هفته نامه«نماینده»/ «امیراصلان افشار»، آخرین رئیس اداره کل تشریفات دربار در کتاب «سروها در باد: آخرین روزهای شاه در تهران» به روایت آخرین تلاشهای فرماندهان نظامی برای بقای رژیم پهلوی میپردازد، تلاشهایی که عمق قساوت و بیرحمی فرماندهان عالیرتبۀ نظامی وابسته به حکومت طاغوت را نشان میدهد. در قسمتی از این کتاب که بخشی از جلسۀ شاه با فرماندهان ارشد نظامی در روزهای پایانی حضور پهلوی در ایران است، آمده: «بدون آگاهی بختیار نخستوزیر نشستی با شرکت سران نظامی رده بالا و با حضور اعلیحضرت در کاخ نیاوران تشکیل داد. هدف از تشکیل این نشست، بررسی طرح ویژهای بود که براساس آن، در صورت بالا گرفتن جنبش بر ضدرژیم، مشخص میشد چه باید کرد.»
یکی از سران نظامی بدرهای، پیشنهاد کرد درصورتیکه دامنۀ تظاهرات بالا گیرد و وضع از این بدتر شود، بیدرنگ نیروی هوایی پا به میدان گذارد و شهرها و تأسیسات مهم را بمباران کند. نخستین بار، در روز ۱۲ آبان ماه که تهران آتش گرفت، انهدام تأسیسات حیاتی کشور را ارتشبد «اویسی»، فرماندار نظامی، به اعلیحضرت پیشنهاد کرد. همچنین به موجب این طرح که جنبۀ محرمانه داشت، قرار بود تمامی جادههایی که شهرها را به هم متصل میکند، سدها، نیروگاههای برق، پایگاههای موشکی، مراکز بیسیم، مخابرات، شبکۀ تلفنی را منهدم کنند.
اویسی این طرح را با مشورت چند تن از سران نظامی، تهیه کرده بود و آنان به توفیق این طرح خیلی اطمینان داشتند. اما آنچه باعث نگرانی آنان بود، واکنش احتمالی قدرتهای خارجی بود که سبب تردید آنان در به اجرا درآوردن این عملیات میشد. در آخرین روزی که اعلیحضرت قصد داشتند تهران را ترک کنند، یک بار دیگر با فرماندهان مورد اعتمادشان طرح عملیات یاد شده را از نظر گذراندند و دستورهای لازم را به فرماندهان دادند. در پایان یکی از حاضران خطاب به اعلیحضرت گفت: «اگر هنگام مسافرت بختیار در برابر مخالفان بهطور یکجانبه اعلام جمهوری کند، تکلیف چه خواهد شد؟»
اعلیحضرت گفتند: «ما میدانیم که او چندان علاقهمند به تاج و تخت ما نیست. حتی در مذاکراتی که با او داشتیم موضوع کشته شدن پدرش را پیش کشید و چنین وانمود میکرد که دارد گذشت میکند و برای نجات مملکت آمده است نه بهخاطر سلطنت. ولی من مطمئنم با وجود فرماندهانی مانند شما بختیار فکر احمقانهای نخواهد کرد. اگر راه درست رفت و خیال براندازی نداشت کمکش کنید، ولی اگر سستی نشان داد و فهمیدید راهی به پاریس دارد، وارد عمل شوید.»
اعلیحضرت آنگاه به خسروداد و رحیمی روکردند و گفتند: «در این میان امید من بیشتر به شما و رحیمی است.» خسروداد در پاسخ گفت: «خاطر اعلیحضرت آسوده باشد، جاننثار و افراد هوانیروز آمادهایم که در هر لحظه ضروری باشد در تمام نقاط کشور نیرو پیاده کنیم و از کشور شاهنشاهی محافظت کنیم.»