به گزاش «نماینده» در آستانه انتخابات ریاست جمهوری، بگومگوهای سیاسی در میان اصلاحطلبان بالا گرفته است.
جریان سیاسی خاص از چند ماه قبل و با نزدیکتر شدن هرچه بیشتر انتخابات ریاستجمهوری دولت دوازدهم در ایران، با دو چالش عمده مواجه شده است که حلّ آنها به سادگی ممکن نیست و همین مسئله کار را به تعارضات رسانهای کشانده است.
حمایت از روحانی با تمام یا بخشی از گفتمان اصلاحطلبی و مبحث معروف «کاندیدای پوششی» دو معضلی هستند که جبهه اصلاحات این روزها از پاسخ صریح به آنها طفره میرود...
اما اشارههای چهرههای جریان چپ به این دو چالش و نظرات پیرامونی آنها را باید از نزدیکتر نگاه کرد.
*تاجیک: حمایت از روحانی نظر شخصی آنهاست/عطریانفر: نیست!
شاید کرکره این ویترین را برای اولین بار «محمدرضا تاجیک»، مشاور عصیانگر رئیس دولت اصلاحات بود که بالا زد.
او در تیرماه گذشته در بخشی از مصاحبه مطوّل خود با روزنامه آرمان امروز گفته بود:
«برای من بسیار عجیب است که برخی افراد چگونه به خود اجازه میدهند به صورت علنی عنوان کنند که جریان اصلاحات در انتخابات آینده قرار است از چه کسی حمایت کند و هنوز هیچ اتفاقی رخ نداده استراتژی جریان اصلاحات در انتخابات ریاستجمهوری آینده را برای رسانهها تئوریزه میکنند. برای من هنوز مشخص نیست است این نگاه مستبدانه و توتالیتر چگونه در بین برخی شخصیتهای اصلاحطلب شکل گرفته که به خود اجازه میدهند به نام نامی جریان اصلاحات سخن بگویند. ما باید اجازه بدهیم پنجرهای جدید در جریان اصلاحطلبی باز شود و نسیمی تازه به این جریان وزیدن کند.»[۱]
او در همان روز و در مصاحبه دیگری که به تفصیل با روزنامه شرق انجام داد هم همین معنا را مؤکداً مورد اشاره قرار داده بود.
شرق از تاجیک میپرسد: «در فضای رسانهای تا بهحال از قول اصلاحطلبان بر این موضوع تأکید شده که همچنان در سال ۹۶ هم از آقای روحانی حمایت خواهند کرد. حتی برخی از تحلیلگران معتقدند که انتخابات ۹۶ با همه این اتفاقات و آسیبی که بدنه اجتماعی از ماجراهای اخیر خورده است، به دلیل اینکه راه دیگری ندارد، مثل اینکه فقط یک ماشین برای عبور داشته باشد، مجددا آقای روحانی را انتخاب خواهد کرد، این چه اندازه به واقعیت نزدیک است؟ آیا درباره آلترناتیوهای آقای روحانی بهطور جدی در جریان اصلاحطلبی بحث شده است یا نه؟»
و تاجیک هم جملات کوتاهی که در گفتوگو با آرمان امروز بیان کرده بود را اینگونه بسط داد:
«بله؛ میشنوم و میخوانم که برخی به نام نامی کلیت و تمامیت اصلاحطلبی از حالا تجویزهایی میکنند، من چنین صلاحیتی را نه برای خودم و نه برای دوستانی که از این موضع سخن میگویند، نمیبینم؛ باید ببینیم عقل جمعی در فضای اصلاحطلبی چه حکم میکند. در نهایت بالاخره نخبگان اصلاحطلبی کنار هم مینشینند به جمعبندی میرسند و آن جمعبندی را بهعنوان اراده جریان اصلاحطلبی در آینده مطرح میکنند. میدانم در جریان اصلاحطلبی، خیلیها هستند که به گزینههای دیگری میاندیشند و خیلیها هستند که از شرایط کنونی "عبور" کردهاند؛ اما آیا تصمیم و تجویز آنها عقلایی است؟ من درباره هیچکدام از اینها صحبت نمیکنم؛ زیرا استدلالهای لازم را نه شنیدهام و نه ارائه کردهام؛ اما باید در مواجهه عقول و استدلالها، ما به استدلال برتر برسیم و در نهایت همه به قواعد آن تن بدهیم، هرچند برخی از ما از آن دل خوشی نداشته باشیم یا چندان نپسندیم؛ اما بههرحال بهعنوان عقل جمعی باید پذیرای آن باشیم. هنوز آن اتفاق نیفتاده است.
بنابراین اگر برخی از افراد جایی صحبت میکنند، من دوستانه از آنها میخواهم یا تأکید کنند که اظهار نظر شخصی میکنند، یا اینکه بالاخره به شکلی سخنان خودشان را توجیه کنند که بدنه اصلاحطلبی متوجه شود، اینها چنین اقتدار، مقبولیت و منزلتی دارند که به نام تمامی اصلاحطلبان سخن بگویند؛ بنابراین این فضا وجود دارد و ناظر به روزهای آتی است. ما به زمان احتیاج داریم تا درباره اینکه چه فضایی باید ایجاد شود و چه کسی باید کاندیدای اصلاحطلبان شود، تصمیم بگیریم و ببینیم ما میخواهیم با چه برگی بازی کنیم؛ این هنوز کاملا مشخص نشده است.»
تاجیک مخلص کلام را گفته بود.
از اصلاحطلبانی که ژن عبورشان باز هم فعال شده و کم هم نیستند تا آنهایی که نظر شخصی خودشان مبنی بر حمایت از روحانی را نظر جمعی جبهه اصلاحات جلوه میدهند و در اینجا و آنجا بیانش میکنند.
البته ضمیر، مرجع خودش را هم پیدا کرد...
صحبتهای تاجیک را انگار بیش از هرکسی «محمد عطریانفر» عضو ارشد حزب کارگزاران سازندگی بود که دید و خواند.
رؤیت و خوانشی که عطریانفر را حتی به واکنش هم واداشت و او چندی بعد در مصاحبه با شماره ۹۱ نشریه صدا و در جملات پایانی خود بدون اینکه نامی از تاجیک ببرد، گفت:
«اصلاحطلبانی که آقای روحانی را گزینه اول و آخر اعلام کردهاند، نظر شخصی خود را مطرح ننمودهاند، بلکه نوعا اظهارات آنها معطوف به جمعبندی جبهه اصلاحات است، جبههای که رهبران اصلاحات نیز در میانه آن نقش تمامکننده و تعیینکنندهای دارند.»
*جنجالی به نام «کاندیدای پوششی» /عربسرخی، شیرزاد و ناصری علیه الویری
از این قضایا گذشت تا اینکه چند هفته قبل «مرتضی الویری» از فعالان اصلاحطلب و شهردار سابق تهران، بحث «کاندیدای پوششی اصلاحطلبان در کنار روحانی» را نیز مطرح کرد.
او در یک مصاحبه با بیان اینکه اصلاحطلبان به احتمال عدم حضور روحانی در انتخابات سال ۹۶ هم فکر کردهاند اظهار کرده بود: به دلایلی احتمال میدهیم که آقای روحانی را در صحنه انتخابات نداشته باشیم.
او افزوده بود: من نمیخواهم چندان اسامی افراد را بگویم اما مثلا کسی مانند آقای جهانگیری تأیید صلاحیت میشود و میتواند وارد میدان شود. آقای عارف هم همینطور. زیرا قبلا تأیید صلاحیت شده و اکنون هم عضو مجمع تشخیص مصلحت است که مهر تأیید رهبری را دارد. میتوان روی افراد دیگری فکر کرد.
و شاید همین صحبتها بود که با واکنش نسبتاً تند «عبدا... ناصری»، «احمد شیرزاد» و «فیضا... عربسرخی» از فعالان ستادی اصلاحطلب مواجه شد.
ناصری از این گفت که «این پیشنهاد خوشبختانه مورد استقبال قرار نگرفت. طرح آن نیز خطرناک است چون جامعه رأی اصلاحطلبان و هواداران دولت را مخدوش میکند. البته ثبت نام افرادی همراه با آقای روحانی ایرادی ندارد اما نباید در افکار عمومی طرح شود.
احمد شیرزاد هم در مقالهای در روزنامه آرمان امروز در این باره نوشته بود: «معتقدم طرح چنین مسالهای (نامزد پوششی) انحرافی است و به هر دلیلی که مطرح شده یا کج سلیقگی است یا به نوعی خدایی نکرده غرضی در مطرح کردن چنین موضوعی وجود دارد.»
فیضا... عربسرخی نیز دیگری فعال ستادی اصلاحطلبی بود که بحث کاندیدای پوششی را به باد انتقاد گرفت.
او در مصاحبه با روزنامه الکترونیکی امید ایرانیان طی اظهاراتی گفت: «معرفی کاندیدای پوششی ممکن است مشکلاتی را ایجاد کند. کسانی که این بحث را مطرح کردند، دغدغههایی داشتند که واقعی هم است اما به نظرم این مسألهای نیست که ما آن را بخواهیم در سطح عمومی مطرح کنیم و حتی برایش کار تبلیغاتی انجام دهیم. این دغدغه را باید در سطح تصمیم گیران جبهه حل و فصل کرد. بنابراین من به دوستان همراه دولت توصیه میکنم از تبلیغاتی کردن این بحث بپرهیزند. چون بحث از یک دغدغه است.»
*تاجیک: «کاندیدای پوششی» ضروریست؛ عبدی: شما فاقد تحلیل هستید! /محمد هاشمی: در شورای اصلاحطلبان کسی از این حرفها نمیزند
این دعوای کشدار اما در روز شنبهی پس از درگذشت مرحوم هاشمی، بصورتی جدیتر و مبناییتر در روزنامههای آرمان امروز و اعتماد مطرح شد.
«محمدرضا تاجیک»، از تئوریسینهای اصلاحطلب طی اظهاراتی در گفتوگو با آرمان امروز، همان مباحث چند ماه قبل خود را باز هم مطرح کرد و ۲ بحث کاندیدای پوششی و حمایت تامّ یا مشروط اصلاحطلبان از روحانی را پیش کشید.
او که از کاندیدای پوششی با عنوان «کارتهای دیگر اصلاحطلبان» نام میبرد و گویا با الویری نیز همنظر است، در این رابطه میگوید:
بنده در شرایط کنونی تمرکز بر یک گزینه را عقلایی نمیدانم. به نظر من ممکن است شرایطی در انتخابات به وجود بیاید که اصلاحطلبان نتوانند مانند سال۹۲ با کارت آقای روحانی بازی کنند. به همین دلیل اصلاحطلبان در انتخابات ریاستجمهوری سال۹۶ باید کارتهای مختلفی برای بازی در اختیار داشته باشند. البته منظور من این نیست که با این کارتها در هر شرایطی بازی شود. اصلاحطلبان باید زمانی از کارتهای دیگر خود استفاده کنند که امکان بازی کردن با کارت اصلی وجود نداشته باشد.
تاجیک همچنین تصریح میکند: برخی از دوستان اصلاحطلب عنوان میکنند که تنها گزینه اصلاحطلبان در انتخابات آقای روحانی است و به هیچ عنوان به صلاح نیست در کنار ایشان گزینه دیگری در انتخابات حضور داشته باشد. این دوستان هیچ گونه تمهیدی برای شرایط دیگر انتخابات نمیاندیشند و تنها به دنبال این هستند که با کارت آقای روحانی در انتخابات بازی کنند. این در حالی است که انتخابات نیازمند دوراندیشی و در نظر گرفتن هر شرایطی است و هر جریان سیاسی باید کارتهای متعددی برای بازی هوشمندانه در انتخابات در اختیار داشته باشد. اصلاحطلبان باید کارتهای متعددی در انتخابات۹۶ در اختیار داشته باشند و در زمان لازم از آن استفاده کنند.
مشاور رئیس جمهور دولت اصلاحات، همچنین درباره چالش دوم، یعنی حمایت تام یا مشروط اصلاحطلبان از روحانی نیز با کنایه به دولت اعتدال بیان میکند: جریان اصلاحات نباید سرنوشت خود را به حیات کسانی گره بزند که در سیاست اجرایی به ویژه در زمینه مسائل داخلی موفقیت چندانی نداشته و در مسائل خارجی نیز با مشکل اجرایی شدن برنامههای خود مواجه شدهاند.
تاجیک با بیان اینکه انتخابات ریاستجمهوری باید در ذیل گفتمان اصلاحات قرار بگیرد و نه اینکه جریان اصلاحات در ذیل انتخابات ریاستجمهوری قرار داشته باشد، میافزاید:
«جریان اصلاحات "پطرس فداکار" آقای روحانی نیست که همه سرمایههای خود را برای حمایت از ایشان به میدان بیاورد، اما سهم اندکی از قدرت آینده کشور داشته باشد یا اینکه اصلا سهمی به آن تعلق نگیرد. قرار نیست جریان اصلاحات خود را خم کند تا آقای روحانی روی دوش آن قرار بگیرد و وارد پاستور شود و بعد دو طرف با هم خداحافظی کنند و ارتباط خود را قطع کنند.»[۷]
ما دقیقاً نمیدانیم که این مسئله اتفاقیست یا بصورت هماهنگ شده رخ داده! اما همزمان با صحبتهای تاجیک، روزنامه اعتماد نیز متن مصاحبه خود با «عباس عبدی»، از فعالان اصلاحطلب را منتشر کرد که طی آن نعل به نعل صحبتهای تاجیک در دو مناقشه اشاره شده پاسخ گفته میشود!
عبدی درباره بحث حمایت تام یا مشروط اصلاحطلبان از روحانی به اعتماد گفته است: اصلاح طلبان گمان می کنند که چاره ای جز حمایت از روحانی ندارند، در حالی که باید نگاه شان را به نحوی اصلاح کنند که این گزینه را نه از روی ناچاری که آن را انتخاب خود بدانند!
او در پاسخ به این سؤال که چرا اصلاح طلبان یکپارچه از روحانی حمایت می کنند؟ تصریح میکند: چرا نکنند؟ دنبال چه چیزی هستند که ممکن باشد و بتوانند آن را از طریق دیگر تامین کنند؟
عبدی همچنین درباره بحث «کاندیدای پوششی و آلترناتیو روحانی» یا به قول تاجیک «کارتهای اصلاحطلبان» نیز در پاسخ به خبرنگار اعتماد اینطور میگوید که:
چنین پرسشی در حال حاضر بیهوده است، اهدافی را که روحانی در حال حاضر تامین می کند، حتی بالاتر از سقف امکانات اصلاح طلبان است. بالاتر از سقفی که خودشان بتوانند تامین کنند. طرح چنین پرسشهایی ناشی از فقدان تحلیل و برنامه روشن نزد برخی از اصلاح طلبان است.
در ادامه همین مناقشات، «محمد هاشمی» برادر مرحوم هاشمی و از کارگزارانیهای قدیمی نیز به صحنه آمد و روز شنبه گذشته در بخشی از گفتوگوی خود با خبرگزاری ایلنا درباره هر دو موضوع سخن گفت.
او در اشاره به بحث کاندیدای پوششی و در پاسخ به ایلنا تصریح کرد: «اگر اصلاح طلبان چنین موضوعی را مطرح میکنند و میگویند در کنار روحانی گزینههای دیگری باید داشته باشیم به این دلیل است که اگر بر فرض یک درصد صلاحیت روحانی تأیید نشد افراد دیگری وجود داشته باشند، که در صورت تأیید نیازی نیست در کارزار رقابت نامزد دیگری حضور داشته باشند.
باید به یاد داشته باشیم از طرفی انتخاب گزینه دیگر در کنار روحانی باعث ریزش رأی او میشود؛ زیرا هر شخصی که وارد میدان رقابت میشود برای خود میزانی رأی دارد که میتواند آرای نامزذ اصلی را کاهش دهد. درون جناح اصلاح طلب بعضاً اگر چنین مسائلی مطرح میشود عمدتا توسط اشخاص گفته میشود. ما نمیبینیم در شورای اصلاح طلبان یا یکی از احزاب آن چنین مطالبی مطرح شود، عموما این نوع حرفها از سوی شخص گفته میشود.»
او همچنین در اشاره به ماجرای حمایت تامّ یا مشروط و شاید در کنایه به تاجیک! در ادامه صحبتهایش تصریح کرد: نباید این توقع را داشت هر جریانی که از او(روحانی) حمایت میکند حتما باید جایی در کابینه داشته باشد.
*نتیجهگیری.../ستاد جریان خاص معمای کاندیدای پوششی و حمایت تام یا مشروط از روحانی را چگونه حل کرد!؟
در سرجمع این قال و مقالها اما بایستی اشاره کرد که به نظر میرسد نظر ستاد اصلاحات و تصمیم معاریف همپیمان این گروه، بر عدم معرفی کاندیدای پوششی باشد.
و هیچ کاندیدایی از جانب آنها بعنوان کاندیدای رسمی وارد عرصه انتخابات ریاست جمهوری ۹۶ نخواهد شد.
چه اینکه اصلاحطلبان بر اساس روندها و تحلیلهای موجود، اساساً قصدی هم برای شرکت مسئولیتآور در انتخابات ریاست جمهوری آینده ندارند و تمام توان خود را بر «انتخابات شورای شهر» متمرکز کردهاند.
در مسئله حمایت تام یا مشروط آنها از رئیسجمهور روحانی هم بایستی به یک نکته مهم اشاره کرد و آن اینکه معاریف ستادی اصلاحطلب اینگونه مسئله را حل کردهاند که باید از روحانی بصورت یک «کاندیدای غیر رسمی» حمایت کرد.
این چهرهها طی ماههای اخیر بارها عنوان کردهاند که «روحانی کاندیدای رسمی اصلاحطلبان نیست بلکه گزینه مورد حمایت است».
این سخن سهل و ممتنع در اصل به این معنیست که اصلاحطلبان در قبال این حمایت، حاضر به پذیرفتن هیچ مسئولیت دموکراتیکی در قبال شکست روحانی نخواهند بود و فیالواقع در صورت شکست او عنوان خواهند کرد که روحانی کاندیدای رسمی ما نبوده پس ما شکست نخوردهایم!
جالب آنکه چهرههای جریان سیاسی خاص در این زمینه صراحتاً نیز عنوان کردهاند که در انتخابات آتی ریاستجمهوری، برای رئیسجمهور «ستاد انتخاباتی» هم تشکیل نمیدهند.
گزینهای که به پیشبرد بهتر طرح آنها برای عدم قبول مسئولیت در فرایند انتخابات ریاست جمهوری کمک میکند. و سببساز احتمال بیشتر موفقیت آنها در «انتخابات شورای شهر» خواهد شد.