اما اکنون و در مقام پیش بینی و پرداختن به حوادث و رویدادهای بعد از رحلت مرحوم هاشمی رفسنجانی، تصورات متنوعی درباره چگونگی پر شدن خلاء جایگاه حقیقی و حقوقی وی در نظام اسلامی، از ذهنها عبور میکند. شاید نتوان هیچ کدام از شخصیتهای نظام را در میزان تاثیرگذاری و کادرسازی با وی مقایسه کرد، ولی پر شدن جای خالی او در کرسی ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام، به عنوان آخرین جایگاه حقوقی هاشمی رفسنجانی، میتواند موجب ایجاد رویدادهای تازهای باشد که به احتمال فراوان، با اخبار منتشره از اظهارنظرهای ریاست قبلی و بقیه اعضای مجمع و همینطور اخبار عدم حضور برخی از شخصیتهایی که با وجود رفسنجانی علاقهای به حضور یا شرکت فعالانه در جلسات مجمع نداشتند، متفاوت خواهد بود.
اکثر شخصیتهایی که احتمال دارد بعد از او به عنوان رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام توسط رهبر معظم انقلاب انتخاب شوند، کار سختی را برای حفظ اعتدال سیاسی نمادینی که هاشمی با توجه به شخصیت خود در این جایگاه به وجود آورده بود، در پیش دارند.
از بین گزینههای احتمالی جانشینی او در ریاست مجمع تشخیص مصلت نظام، باید به آیتالله سید محمود هاشمی شاهرودی اشاره کرد. آیتالله شاهرودی تا سال ۱۳۷۸ از اعضای شورای نگهبان بود. وی در مردادماه ۱۳۷۸ با حکم رهبر انقلاب به ریاست قوه قضائیه کشور منصوب شد و به مدت ده سال سکاندار این جایگاه بود. وی پس از پایان دوره ریاست قوه قضائیه، باز هم به حکم مقام معظم رهبری این بار به عضویت در شورای نگهبان و مجمع تشخیص مصلحت نظام منصوب شد. البته مهمترین دلیلی که موجب بروز احتمال انتصاب آیتالله هاشمی شاهرودی در جایگاه ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام شده است، حکمی است که رهبر انقلاب در مرداد سال ۱۳۹۰، وی را به عنوان ریاست هیئت عالی حل اختلاف و تنظیم روابط قوای سهگانه منصوب کرد.
از دیگر گزینههای احتمالی ریاست بر مجمع تشخیص مصلحت نظام، بعد از مرحوم هاشمی رفسنجانی، غلامعلی خدادعادل است. حدادعادل که هم اینک عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام است، به طور همزمان ریاست فرهنگستان زبان و ادب فارسی ایران، عضو فعال شورای عالی انقلاب فرهنگی و همچنین عضو شورای سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی ایران است. در صورت انتخاب او در جایگاه ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام، همانگونه که وی اولین رئیس غیرروحانی مجلس شورای اسلامی بود، اولین رئیس غیر روحانی این مجمع هم لقب خواهد گرفت.
گزینه بعدی علی اکبر ناطقنوری است. وی سابقه همکاری طولانی در سالهای پس از انقلاب با مرحوم هاشمی رفسنجانی دارد. رئیس دورههای چهارم و پنجم مجلس شورای اسلامی، هم اینک با حکم رهبر انقلاب، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام و رئیس دفتر بازرسی رهبری است. وی که به نوعی موسس اتحادیه بین المجالس کشورهای اسلامی است، در انتخابات سال ۱۳۹۲ به همراه مرحوم هاشمی رفسنجانی و برخی از شخصیتهای سیاسی اصلاح طلب، حسن روحانی را به عنوان کاندیدای مورد قبول خود معرفی کردند. در صورت انتخاب وی به عنوان ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام، احتمالاً در نوع نگاه رئیس جمهور دولتهای نهم و دهم درباره میزان تاثیرگذاری سخنانش در این مجمع تغییری حاصل نشود.
در نهایت میتوان به محسن رضایی، دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام، که از همواره از همراهان مرحوم هاشمی رفسنجانی در زمان جنگ و بعد از آن بود هم عنوان به یکی از گزینههای ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام اشاره کرد. رضایی که از فروردین سال ۱۳۹۴ به کسوت سرداران سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بازگشته است، در ۲۷ سالگی با حکم امام خمینی به فرماندهی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی برگزیده شد.
باید منتظر ماند و دید که رهبر انقلاب درباره آینده مجمع تشخیص مصلحت نظام، چه تصمیمی دارند و چه کسی را به عنوان دومین رئیس این نهاد تصمیمگیر در نظام اسلامی انتخاب خواهند کرد.