به گزارش «نماینده» در این بخش که به موضوع سیاست خارجی و بویژه مسئله هستهای و برجام اختصاص داشت، درباره آنچه ایران باید پس از نقض صریح اخیر برجام توسط آمریکا انجام دهد، بحث مفصلی انجام و در خلال آن ۳ پیشنهاد مهم توسط محمدجواد لاریجانی ارائه شد. بخش دوم این گفتوگو که به موضوع سیاست داخلی، انتخابات ۹۶، منشور حقوق شهروندی و گفتوگوهای حقوق بشری ایران و آمریکا مربوط است، مقرر بود یکی دو روز بعد از انتشار بخش اول، منتشر شود، با این حال به دلیل درگذشت آیتالله هاشمی رفسنجانی، انتشار آن به امروز منتشر شد.
در بخش پیشرو، محمدجواد لاریجانی در پاسخ به سوالی راجع به آرایش گروههای سیاسی در مرحله کنونی که برخی تحرکات ناظر به انتخابات ۹۶ و بعضاً حتی با نگاهی طولانیمدتتر انجام میشود، درباره تشکیل جبههای با عنوان «جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی»، این رویداد را اتفاقی «بسیار مبارک» توصیف کرد و گفت:من قویاً از این حرکت حمایت میکنم و آن را بسیار حرکت خوبی میدانم.
لاریجانی در عین حال متذکر شد که تشکیل این جبهه معنایش این نباید باشد که تشکلهای سابقهدار دیگر ما احساس کنند دیگر نیازی به فعالیت ندارند.
او تاکید کرد: احزاب بسیار قدیمی اصولگرا مثل موتلفه، تشکلهای جامعه اسلامی مهندسین، رهروان و... همه اینها باید وارد میدان شوند. تشکیل این جبهه(جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی) و معنای آن این نیست که بقیه بروند و بخوابند. این جبهه باید فعال شود، ترکیب بسیار خوبی هم دارد و افرادی که در آن هستند عمدتاً افراد شناخته شدهای هستند و ان شاءالله خودش سبب تحرک میشود.
محمدجواد لاریجانی میگوید تاسیس جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی اتفاقی بسیار مبارک است اما سایر تشکلهای اصولگرا نباید غیرفعال شوند
محمدجواد لاریجانی تاکید کرد که در این مرحله همه توانمندیهای جناح انقلابی باید از لحاظ تشکل متحرک شوند و خوب است که ما مدام شاهد برگزاری جلسات با هم باشیم. او خاطرنشان کرد: لازم نیست لزوماً اتحادیه و به هم پیوستنی از اینها درآید، خود این نشستها خوب است که حرفها را با همدیگر مطرح کنند، مسائل اصلی را از فرعی جدا کنند و مقابله با فتنهها را با همدیگر مرور کنند. بنابراین تشکیل این جبهه کار خوبی است؛ بقیه تشکلها هم فعال شوند، طوری که ملت ما ببیند در اصولگرایان طیف خیلی وسیع وجود دارد و با سلایق مختلف میتوانند با هم کار کنند.
وی همچنین «عمق بخشیدن به رقابتهای انتخاباتی» را یک دستور کار مهم برای نیروهای انقلاب توصیف کرد و گفت که در حال حاضر مشهود است که مسائل انتخابات را میخواهند لوث کنند. یکی فغان برمیدارد که سخنرانی من لغو شد، یکی دیگر میگوید کنسرت؟ برخی که در عمرشان یک کنسرت هم نرفتهاند و نمیدانند اصلاً کنسرت چی هست و تفاوت کنسرت با یک جلسه دیگر موزیکال چیست، یک دفعه صبح که بلند شدند طرفدار کنسرت شدند. یکی دیگر میگوید میخواستند من را بگیرند به من فشار آمد! اینها کاملاً برای مخدوش کردن ذهن مردم است.
لاریجانی در بخش دیگری از این گفتوگوی خود تاکید میکند که کشور نیازی به رئیسجمهوری که بخواهد تفلسفهای بیجهت کند، ندارد. او معتقد است که رئیس جمهور باید درباره مسائل کلان نگاه داشته باشد و در عین حال بتواند از پس حل مشکلات کشور بربیاید. این کارشناس مسائل راهبردی تاکید میکند که ما باید مباحث را به سمت مسائل کلان و بحثهای اصلی سوق دهیم والّا این جنس حرفها که مثلاً بگوییم "ما نباید به زور مردم را به بهشت ببریم" به نظرم نه تنها مفتضح است بلکه متعفّن هم هست. مگر کسی را می شود زورکی به بهشت برد؟ اصلاً مگر چنین کسی را راه میدهند؟ مگر به این راحتیهاست؟ آدم باید لیاقت رفتن به بهشت را پیدا کند. آنجا لیاقتی است، سفارشی که نیست، مگر اینکه ائمه اطهار سفارش و شفاعت کنند والّا کسی را راه نمیدهند. گفتمان انتخابات باید از این مباحث شل و ول و سطحی عبور کند.
لاریجانی: کشور نیازی به رئیسجمهوری که تفلسفهای خیلی گشاد و بیجهت میکند ندارد
وی درباره پیشنهاد عملیاتی خود به نیروهای انقلاب درباره چگونگی ورود به انتخابات هم گفت که "نظرم این است که چند نفر از نیروهای کارآمد حاضر در جبهه انقلاب به میدان بیایند. حتی در مناظرات سیاسی هم شرکت کنند و همان نشستها را داشته باشند، اما بعد از آخرین مناظرهها براساس یک جمعبندیهایی با هم یکی شوند. یکی میتواند رئیس جمهور شود، یکی معاون اول شود و یکی وزیر. به این شکل یک رقابت بسیار خوب رخ میدهد. "
نظر دبیر ستاد حقوق بشر قوه قضائیه درباره منشور حقوق شهروندی روحانی
محمدجواد لاریجانی در پاسخ به سوالی که نظرش را درباره منشور حقوق شهروندی رونمایی شده توسط حجتالاسلام روحانی خواستار شده بود هم گفت که "درباره بیانیهای که ریاست محترم جمهوری پخش کردند به هر صورت ما به این دید باید نگاه کنیم که اگر مقصودشان است که ضمان اجرایی داشته باشد باید به واسطه یک لایحه از سوی قوه قضاییه به مجلس بیاید. چون این سند بعضی جهات حقوقی دارد و طبق قانون اساسی در این موارد قوه قضاییه میتواند لایحه آن را بدهد و از آنجا باید بیاید. من فکر کنم دولت در این روزهای آخر، وقت این کارها را ندارد و با چالشهای اقتصادی که پیدا شده است، الان وقت زیادی برای این نیست. فعلا کار مهمی که دولت در پیش دارد و انشاءالله باید به سامان برساند، این است. "
دبیر ستاد حقوق بشر قوه قضائیه در عین حال تاکید کرد که "هر تلاشی از طرف دولت یا هر جمع دیگری که برای تعمیق حقوق انسانها و حقوق شهروندی براساس عقلانیت اسلامی باشد، طبیعتاً اقدام خیلی خوبی است و مورد حمایت این ستاد است. "
این کارشناس مسائل راهبردی در بخش پایانی این گفتوگو هم به تشریح وضعیت گفتگوهای حقوق بشری کشورمان با اروپا پرداخت. او گفت: "طبق مصوبه ستاد حقوق بشر وزارت خارجه مسئول پیگیری مذاکرات است، راند اول مذاکرات برگزار شد، من گزارشی که دیدم به نظرم گزارش مقبولی است. آنها به نکات ما کاملاً توجه کردند، وزارت خارجه پیام را به آنها کاملاً رسانده است. در راند دوم باید ببینیم آنها پاسخشان چه چیزی هست. به هر صورت برای راند دوم در این چارچوبی که بیان شد تشکیلات دیپلماسی ما عمل میکند و طبیعتاً ستاد حقوق بشر کمک میکند تا بخش دیپلماسی با دست پر بتواند مذاکرات را پیش ببرد. "
مشروح پرسش و پاسخ با محمدجواد لاریجانی به شرح ذیل است:
اخیراً در طیف نیروهای انقلاب اسلامی جبههای به نام جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی تشکیل شده که هیئت موسسی دارد و این هیئت موسس در نشستی اعلام موجودیت کردهاند. شما به عنوان یک شخص باسابقه و فعال در میان نیروهای انقلابی تشکیل این جبهه را چطور میبینید؟
- لاریجانی: اولاً ما باید انتخابات را یک حادثه بسیار شیرین بدانیم و با شوق و علاقه و نشاط در پروسه انتخابات شرکت کنیم. انتخابات یک جشن بزرگ ملی و یک واقعه بسیار مهم با آثار و برکات فراوان است و آن را باید با علاقه و شوق و نیت خوب، پیش ببریم. نگوییم ما کار سیاسی نمیکنیم و کار انتخاباتی خیلی مهم نیست. اتفاقاً کار کردن در این حوزه بسیار مهم است و ما باید برای انتخابات کار کنیم و مهیّا شویم. البته کار اصولی در چارچوب قانون و در چارچوب شرع باید باشد. باید عمق بصیرت ملت ما و ریشهدار بودن ساختار مدنی در تجربه بزرگ انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی را به دنیا نمایش بدهیم. ما باید ظهور و بروز بصیرت ملی و ریشهداری این ساختار مدنی در این نظام سیاسی-مدنی که براساس عقلانیت اسلامی تشکیل شده را به همگان نشان دهیم، آنهم در زمانی که در قرن ۲۱ تجربه سکولار سوسیالیستی به تعبیر امام(ره) به زبالهدان تاریخ پیوست و در آغاز قرن ۲۱ شاهد سقوط آزاد تجربه سکولار لیبرال هستیم.
ببینید پدیده انتخابات آمریکا پدیده سادهای نیست، اینطور نیست که فقط بگوییم دولتمردان خراب بودند. اصلاً یک نوع vulgarism(وحشیگری، بددهنی، ناهنجاری) حاکم بود و یک نوع سقوط تعاملات مدنی جلوهگری میکرد آنهم در جایی که به نظر کسانی که تمدن سکولاری را شکل میدادند، بایستی مدل برجسته این دستاورد و این تجربه مدنی باشد! لذا این پدیده خیلی قابل مطالعه است.
اما از سوی دیگر تجربه جمهوری اسلامی علیرغم همه نواقص و کاستیهایی که داریم به یک قدرت بزرگ منطقهای و یک کشور پیشرفته بخصوص از لحاظ مدنی تبدیل شده و این بخش از پیشرفتها معمولاً در ذکر دستاوردهای جمهوری اسلامی مغفول میماند. حال آنکه ساختار دموکراتیکی که در کشورمان بر اساس عقلانیت اسلامی داریم بسیار ساختار معقول و جالبی است و حالا روز به روز از ثمرات و محسنات آن پردهبرداری میشود.
یک روزی در کشور ما تصور میشد بهترین انتخابات، انتخاباتی است که در آمریکا برگزار میشود! نه تقلب هست و نه چیز دیگری! اما حالا معلوم شد هم دموکرات و هم جمهوریخواه میگویند که در اینجا میلیونها تقلب میشود و شناسنامههای تقلبی و شمارشهای تقلبی و امثال اینها جریان دارد.
بنابراین خیلی مهم است که ما در این مسابقه و پروسه انتخابات وارد شویم و گذشته از این کاندیدای خوب و با درایت و بصیرت باید معرفی کنیم، یک نمایش قوی از استحکام ملی هم باید داشته باشیم و به آمریکا ثابت کنیم که با پمپاژ در فضای مجازی و صحنهگردانی نمیتواند مباحث ما را منحرف کند. ملت ما روی مباحث اصلی تمرکز کند و نامزدها هم در این ز مینه باید موثر باشند و نباید اجازه بدهیم غربیها با شبکههایشان میدانداری کنند. در نتیجه این یک پیروزی عظیم برای ملت ما مثل پیروزیهای قبلی خواهد بود. ما نباید اجازه بدهیم چیزی شبیه فتنه ۸۸ و به صورت پیچیدهتر اتفاق بیفتد.
به هر صورت این تاسیسی که در جناح انقلابی شد و این جبههای که ایجاد شد بسیار اتفاق مبارکی است. من قویاً از این حرکت حمایت میکنم و آن را بسیار حرکت خوبی میدانم، امّا معنایش این نباید باشد که تشکلات سابقهدار دیگر ما احساس کنند دیگر نیازی به فعالیت ندارند. احزاب بسیار قدیمی اصولگرا مثل موتلفه، تشکلهای جامعه اسلامی مهندسین، رهروان و... همه اینها باید وارد میدان شوند. تشکیل این جبهه و معنای آن این نیست که بقیه بروند و بخوابند. این جبهه باید فعال شود، ترکیب بسیار خوبی هم دارد و افرادی که در آن هستند عمدتاً افراد شناخته شدهای هستند و ان شاءالله خودش سبب تحرک میشود.
در این مرحله همه توانمندیهای جناح انقلابی باید از لحاظ تشکل متحرک شوند و خوب است که ما مدام شاهد برگزاری جلسات با هم باشیم؛ لازم نیست لزوماً اتحادیه و به هم پیوستنی از اینها درآید، خود این نشستها خوب است که حرفها را با همدیگر مطرح کنند، مسائل اصلی را از فرعی جدا کنند و مقابله با فتنهها را با همدیگر مرور کنند. بنابراین تشکیل این جبهه کار خوبی است؛ بقیه تشکلها هم فعال شوند، طوری که ملت ما ببیند در اصولگرایان طیف خیلی وسیع وجود دارد و با سلایق مختلف میتوانند با هم کار کنند.
البته مرحله بعدی مسئله عمق بخشیدن به رقابتهاست، در حال حاضر مشهود است که مسائل انتخابات را میخواهند لوث کنند. یکی فغان برمیدارد که سخنرانی من لغو شد، یکی دیگر میگوید کنسرت؟ برخی که در عمرشان یک کنسرت هم نرفتهاند و نمیدانند اصلاً کنسرت چی هست و تفاوت کنسرت با یک جلسه دیگر موزیکال چیست، یک دفعه صبح که بلند شدند طرفدار کنسرت شدند. یکی دیگر میگوید میخواستند من را بگیرند به من فشار آمد! اینها کاملاً برای مخدوش کردن ذهن مردم است.
مسئله اصلی مملکت ما اقتصاد مقاومتی است. کسی که میخواهد نامزد ریاست جمهوری باشد باید گفتمانش روی این محور باشد. مسئله مهم دیگر که نامزدهای انتخاباتی باید روی آن متمرکز شده و برنامه داشته باشند بحث توانمندی علمی کشور است. رهبر معظم انقلاب از روز اولی که رهبری را به دست گرفتند تا امروز پرچمدار توسعه علمی کشور بودند. تنها مدیری که دائماً برای این قضیه وقت گذاشته و کار میکند رهبر انقلاب است و شاید تا الان فقط ۲۰ درصد از توصیههای ایشان در این زمینه اجرا شده و البته همان ۲۰ درصد توفیقات مهمی به بار آورده است.
توانمندی ملی ما در امور فرهنگی و اجتماعی و تکنولوژی اطلاعات میدان عظیمی است. نباید ما از این تکنولوژی وحشت کنیم. بله وقتی دست کسی بیفتد که بلد نیست با آن چه کند و نه فرهنگش را بلد است و نه توسعهاش میدهد و نه امکاناتش را میشناسد، دیگران سوارش می شوند.
هیچ وقت بشر در تاریخ به این درجه در معرض به مهار کشیده شدن نبوده است. شما بشر غربی را درنظر بگیرید یک سنت پول مصرف میکند معلوم است برای کجاست و برای چه و از کجا آمده است. تمام برنامههای روزمره او را مانیتور میکنند، سفر کجا میرود، با چه کسی صحبت میکند، با چه کسی صحبت نکرده است، تلگرام یا هر شبکه اجتماعی موبایلی که استفاده میکند حول چه مسائلی است، محتوای ایمیلهایش چیست و ... زندگی این بشر کاملاً در اختیار قرار گرفته و الان هم معلوم شده که تشکیلات امنیتی از گوگل گرفته تا مایکروسافت تا بقیه حضور دارند و رصد میکنند.
میخواهم بگویم کسی که میخواهد رئیسجمهور شود باید در این مسائل نگاه داشته باشد و به آن ها مشرف باشد. ما باید مباحث را به این سمت سوق دهیم والّا این جنس حرفها که مثلاً بگوییم "ما نباید به زور مردم را به بهشت ببریم" به نظرم نه تنها مفتضح است بلکه متعفّن هم هست. مگر کسی را می شود زورکی به بهشت برد؟ اصلاً مگر چنین کسی را راه میدهند؟ مگر به این راحتیهاست؟ آدم باید لیاقت رفتن به بهشت را پیدا کند. آنجا لیاقتی است، سفارشی که نیست، مگر اینکه ائمه اطهار سفارش و شفاعت کنند والّا کسی را راه نمیدهند. گفتمان انتخابات باید از این مباحث شل و ول و سطحی عبور کند.
میگویند این یک تاکتیک است. آنهایی که حرفهای عمیق ندارند یا جوابهای عمیق برای بحثهای جدی ندارند معمولاً اینطور بحثها را مطرح میکند تا سطح کار را تنزل دهند. یعنی وقتی سطح خودشان بالا نیست، سطح بحثها و گفتگوها را با سطح خود مماس میکنند. و یا اینکه اساساً چنین حرفهای فرعی را مطرح می کنند تا دعوای اصلی که در آن زیر سوال هستند به حاشیه برود.
- لاریجانی: بله؛ اما نقش جریان انقلابی باید این باشد که میدان مباحث جدی را باز کنند و فضای انتخابات به مباحث جدی کشیده شود. هر کسی حرف دارد از هر جناحی بزند، اشکالی ندارد. در مرحله سوم ما باید نیروهای خوب انقلابی را تشویق کنیم که به میدان بیایند. در هر انتخاباتی یک سری نیروهایی وجود دارند که هم پرانرژی و هم آدمهای جافتادهای هستند و درکارهای مختلف بودهاند. اگر از من بپرسید، من نظرم این است که چند نفر از این نیروهای کارآمد به میدان بیایند. حتی در مناظرات سیاسی هم شرکت کنند و همان نشستها را داشته باشند، اما بعد از آخرین مناظرهها براساس یک جمعبندیهایی با هم یکی شوند. یکی میتواند رئیس جمهور شود، یکی معاون اول شود و یکی وزیر. به این شکل یک رقابت بسیار خوب رخ میدهد.
بر اساس نظرسنجیها و تفهّمی که به سادگی میتوان از وضعیت فضای افکار عمومی کرد، موضوع اقتصاد با مشتقات آن یعنی اشتغال، رکود، تورم و ... و همچنین مسئله فساد اقتصادی، مهمترین مسائل مردم هستند. آیا برخی از این افراد که اخیراً در جبهه نیروهای انقلاب فعال شدهاند میتوانند در حل این مسائل کارآمد باشند و مردم به آنها رجوع کنند؟
- لاریجانی: یکی آمادگی ذهنی در خودشان هست و فاکتور دیگر توان استفاده از نظرات کارشناسی است. چون کار یک نفره نیست؛ ریاست جمهوری باید یک مدیریت جمعی را هدایت کند. در جمهوری اسلامی رئیس جمهور هم باید مدیریت کلان کند و هم مدیریت خرد داشته باشد. بخصوص اگر ما بخواهیم یک مانور تحریمی و اقتصاد مقاومتی داشته باشیم در خیلی جهاتش باید تصمیمهای در میدان گرفته شود. بسیار آدم پرکاری میخواهد. یعنی کسی را میخواهد که ساعت ۶ صبح استارت کند و ساعت ۲ نصف شب تمام کند. ۴ ساعت بخوابد، خسته هم نشود. یک کار بسیار سنگینی لازم دارد. پرکار بودن هیچ عیبی هم ندارد. پرکاری لزوماً به معنای کار بدنی هم نیست، بعضی وقتها پرکاری به معنای کار فکری است. جلسات متعددی باید تشکیل و کارها ساماندهی شود.
اول باید خودشان آمادگی ذهنی داشته باشند، شجاعت در برخورد با کارهای بزرگ داشته باشند، ایمان به توان نیروهای جوان تحصیلکرده متدین داشته باشند. نمیخواهم قدر دوستان باتجربه گذشته را نادیده بگیرم، ما الان هم در کابینه افراد باتجربه داریم، قدرشان هم سرجایش هست اما باید دولت آیندهمان بردوش جوانان متدین و تحصیلکرده که بسیار هم با استعداد و بسیار هم فراوان هستند، باشد.
اگر این جوانان با این توصیفات کارها را به عهده بگیرند کوه را جابجا میکنند. ما احتیاج نداریم به اینکه کسی بیاید در مقام رئیس جمهور فلسفه بگوید و مثلاً بحث کند که چطور می شود به جهنم رفت یا نرفت؛ بعضی از این بحثها اصلاً تعبیرهای مندرآوردی از اسلام است و مسئله ما نیست.
تفلسفهای خیلی گشاد مسئله ما نیست. ما امروز باید این حرکت عظیمی که شروع شده یعنی بنای نظام مدنی سیاسی براساس عقلانیت اسلامی را یک قدم جلوتر ببریم. نسل آینده زنده است، تحرک دارد، درس خوانده است، ما باید این تجربه را به آنها تحویل بدهیم و در این روند هر رئیسجمهوری باید یک قدم ما را جلو ببرد. پس باید مؤمن به این تجربه باشد.
فلذا اشکال مهم من به دوستان اصلاح طلب این است که نمیشود داخل شکم اصلاحات گروه عظیمی لانه کنند که به نظام سکولار لیبرال معتقدند و فتنه هم از ناحیه اینها ناشی میشود، و در عین حال مدعی باشیم که میخواهیم در چارچوب نظام فعالیت کنیم. این خلاف منطق و از نظر عملی نشدنی است.
اینکه ما بگوییم از انقلاب فقط امام را دوست داریم و معتقد باشیم ایشان جذبه کاریزماتیک داشت که معنایش پایبندی به انقلاب نمیشود. ضمناً رئیسجمهور و جریانات سیاسی باید به دنبال تقویت نهضت بیداری اسلامی در خارج از کشور باشند. بیداری اسلامی بخشی از حرکت انقلابی ماست. والّا کارهای دیپلماتیک معمولی که خیلی کار مهمی نیست.
اگر بخواهیم ژست سکولار لیبرال بگیریم، که اینها ژستهای دمدهای است. ضمن اینکه نشخوار هزار بار جویده در غرب را در کشور ما به عنوان مدرنیته عرضه میکنند که این در واقع یک جوک است. جالب است افرادی که بویی از مدرنیته نبردند خیلی احساس مدرن بودن هم میکنند. اینکه فکر کنیم اگر کسی سوار هواپیما شد یا موبایل خیلی پیشرفته داشت، مدرن است، خیلی حرف بی ربطی است.
به نظر من جریان انقلابی در وضعیت بسیار خوب و قوی از نظر انتخابات هستند و بسیار امیدوارند.
اگر اجازه بدهید به عنوان سوال بعدی سراغ حقوق شهروندی برویم، اخیراً سندی توسط رئیسجمهور به عنوان سند حقوق شهروندی رونمایی شد. البته این سند از ماهها قبل و شاید یکی دو سال پیش مطرح بود اما به دلیل ورود در کارزار مذاکرات برجام، این مسئله در دولت به حاشیه رفته بود. حقوق شهروندی هم چیزی نیست که با فلسفه و اصل آن کسی مخالف باشد، منتها بحث برسر این است که آیا این چیزی که به عنوان حقوق شهروندی مطرح شده واقعاً همه حقوق اساسی شهروندان را در بر میگیرد؟ و آیا غرض و قصد دولتمردان از رونمایی این سند، حقیقتاً دفاع از حقوق شهروندی است یا یک نمایش از توجه به این حقوق است در حالی که برخی مسئولان اجرایی بسیاری از حقوق اصلی شهروندان از جمله حق تنفس و حیات در هوای سالم را به دلیل کمتوجهی در مسائلی مانند آلودگی هوا به حاشیه راندهاند. اغلب انتقاداتی که طی روزهای پیش به این حرکت رئیسجمهور میشود، از این ناحیه است و برخی کارشناسان آن را اقدامی متظاهرانه هم توصیف کردهاند. نظر شما به عنوان رئیس ستاد حقوق بشر قوه قضائیه در این زمینه چیست؟
- لاریجانی: ما در ستاد حقوق بشر از هرگونه تلاشی که بخواهد حقوق بشر و حقوق شهروندان را بر مبنای عقلانیت متعالی اسلامی غنا بخشیده و تعمیق کند و گسترش بدهد، قویاً حمایت میکنیم. این چیزی است که جای آن امروز در دنیا خالی است. والّا آن حرفهایی که بر مبنای سکولار لیبرالیزم زده میشود ۷۰ سال است که هست و آنها نتوانستند آن را حتی در جوامع خودشان به جای خوبی برسانند.
شما میدانید رئیسجمهور منتخب امروز آمریکا رسماً در سخنرانیهای خود میگوید که شکنجه باید باشد. خب این خیلی جالب است؛ انتهای کار آنها به اینجا رسیده است. این البته اتفاقی نیست. بلکه به این خاطر است که در تفکر سکولار، امنیت بر هر چیز دیگری حاکمیت دارد. و به خاطر امنیت میتوانید هر کاری را انجام دهید. از این جهت حکومت، ژاندارمِ امنیت است و نتیجه این میشود که در آمریکا هر کسی را میخواهند دم مرز تفتیش عقاید و رجیستر میکنند. دهانش را بو میکنند تا ببینند بوی لا اله الا الله میدهد یا خیر؟ این اصلاً فاجعه است. در برخی کشورهای اروپایی هم همین است. اگر این مدلها(حقوق بشر غربی) را بخواهیم در کشور خودمان به صورت شکسته بسته تقلید کنیم که یک ژست وارفته را مرتکب شدهایم.
ما باید به دنبال مدل تعامل رفتار فردی و جمعی خودمان بر اساس عقلانیت اسلامی و مکتب اهل بیت علیهم السلام باشیم. هم آن را بفهمیم و هم تمرین و هم معرفی کنیم.
درباره بیانیهای که ریاست محترم جمهوری پخش کردند به هر صورت ما به این دید باید نگاه کنیم که اگر مقصودشان است که ضمان اجرایی داشته باشد باید به واسطه یک لایحه از سوی قوه قضاییه به مجلس بیاید. چون این سند بعضی جهات حقوقی دارد و طبق قانون اساسی در این موارد قوه قضاییه میتواند لایحه آن را بدهد و از آنجا باید بیاید. من فکر کنم دولت در این روزهای آخر، وقت این کارها را ندارد و با چالشهای اقتصادی که پیدا شده است، الان وقت زیادی برای این نیست. فعلا کار مهمی که دولت در پیش دارد و انشاءالله باید به سامان برساند، این است. درعین حال هر تلاشی از طرف دولت یا هر جمع دیگری که برای تعمیق حقوق انسانها و حقوق شهروندی براساس عقلانیت اسلامی باشد، طبیعتاً اقدام خیلی خوبی است و مورد حمایت ستاد است.
چندی پیش موضوع گفتگوهای حقوق بشری با اروپا توسط آیتالله آملی لاریجانی مطرح شد. آیا گفتوگویی تا کنون صورت گرفته است و آیا طرف مقابل تمایلی به این گفتگوها از خود نشان داده است؟
- لاریجانی: چارچوبی که توسط ریاست محترم قوه قضاییه ترسیم شد، اساس سیاست ستاد حقوق بشر است و این اساس مصوب نظام هم هست و در دبیرخانه شورای امنیت ملی مصوب و تصویب نهایی شد. بر این اساس ما برای گفتگوی حقوق بشری با اروپا منعی نمیبینیم، اما چه نوع گفتگویی؟ گفتگویی که اولاً تجربیات مدنی دو طرف را به رسمیت بشناسد و اگر آنها به تجربیات مدنی خود قائل هستند ما هم به تجربیات خومان قائل هستیم و هیچ گونه برتری برای طرف مقابل به رسمیت نمیشناسیم. اصل اول این است که این مسئله را بپذیرند.
اصل دوم این است که خود بزرگبینی نباید داشته باشند. اینکه فکر کنند ما(غربیها) هستیم و بقیه هم بربری هستند، خیر اینطور نیست. اتفاقاً بربرها آنها هستند. اگر تاریخ را نگاه کنند ما مهد تمدن بشری بودیم.
اصل سوم ما این است که حاصر نیستیم منافقانه بحث کنیم. بحثمان باید صادقانه باشد.
امروز آبروی سازمان ملل رفته است؛ کودککشهای بزرگ مثل رژیم صهیونیستی، عربستان و موتورهای عمده تولید تروریسم مثل آمریکا و اروپا و غیره، طرفدار حقوق بشر شدهاند! اگر حقوق بشر این است، بهتر است صحبتی از آن نباشد.
دوران ما دوران از دست رفتن اعتبار کسانی است که به دروغ خودشان را طرفدار حقوق بشر اعلام میکردند. من قویاً قائل هستم که حقوق بشر حرف و پرچم ما است. ما صادقانه طرفدار حقوق انسانها براساس فکر اسلامی هستیم. ببینید اولین حق انسان که انتظار دارم در بیانات رئیس جمهور هم بیاید این است که ملت ما بتواند مبنای زندگی جمعی خود را اسلام قرار دهد. غرب میگوید ملت ایران یا هر ملت دیگری حق ندارد، اسلام را مبنای زندگی جمعی قرار بدهد و اگر قرار بدهد باید مورد انواع تحریمها قرار بگیرد. حق از این بزرگتر هست که از ما بگیرند و بعد به ما بگویند شما در خیابان میتوانید روسروی بگذارید و نگذارید؟ بلندگو در اذانتان داشته باشید یا نداشته باشید؟ اگر حق انتخاب نوع عقلانیت حاکم بر زندگی جمعی را از ما بگیرند و حقوق کوچک به ما بدهند که اهمیتی ندارد.
حق «امر به معروف و نهی از منکر» یکی از حقوق شهروندی مهم ما است. الان وقتی این موضوع را مطرح کنیم طبق اسناد بین المللی، فضولی و دخالت در امور دیگر است. اما آیا ما به عنوان شهروند یک نظام مدنی اسلامی حق نداریم حق امر به معروف و نهی از منکر را مطالبه کنیم؟ تا به حق پدر بر اولاد و حق اولاد به پدر و حق انسان به همسایه و از همه مهمتر حق ولایت برسیم. در مکتب اهل بیت حق ولایت وجود دارد. یعنی ما باید حقوق ولی مشروع را مطالبه کنیم. اگر به این تفکر اسلامی توجه کنید میدان عظیمی از حقوق را باز میکند. افق جدید دارد. در مکتب اهل بیت(ع) اگر یک ولی مشروع باشد، تولی او واجب شرعی است و اگر نامشروع باشد هرگونه همکاری با او خلاف شرع است و این را دغدغه مشروعیت میگویند. این حق هر شهروند است.
این اجحاف به حقوق بقیه است که یک گروهی علیه ولی مشروع بخواهند شورش و خروج کنند و لذا عنوان بغی بر آنها اطلاق میشود. بغی تجاوز به حقوق همه شهروندان است.
ما به دورانی رسیدهایم که باید حقوق شهروندی را احیا کنیم. چه در مسئله آزادی و چه در موضوع انتخاب نظام مدنی. اینها چیزهایی است که کشف میخواهد، شیرینیها و لذات مدنی اسلامی است. مرده نیست، صادراتی نیست، ژستهای هزار بار دیده شده توسط فرنگیها نیست، نشخوار هزار بار جویده آنها نیست، نوی نو است. ورود به این مسائل جرأت میخواهد؛ باید متفکرین و نویسندههای ما وارد آن شوند. این کار جوانهای خوش فکر امروز ما است، اینها حقوق مطالبه شدنی است، اینها حقوق تبلیغ شدنی است. اینها چیزهایی است که باید حقوق بشر اسلامی در دنیا مطرح کند.
طرف غربی برای این نوع گفتگوها با اصولی که اشاره کردید آمادگی دارد؟ چیزی در این باره به ما گفتهاند؟
- لاریجانی: طبق مصوبه ستاد حقوق بشر وزارت خارجه مسئول پیگیری مذاکرات است، راند اول مذاکرات برگزار شد، من گزارشی که دیدم به نظرم گزارش مقبولی است. آنها به نکات ما کاملاً توجه کردند، وزارت خارجه پیام را به آنها کاملاً رسانده است. در راند دوم باید ببینیم آنها پاسخشان چه چیزی هست. به هر صورت برای راند دوم در این چارچوبی که بیان شد تشکیلات دیپلماسی ما عمل میکند و طبیعتاً ستاد حقوق بشر کمک میکند تا بخش دیپلماسی با دست پر بتواند مذاکرات را پیش ببرد.