به گزارش «نماینده» در حالی که روی کار آمدن رئیسجمهور جدید آمریکا افکار عمومی را درگیر خود کرده است، برخی چهرهها، جریانات و رسانههای خاص امید بستن به همراهی اروپا را راهکار مقابله با دونالد ترامپ عنوان میکنند. این جریان با استناد به برخی اخبار و اظهارات مقامات اروپایی سعی در پررنگ کردن این خط القایی دارند، از جمله اینکه ترزا می نخست وزیر انگلیس در دیدار اخیر خود با نتانیاهو نخست وزیر رژیم صهیونیستی از بازنگری در برجام و افزایش تحریمهای ایران حمایت نکرده است. جار و جنجال درباره سفر مقامات اروپایی به ایران و وعده گشایشهای اقتصادی ناشی از این سفرها، از جمله موارد قابل تأمل در این مورد است. اما بهراستی چقدر میتوان در این مسیر روی اروپاییها حساب کرد؟
مایکل پریجنت کارشناس مؤسسه هادسون و افسر سابق اطلاعاتی آمریکا در عراق در نشست چندی پیش این مؤسسه با عنوان «برجام در دوران ترامپ» درباره نوع برخورد اروپا با ایران میگوید: «خبر خوب این است که کشورهای اروپایی میگویند تاوقتی ایالات متحده به ایران اجازه ندهد به شبکه بانکی آمریکا دسترسی پیدا کند، اروپاییها حاضر نخواهند بود با ایران تعامل اقتصادی داشته باشند. این رویکرد بهمعنای آن است که دسترسی به شبکه بانکی آمریکا، آنقدر تضمین به وجود میآورد که اروپاییها با ایران روابط تجاری داشته باشند».
طی بیش از یک سالی که از روز اجرای برجام میگذرد که قرار بود پس از آن تحریمها و محدودیتها رفع شود، گزارشها و اخبار زیادی از سنگاندازی آمریکا و تردیدهای اروپا منتشر شد، برای نمونه روزنامه انگلیسی ایندیپندنت در گزارشی در این خصوص نوشته بود: «ظاهراً به نظر میرسد تحریمها لغو شده ولی در واقع لغو نشده است. سرمایه گذاران غربی علیرغم همه قول و قرارها هنوز حاضر به بازگشت به ایران نیستند و علت اصلی آن نیز این است که بانکها بهخصوص بانکهای اروپایی از نقض قوانین تحریمهای آمریکا در ارتباط با همکاری با ایران، واهمه دارند.
ایران هنوز به سیستم مالی جهان بازنگشته است و به نظر نمیرسد که در حال همگرایی مجدد با سیستم مالی جهانی باشد. بسیاری از بانکهای بزرگ اروپایی به این دلیل حاضر به همکاری با ایران نیستند که از نقض دیگر تحریمهای آمریکا که ارتباطی با توافق هستهای ندارد، ترس و نگرانی دارند».
حتی آموزش ساخت قهوه!
اما آیا دامنه این تردیدها فقط به بانکهای بزرگ اروپایی محدود میشود و کار در سایر بخشها بهصورت طبیعی پیش میرود؟ گزارشی که پایگاه اینترنتی بخش فارسی رادیو بینالمللی فرانسه منتشر کرده، در این زمینه بسیار قابل تأمل است. این گزارش حاکی است نهتنها بانکهای بزرگ اروپایی حاضر به همکاری با ایران نیستند بلکه انجمن قهوهسازی اروپا که در زمینه آموزش به قهوهسازان ایرانی فعالیت میکرد، بهدلیل پیوستن به شاخه آمریکایی خود و از ترس تحریم، دیگر با ایران همکاری نخواهد کرد!
در این گزارش آمده است؛ بهتازگی یک ارگان اروپایی که با شهروندان ایرانی همکاری میکرد، پس از پیوستن به شاخه آمریکایی خود، همکاری با شهروندان ایرانی را قطع کرده است. این نهاد در ایمیلهایی این خبر را به اطلاع اعضای ایرانی خود رسانده است.
اما احتمالاً اشتباه حدس زدهاید این نهاد نه در زمینههای تکنولوژی و مسائل نظامی و نه حتی نفتی با شهروندان ایرانی همکاری میکرده است. این سازمان، تنها یک نهاد برای آموزش حرفهای درست کردن قهوه و آموزش باریستا است.
اقدامات این سازمان پیش از انتخاب دونالد ترامپ به مقام ریاستجمهوری و دستورهای او برای ممنوعیت ورود ایرانیان به این کشور بود.
اس. سی. ای. ای. از سال ۲۰۱۴ بهطور مستقیم به تربیت باریستا (فرد قهوهساز) و برگزاری رقابتهای باریستا در ایران مشغول بوده است. این سازمان گواهینامههایی پس از برگزاری دورههای خود به افراد شرکت کننده اهدا میکند که در سطح بینالمللی بهرسمیت شناخته میشود، اما بر اساس ایمیلهایی که به برخی از اعضای ایرانی خود ارسال کرده است، این سازمان مدعی شده است پس از پیوستن به شاخه آمریکایی خود و تشکیل یک سازمان مشترک بهعلت قوانین تحریمی ایالات متحده آمریکا علیه ایران، دیگر امکان همکاری با شهروندان ایرانی را ندارد!
«انجمن قهوه تخصصی» مدعی شد این انجمن بر اساس قانون "۵۶۰-۲۰۹" آمریکا اجازه همکاری با ایران را ندارد. اما با نگاهی ساده به سایت رسمی قوانین آمریکا میتوان دید که این قانون پیرامون کمپانیهای نفتی است و ربطی به قهوه ندارد. این قانون در سال ۲۰۰۷ و پیش از توافق هستهای بین ایران و شش قدرت جهانی به تصویب رسیده است.
انجمن قهوه تخصصی اروپا میگوید: ما با بخش حقوقی خود مشورت کردهایم و بر اساس توصیهها از همکاری با افراد و سازمانها در ایران عقبنشینی کردهایم!
حالا بسیاری از ایرانیان که قصد شرکت در این دورهها را داشتند، در بهت فرو رفتهاند. آنها میگویند کدام قانون روی کره زمین میتواند آموزش نحوه درست کردن قهوه را به مردم ممنوع کند؟
راهحل دانش بومی است
شادمهر که یک باریستا در تهران است در این خصوص می گوید: «از سال ۲۰۱۴ آموزگاران از انجمن قهوه تخصصی به ایران میآمدند و در زمینههای مختلف کارگاههای آموزشی برگزار میکردند. ما حدود ۱۴ آموزگار ایرانی نیز که عضو این سازمان هستند، داریم.
سه ماه پیش، این انجمن و شاخه آمریکایی آن تصمیم گرفتند در یک انتخابات از اعضای خود بپرسند که آیا مایلند این دو سازمان با پیوستن به یکدیگر یک سازمان متحد را تشکل بدهند یا خیر، بسیاری از ایرانیها نیز در این انتخابات شرکت کردند و به متحد شدن آن رأی دادند. اما حدود دو ماه پیش برخی از اعضای ایرانی، ایمیلهایی از انجمن قهوه تخصصی اروپا دریافت کردند که این انجمن بهعلت قوانین آمریکا دیگر توانایی همکاری با شهروندان ایرانی را ندارند.
این خبر یک بهت بزرگ برای ما بود. برخی از باریستاها میلیونها تومان برای وارد شدن به این بازار سرمایهگذاری کرده بودند. بسیاری از آنها در نظر داشتند با مدرک این سازمان به کشورهای همسایه بروند و مشغول به کار بشوند، حتی مردمی که فقط عاشق قهوه بودند نیز دیگر نمیتوانند در این دورهها شرکت کنند.
ما گمان میکردیم که قهوه، نوشیدنیای است که انسانها را بدون توجه به مسائل سیاسی و حتی اقتصادی به هم نزدیک میکند اما به نظر میرسد طرفهای اروپایی و آمریکا اینگونه فکر نمیکنند. ما در ایران، این تصمیم را سیاسی و تبعیضآمیز میبینیم. به هر حال این تصمیم ما را از دنبال آنچه به آن عشق میورزیم بازنمیدارد. برخی از همکاران من حتی معتقدند این تحریم باعث میشود ما به تولید دانش بومی در این زمینه بیشتر بپردازیم».
حال باید پرسید؛ آیا میتوان روی اروپایی که حاضر نیست مهارت درست کردن قهوه را به ایرانیها آموزش دهد، برای توسعه و پیشرفت در حوزههایی مانند خودروسازی، نفت و گاز، کشاورزی، پزشکی و... حساب کرد!؟