به گزارش «نماینده»؛ این روزها اگر نگاهی به ویترین طلافروش ها و یا مغازه های سنگ های زینتی و قیمتی داشته باشید، برگه ای با عنوان حکاکی دعای شرف الشمس به روی انگشتر و یا عقیق گردنبند نظر شما را جلب میکند.
با گذری به بازار بزرگ تهران و سنگ تراش های زینتی متوجه میشوید که با نزدیک شدن به روز ۱۹ فروردین ماه کار و کاسبی این قشر از پیشهگران رونق خاصی دارد و برای برآورده شدن حاجات مردم قلم برمیدارند و مته میزنند.
نگین یا انگشتر وآویز شرف شمس برای ایمنی در سفرها و دفع از بدی ها حفظ وحفاظت جان و خیر و نیکی وافزایش رزق وروزی وآرامش رفع چشم زخم براورده شدن حاجات وآرزوها و درمان عمومی جسم وروح مخصوصاً افزایش قدرت بدنی و هاله نورانی اطراف بدن وبخاطر مصرف عقیق زرد آن باعث پاک کردن و تصفیه دستگاه گوارش شده و بر روی هضم و جذب غذا و گردش خون در بدن وچاکرای ۳ وغددپانراس ولوزالمعده وجواره مرتبط با این دو غدد تأثیر فوق العاده ای دارد.
برخی میگویند: نوشته شرف شمس شامل ۵ اسم اعظم خداوند است برخی دیگربه این باورند که شرف شمس امضاء رمزی مولا علی (ع) است، برخی به ثبت نام موکل شمس را قبول دارند برخی می گویند دعای شرف شمس روی انگشتر حضرت سلیمان (ع) همراه با عبارت «لااله الالله الملک الحق المبین ویا الملک لله» حک شده بوده ولیکن عظمت شرف شمس و آداب نوشتاری باطنی آن بالا تر از همه اینها است وحک کردن یا نوشتن آن کار هر کسی که واقف به علوم غریبه نیست نمی باشد، در سال یکبار شرایط مهیا میشود تا موکلین خورشید به زمین بیایند و خورشید در بهترین موقعیت خود در کل کهکشانها قرار گیرد تا خورشید در آن زمان نسبت به سایر کواکب روی زمین قدرت بیشتری داشته باشد.
برخی میگویند نقش شرف شمس کلمات الله، جمیل، رحمن، مومن و نور است که بجای نقش کلمات از پنج حرف اول آنها بصورت «ا. ج.ر. م.ن» میتوان استفاده کرد.
شرف شمس دارای اثرات و خواص بیشماری است که نمی توان آن را انکار نمود، چنانکه فردی را نزد حاکمی به سبب جرمی می بردند حضرت صادق (ع) فرمود که انگشتری عقیق به او برسانند، انگشتری به او رساندند و مکروهی به او نرسید.
یا شخصی را از برابر حضرت امام محمد باقر (ع) گذرانیدند تازیانه بسیار بر او زده بودند. حضرت فرمود: انگشتر عقیق او کجاست، اگر با او می بود تازیانه نمی خورد. یا آنکه کسی نزد حضرت خاتم (ص) آمد و شکوه نمود که دزد در راه اموال مرا ربود، حضرت فرمود: چرا انگشتر عقیق در دست نداشتی که آن از هر بدی آدمی را نگاه میدارد.
ارزش سنگ عقیق مخصوصاً عقیقی که مزیّن به شرف شمس باشد را نمی توان در چند جمله بیان نمود، پیامبران و ائمه اطهار (ع) بر سنگهای انگشتر صحه گذاشته اند اما نه به خاطر آنکه اثری جادویی دارند، بلکه آن نگین هرچه باشد برگزیده شده و برای دارنده آن اثراتی از جمله فتح مهمات و دفع بلیات و غیره دارد و اثرات آنها ذاتی نیست و از جانب خدای تعالی است. پس اگر کسی اثر آنچه را که همراه خود می دارد، ذاتی و مستقل بداند به خدای یگانه شرک ورزیده است. همه ملک سلیمان را خداوند در انگشتر او قرار داده بود، هرگاه سلیمان آن در دست می گذاشت تمامی جن و انس و شیاطین و همه پرندگان و وحوش به نزد وی حاضر گشته و از او اطاعت می کردند. باد مأمور حمل تخت او بود و همه شیاطین و انسانها و پرندگان و چهار پایانی که تحت اوامرش بودند همگی آنها را جابه جا می نمود.
سلیمان به گاهی اوقات، انگشترش را در اختیار برخی از خدمتکارانش قرار می داد. روزی شیطان آمد و خادم او را گول زد و انگشتر را از او ستاند و آن را در دست نهاد، نتیجه آن شد که تمام شیاطین و جن و انس و پرندگان و وحوش مسخر او گشتند و آن حضرت در جست و جوی انگشتر شد ولی آن را نیافت. سرانجام شیطان ترسید که مردم متوجه حیله او شوند آن را به دریا انداخت. خدای – عزوجل – ماهی را مأمور به بلعیدن آن انگشتر نمود، بنی اسرائیل چهل روز در جست و جوی حضرت سلیمان بودند و از آن طرف سلیمان در ساحل دریا به دنبال انگشتر بود و با گریه و زاری به سوی خدای تبارک و تعالی استغفار می نمود و از این اتفاق به جانب خدا توبه می کرد. پس از چهل روز به صیادی رسید که ماهی صید می کرد، حضرت سلیمان به او کمک نمود. آن صیاد پس از صید، یک ماهی به سلیمان داد، او شکم ماهی را شکافت انگشتر خود را در آن دید و انگشتر را به دست کرد و شیاطین و جن و انس و پرندگان و وحوش در برابرش خضوع کردند و پادشاهی او به همان حالت اول بازگشت و حضرت، آن شیطان (که انگشتر را ربوده بود) به همراه لشگری که همراه او بودند به وسیله اسماء الهی حبس نمود و عده ای را در دل دریا و بعضی را در میان سنگ و صخره ها زندانی نمود و آن شیاطین تا روز قیامت زندانی و معذب هستند.
حضرت محمد(ص) فرمودند: (یا علی) همانا عقیق اولین کوهی است که به ربوبیت خدای متعال و نبوت من و وصی بودن تو و امامت فرزندانت و اختصاص داشتن بهشت به پیروان تو و اختصاص آتش به دشمنان تو شهادت داده است. از شرف شمس همه بعنوان نمونه ای از خاتم سلیمانی نام برده اند و آن را به عوالم خمسه تفسیر کرده اند و رازی از تورات و انجیل و قرآن می دانند که در کتاب شمس معارف کبری جلد اول مطالب بیشتری در خواص شرف شمس آورده شده وحضرت آیت الله حسن زاده آملی وشیخ بهای به مطالب بیشتری در این زمینه اشاره فرموده اند.
پیامبر اکرم (ص) هم میفرمایند: «هر کس یکی ازعقیقهای سرخ و زرد وسفید را در دست داشته باشد جز خیر و نیکی و فراخی روزی و سلامتی ازجمیع بلاها نمیبیند و از شر پادشاه ظالم و از هر چه آدمی از آن میترسد و حذر میکند امان مییابد.»
حرز اختصاصی
حرز شرف الشمس باید روی عقیق زرد رنگ نوشته شود و اگر این سنگ در دسترس نبود، روی یک تکه کاغذ به رنگ زرد. در این حرز ۵ اسم اعظم خداوند به شیوه مخصوصی نوشته میشود که حکاکی آن کار هر کسی نیست. میگویند نویسنده این اسامی باید فرد آگاه و پاکی باشد و بتواند قوانین نوشتن این حرز را رعایت کند. در نوشتن شرف الشمس، هیچ خطی نباید دوبار کشیده شود، سوراخهای ستاره و میم وها و واو نباید بسته باشد، خطوط ابتدا و انتهای ستاره نباید یگدیگر را قطع کنند، اندازه الفها یکسان باشد، واو آخر روی تمام نقش کشیده شود و اگر متن، روی کاغذ نوشته میشود، به جای جوهر از گلاب و زعفران استفاده شود.
معمولا روی سنگ شرف الشمس کلمات الله، جمیل، رحمان، مومن و نور با خطوط مخصوصی که برای این کار تعریف شده حکاکی میشود. البته گاهی حکاکان شرف الشمس به جای نوشته، از نقوشی استفاده میکنند که معرف همین کلمات هستند ودر واقع حروفی هستند که از تورات، انجیل و قرآن گرفته شدهاند. گاهی هم به جای این نقشها و کلمات پنج حرف اول آنها یعنی الف، جیم، ر، میم و نون نوشته میشود.
اما به جز اینها، شرف الشمس چند شرط دیگر هم دارد. اینکه در ساعات مشخصی از روز نوزدهم برج حمل نوشته شود و به نام کسی باشد که قرار است از آن دائما استفاده کند. به همین دلیل است که بین شرف الشمسهایی که در بازار فروخته میشوند نمونه غیر اصل زیاد است. چون اطلاعی از زمان حکاکی آنها، جنس سنگ و نویسنده خطوط آن در دست نیست و مهمتر از همه، سنگ به نام استفاده کننده آن حکاکی نشده است. سنگهای شرف الشمس در صورت نیاز، در سالهای بعد درست در روز ۱۹فروردین ماه بازنویسی میشوند اما خیلیها معتقدند اگر سنگ به درستی حکاکی شده باشد نیازی به بازنویسی ندارد.
دعای شرف الشمس
بسم الله الرّحمن الرّحیم
اَللّهُم اِنّی اَسئَلُکَ بِالهاءِ مِنْ اِسمِکَ الْاَعظَم و بالثَلآثِ العِصّیِ و بالالَفِ المُقَّوِم و بِالمِیمِ الطَمیس الاَبتَر و بالسِّلمِ و بالاَربَعَه الَتِی ه ِی کالکَفِ بِلا مُعصَم و بِالهاءِ المَشقُوقَه و بالواوِ المُعظَّم صوره اِسمکَ الشَّریفِ الاَعظَم اَن تُصَلِیَ علی سَیِّدِنا مُحمَّدِ وَ آلِهِ بعدد حروف ماجری بِالقلم و اَن تَقضِی حاجَتِی.