی شفاف، صادقانه، صریح و صمیمانه با مردم، مسائل به میراث مانده از گذشته و کارشکنیهای کنونی را مطرح نکند و برنامههای آیندهاش را تشریح نکند و قول و قرارهای قابل تحققی با مردم نگذارد، شرایط آسیبزا خواهد بود. مهمترین رقیب آقای روحانی عملکرد خودش و نوع نگاهش به انتخابات و دولت بعدیاش است و مردم نقش تعیینکننده خواهند داشت. البته این سخنان به این معنی نیست که رقیب ایشان بالا بیاید ولی حداقل این است که آراء تقسیم شود و در یک شرایط ضعیفی یا خود ایشان یا یک نفر دیگر انتخاب شود.
به نظر من، حقالناس واقعی همین فرصتهاست. حقالناس فقط در ریال و ارز خلاصه نمیشود و فرصتسوزی در واقع، تضییع حق مردم است. دولتها فرصتهایشان کوتاه است. چهار سال یا حداکثر ۸ سال فرصت دارند. بنابراین باید از لحظه لحظه این فرصتها استفاده کنند.
این خیلی بد است که در تمام برنامههای ما از برنامه اول تا برنامه ششم کشور، تعهد کرده باشند که از یک درصد و حتی تا چهار درصد از تولید ناخالص داخلی را صرف پژوهش بکنند، ولی هنوز در حد کمتر از نیم درصد باقی مانده باشد.
من به صراحت میگویم که هیچ راه میانبری برای پیشرفت کشور وجود ندارد و قطعا این راه باید از طریق مطالعه و پژوهشهای علمی و توسعه تکنولوژی انجام بگیرد. اگر قرار بود نفت به توسعه ما کمک کند که ما ۱۱۰ سال است نفت خام صادر میکنیم. صادرات نفت خام توسعه خام به همراه دارد و موجب توسعه واقعی نخواهد شد. این چیزی است که تجربه کردهایم.