به گزارش «نماینده» نشست سه جانبه مسکو با حضور وزیران امور خارجه ایران، روسیه و ترکیه در هفته گذشته توجه بسیاری از رسانه ها را بخود معطوف کرد.
یکی از مهمترین مسائلی که اغلب کارشناسان مسائل بین الملل در خصوص جلسه مسکو به آن توجه داشتند مسئله تحلیل موقعیت کنونی ترکیه و وضعیت ارتباط آنکارا با گروه های تروریستی مستقر در سوریه به خصوص تکفیری های داعش بود.
در این سالها یعنی دقیقا از سال ۲۰۰۳ که اردوغان عنان دولت را به دست گرفته است، ترکیه همواره خواستار مطرح کردن خود به عنوان منبع قدرتی موثر در منطقه بوده است، منبع قدرتی که از هیچ تلاشی برای برتری فروگذار نمیکند.
کارشناسان در کنار تحلیل همه رفتارهای اقتدار گرایانه اردوغان، تلاش برای ایجاد و حمایت از گروه های تروریستی مانند داعش و النصره را هم ناشی از همین روحیه اقتدار گرایانه او می دانند.
ترکیه در این سالها آنچنان از تروریست ها حمایت کرد که خود به عنوان طرفی از طرفهای درگیر در بحران سوریه و عراق شناسایی شد اما حالا و بعد از گذشت ۵ سال از بحران منطقه، با حضور وزیر امور خارجه این کشور در نشست مسکو به نظر می رسد که اردوغان در مقابل گذشته خود اینبار در کنار پوتین و ژنرال سلیمانی قرار گرفته است. البته کارشناسان معتقدند که اینبار این حضور نه از سر قدرت بلکه به عنوان یک کشور بحرانزده و نماینده برخی از آتشافروزان دیروز و استمدادطلبان امروز در سوریه انجام شده است چرا که امروز نه "حلب"ی هست که اردوغان آن را به عنوان بخشی از خاک خود تصور کند و نه امنیت و آرامشی که تکریه به آن بنازد و ادعای اتقدار کند و لذا در شرایطی که هنوز اطلاع درستی از توافقات و متن نشست مسکو در دسترس رسانهها نیست برخی کارشناسان حضور ترکیه در این نشست را عبور اردوغان از داعش و تمایل آنکارا به سمت طرف های متحد دولت قانونی سوریه تحلیل میکنند.
در این بین اما سوالی که مطرح میشود به چگونگی ارتباط اردوغان و داعش و اثبات این مسئله بر میگردد.
برای بررسی این مسئله باید به کمی قبل برگشت. بعد از آنکه جنگنده روسیه از سوی ترک ها مورد هدف قرار گرفت و در زمانی که رابطه مسکو و آنکارا دچار چالش و تنشی جدی شد، اسناد مهمی در خصوص ارتباط خانواده اردوغان با گروه تروریستی داعش و معاملات نفتی و اقتصادی میان آنها منتشر شد. همان اسناد و تصاویری که از انتقال نفت داعش به خارج از مرزهای سوریه و عراق حکایت داشت و چندین بار هم توسط روسیه مورد هدف قرار گرفت.
از سوی دیگر ناظران سیاسی معتقدند که آنکارا همواره به عنوان بستری مطمئن و امن برای برگزاری جلسات و تجمع سران حزب بعث عراق به رهبری طارق الهاشمی معاون فراری و اسبق رییس جمهور عراق مطرح بوده است. جلساتی که به دنبال آن مناطق مختلفی در عراق و سوریه از سوی گروهی تکفیری داعش اشغال و بحران گسترده سوریه، عراق را در برگرفت که ترکش های آن امنیت اروپا را نیز به چالش کشید.
سومین مسئله حضور فیزیکی ارتش ترکیه در خاک سوریه و همراهی با النصره تا شهر الباب است. کارشناسان معتقدند که ترکیه با بهانه وجود تهدیدات امنیتی و وجود تروریست های مسلح به دنبال حضور در مناطق شمالی عراق و سوریه و استفاده از منابع نفتی و در واقع اشغال غیر قانونی و الحاق مناطق شمالی این دو کشور بود.
این روند تا جایی ادامه پیدا کرد که ترک ها معتقد بودند اگر امکان الحاق و اشغال مناطق توسط خودشان میسر نشود خللی در پروژه و منافع آنکارا ایجاد نمیکند. این بحران میتواند زمینه ساز خلافت داعش و سیطره تکفیریها بر این مناطق باشد. پروژه ای که به دنبال آن مناطق مذکور با یک دولت تروریستی و پایتختی معین به همراه جمعیتی سنی مذهب بیش از هر کشوری به ترک ها تمایل دارد و میتواند بهترین بستر برای فعالیت و نفوذ اقتصادی اردوغان باشد و از سوی دیگر ترک ها می توانند با ایجاد چنین شکافی ارتباط ایران و عراق و سوریه و در نهایت حزب الله را دچار یک چالش کرده و از گسترش ایدئولوژی اسلام انقلابی ایران جلوگیری کنند.
چشم انداز اجرای این پروژه در کنار افزایش نفوذ ترکیه در منطقه میتواند محصولات دیگری چون بهره برداری از اهرمی موثر و مهم برای سرکوب کردها و مدیریت چالش های امنیتی نشات گرفته از بحران کردی در ترکیه را فراهم آورد.
کارشناسان سیاسی اما علت دیگری را نیز برای حمایت اردوغان از تکفیری ها مد نظر قرار می دهند. آنها می گویند در صورت حمایت اردوغان از داعش و تثبیت موضع از سوی این گروهک تروریستی ترکیه می تواند مسیر خط لوله گاز خود را کوتاه و از امتیاز دهی آنکارا به کشورهای اردن و سوریه نیز جلوگیری کند. در این شرایط جدید خط لوله گاز ترکیه از عربستان به سرزمین های داعش و در نهایت ترکیه میرسد که برای ترک ها امتیاز قابل توجهی است.
همه این علت ها پاسخ به همان سوالیست که چرا اردوغان میبایست به تکفیری ها دل ببندد ولی حالا سوال اینجاست که ترکیه در نشست مسکو چه می کند؟
کارشناسان معتقدند بعد از مسئله کوبانی و شکست داعش در منبج توان رزمی این گروه تروریستی در برآورده ساختن خواسته های حامیان خود با تزلزل رو به رو شد و پس از آن پیروزی مقاومت در حلب و فتح این استان به مثابه وارد آمدن ضربه ای مهلک بر پیکره دیگر گروه تروریستی مورد حمایت اردوغان یعنی القاعده بود.
فرماندهان میدانی که در نبرد با تکفیری ها کارنامه مثبتی از خود به جای گذاشته اند بر این باور هستند که یکی از دلایل حضور ترک ها در نشست مسکو، شکست داعش و گروه های مورد حمایت آنکارا در تامین اهداف از پیش تعیین شده آنها است. موضوعی که علاوه بر جدایی ترک ها از داعش، حتی به صورت موقت بیانگر این مسئله است که مذاکرات دیپلماتیک تنها زمانی موفق است که با تحولات و پیروزی میدانی همراه باشد.
یکی دیگر از دلایل جدایی ترک ها از داعش پیوستن هزاران شهروند ترکیه به تکفیری ها و سرایت تهدید به داخل خاک این کشور است و عملیات های متعدد تروریستی تاییدی بر مدعاست.
از دیگر اهداف جدایی ترکها از داعش عدم موفقیت اردوغان در سرکوب کردها و مدیریت بحران کردی در جنوب ترکیه است. با شدت گرفتن بحران تروریستی تکفیری در عراق و سوریه نه تنها کردها تضعیف و نابود نشدند بلکه با حمایت سرویس های غربی و کشورهای اروپایی توانستند توان خود را ارتقاء دهند و به جایی برسند که رودر روی ترک ها بایستند.
کردها توانستند با حمایت آمریکا که خود برای کنترل آنکارا از سوی واشنگتن طراحی شده بود به بهانه مقابله با داعش و تروریست های تکفیری به سواحل غربی رود فرات ورود پیدا کنند که بار امنیتی شدیدی را برای ترکیه به همراه داشت.
ترکیه و حزب عدالت و توسعه با مشاهده این مسائل و شکست پروژه گروه های تکفیری از یک سو و همچنین غرق شدن در باتلاق تجاوز رسمی به خاک سوریه از سوی دیگر بر آن شد تا با فاصله گرفتن از داعش تمایل بیشتری به حل بحران سوریه بر سر میز سه جانبه مسکو نشان دهند که این موضوع خود به تنهایی بیانگر توان جمهوری اسلامی ایران و روسیه را به عنوان اثرگذارترین بازیگران غرب آسیا و شکست پروژه نو عثمانی ترک ها است.