نگاهی به تاریخ بهویژه برهه حساس و سراسر شور و حماسه دفاع مقدس نشان میدهد که چرا و چگونه ملت ایران توانستند در برابر دشمن تا بن دندان مسلح و مورد حمایت ابرقدرتهای شرق و غرب، مقاومت کرده و پیروز و سربلند از میانه میدان کارزار خارج شوند. نبرد مقدسی که در آن جوانان و حتی پیران با توان رزمشان و کودکان با داشتههای درون قلکهایشان به مقابله با دشمن برآمدند و آن شد که جهانیان دیدند و سالها باید بگذرد تا با انتشار اسناد مذاکرات سران کشورهای ابرقدرت حامی صدام عظمت این حماسه بر همگان عیان گردد.
نامهای که در نمازجمعه خوانده شد
حضرت آیتالله العظمی «خامنهای» در نمازجمعه ۱۴ آذر ۱۳۵۹ تهران متن یک نامه را برای مردم خواندند. ایشان تأکید کردند: «نیروی مردم را قدر بدانید، به خدا این هیجان، این همکاری، این ایمان، این آمادگی، در هیچ ملتی مشاهده نمیشود. معنای ایثار را که ما در قرآن میخواندیم و معنا میکردیم برای خودمان و دیگران امروز داریم به طور آشکارا و علنی میبینیم.»
خطیب جمعه تهران یکی از نامههای ارسال شده از سوی مردم به خود را خوانده و افزودند: «نامهای به نام من نوشتهاند و در اول به امام عظیمالشأن و شهیدان گلگون کفن انقلاب اسلامی سلام فرستادهاند و یک مبلغ پول هم در این نامه بوده، [در این نامه آمده است] ما دانشآموزان کلاس پنجم مدرسه دهکده نمونه از توابع کرج که ۱۴ نفر میباشیم، مبلغ زیر را از خرجی خودمان که هر روز پدرانمان برایمان میدهند پسانداز نمودهایم و با تشویق و ارشاد معلممان خدمت شما ارسال کردیم تا به دانشآموزان جنگزده کشور عزیزمان این کمک ناچیز را بدهید شاید دین خودمان را بتوانیم ادا کنیم.»
یک سخنرانی، ۴ نکته!
آیتالله «منتظری»، یکی از شخصیتهایی است که در طول مبارزات علیه رژیم ستمشاهی زحمات طاقتفرسایی کشید و ماهها و سالها در زندان و تبعید گذراند با این وجود سرنوشت این فرد و عاقبتی که دچار آن شد، برای همگان عبرتانگیز است.
گرفتار شدن در چنگ اطرافیان فاسد تا حمایت از منافقین جنایتکار دو فراز زندگینامه این شخصیت است. نگاهی به بخشی از زندگینامه آیتالله منتظری و بهخصوص سخنان وی در سال ۱۳۵۹ میتواند عمق تغییرات وی در سالهای میانی دهه ۶۰ را نشان دهد.
آیتالله منتظری در خطبههای نمازجمعه ۱۴ آذر ۱۳۵۹ قم خطاب به مردم گفتند: «در شعارهایتان مرگ بر آمریکا هرگز فراموش نشود.»
وی گفت: «بارها تذکر دادهایم که در صدر اسلام مسلمانها با اینکه تعدادشان کم بود و تجهیزاتی نیز نداشتند، در مقابل دشمنهای بزرگ و مشرکین از جمله دو ابرقدرت دنیای آن روز یعنی روم و ایران پیروز شدند. چیزهایی که عوامل پیروزی مسلمانان بود، یکی ایمان و اتکای آنها به خدا بود و دوم همبستگی و اتحاد مسلمانان و سوم رهبری پیامبراکرم(صلیاللهعلیهوآله) داشتند و از پیامبر اکرم و رهبرشان صددرصد اطاعت میکردند. همین ۳ عامل، سبب پیروزی ملت ما بود.»
آیتالله منتظری گفت: «اگر میخواهیم انقلاب ما باقی باشد و انشاءالله این انقلاب به همه کشورهای جهان سوم و همه کشورهای اسلامی صادر شود و آنها هم در کشورشان انقلاب اسلامی باشد، اسلام در همه کشورها حکمفرما باشد این سه عامل را حفظ کنیم: «اولاً شعار اسلام، شعار الله اکبر و لا اله الا الله یادتان نرود. دوم اتحاد و وحدت کلمه، همبستگی را حفظ کنید، دشمن میخواهد هر روز در بین ما اختلاف ایجاد کند به هر نحوی و با طرح کردن مسائلی انقلاب ما را شکست بدهد؛ باید وحدت کلمه را حفظ کنیم و پیروی از رهبر قاطع را همیشه مدنظر داشته باشیم.»
انتقادهای ما خوراکی برای دشمنان درست نکند
وی با برشمردن جنایات آمریکا گفت: «هر روزی از یک راه دشمنان میخواهند ایجاد فتنه کنند. جنگ درست بکنند. من و شما بایستی هوشیار باشیم توجه داشته باشید که گول نخوریم. من توصیه میکنم به همه ملت، به همه گروهها، اگر نسبت به هم انتقاد دارید، انتقاد سازنده و دوستانه مانعی ندارد چنانچه خود من هم گاهی اوقات انتقاد میکنم اما جوری نباشد که انتقادها خوراک برای رادیوهای بیگانه و دشمنان درست بکند و آنها بفهمند که بین ما دعوا و اختلاف هست.»
وی در ادامه با اشاره به خبری در مورد توصیه «برژینسکی» مشاور امنیت ملی «کارتر» به وزارت خارجه این کشور که با گروههای مخالف در ایران تماس بگیرد، گفت: «او که نمیآید بگوید من وزیر امورخارجه آمریکا هستم یا از سیا آمدهام راههای مختلفی وجود دارد پس ای گروهها بیایید و برای پاسخ دندان شکن به این تلاشها به مردم بپیوندید.»
آیتالله منتظری همچنین گفت: «آمریکا هر روزی به یک وسیلهای میخواهد انقلاب اسلامی را از بین ببرد. شما یادتان نرود. دشمن بزرگ ما آمریکاست. توی شعارهایتان مرگ بر آمریکا یادتان نرود.»
محورهای مختلف یک سخنرانی
سخنان آیتالله منتظری محورهای مختلفی دارد که در ادامه به یکایک این محورها و اقدامات آینده وی که درست در نقطه مقابل توصیههایش به مردم قرار داشت، اشاره میکنیم.
۱-اطاعت بدون قید و شرط از رهبری یکی از شرایط پیروزی است: آیتالله منتظری از اواسط دهه ۶۰ درست برخلاف این توصیه مقابل امامخمینی ایستاد و در دفاع از یک متهم به قتل که از قضا خویشاوند وی نیز بود، کار را بهجایی رساند که امامخمینی در فروردین ماه ۶۸ وی را از قائم مقامی رهبری برکنار کردند. توصیه به مردم در جهت اطاعت از رهبری و مقابله با امام امت در سالهای بعد را چگونه میتوان تفسیر و تأویل کرد!؟
۲- انتقادها نباید به سمتی برود که دشمن از آن سوءاستفاده کند: آیتالله منتظری درست در مقابل این توصیه، انتقادهای خود را نسبت به نهادهای انقلاب از جمله قوه قضائیه و دیگر ارکان نظام به صورتی مطرح کرد که این انتقادها او را با منافقین در یک جبهه قرار داد. این انتقادها تا آنجا ادامه یافت که به حمایت وی از منافقین در اواخر دهه ۶۰ منتهی شد، حمایتی که امامخمینی در نامه تاریخی ۶ فروردین ۱۳۶۸ به آن اشاره و تأکید کردند: «به قدری مطالبی که میگفتید دیکته شده منافقین بود که من فایدهای برای جواب به آنها نمیدیدم. مثلاً در همین دفاعیه شما از منافقین، تعداد بسیار معدودی که در جنگ مسلحانه علیه اسلام و انقلاب محکوم به اعدام شده بودند را منافقین از دهان و قلم شما به آلاف و الوف رساندند و میبینید که چه خدمت ارزندهای به استکبار کردهاید.»
۳-آمریکا برای ارتباط با افراد و گروهها راههای مختلفی را آزمایش میکند و نمیگوید من از وزات خارجه آمریکا یا از سیا آمدهام: این نیز سخن حقی است که وی بعدها آن را فراموش کرد و با هر کس و ناکسی ارتباط گرفت. دفتر او محل رفتوآمد منافقین شد و به توصیههای مشفقانه امام(ره) در جهت زدودن دفتر قائم مقام رهبری از عناصر فاسد توجهی نشد تا آنجا که به نامه پیش گفته منتهی شد. بعد از وفات امامخمینی، آیتالله منتظری مشی پیشین را علیرغم درخواست پیر و مراد انقلاب ادامه داد و در سال ۱۳۷۶ طی سخنانی دولت وقت را علیه نظام اسلامی تحریک کرد که فرصتی برای پرداختن به آن نیست.» حضرت آیتالله خامنهای در آن روزها طی سخنان مهمی اظهار داشتند: «ما در شناختن دشمن، دچار اشتباه نخواهیم شد؛ این را دشمن بداند! خیال نکند که اگر آمدند و چند نفر آدم سادهلوح و معمم را وادار کردند که حرفی بزنند، ما اشتباه میکنیم و خیال میکنیم که دشمن ما اینها هستند! اینها کسی نیستند! دشمن، خود را پشت پرده پنهان میکند. دشمن که جلو نمیآید و خود را نشان نمیدهد. دشمن سعی میکند شناخته نشود! آن کسی که سینه سپر میکند و به خیال خود جلو میآید، یک عامل است؛ ممکن است خودش هم نداند، عامل است! امام بزرگوار، مکرّر میفرمود که گاهی دشمن با ده واسطه، یک نفر را تحریک میکند که حرفی بگوید یا کاری را انجام دهد! اگر شما بخواهید دشمن را بشناسید، باید ده واسطه را طی کنید و بروید. دشمن انقلاب در ایران - یعنی ایادی استکبار جهانی - راحت میتوانند ده واسطه پیدا کنند و خودشان را در حوزه قم، به بیچارهای برسانند و او را به حرفی، به گفتهای و به یک موضعگیری غلط و ناشیانه وادار کنند!»
۴-نکته پایانی اینکه دشمن اصلی آمریکاست و شعار مرگ بر آمریکا هرگز نباید فراموش شود: آیتالله منتظری که آمریکا را دشمن اصلی ملت ایران میدانست و تأکید داشت که شعار مرگ بر آمریکا هرگز نباید فراموش شود، بعدها پیش قراول رابطه با آمریکا و فراموشی جنایتهای این ابر جنایت کار جهان شد. وی در سال ۱۳۸۸ اشغال لانه جاسوسی را اشتباه خوانده و از آن عذرخواهی کرد و نوشت: «اشغال سفارت آمریکا در بدو پیروزی انقلاب که مورد حمایت اکثر اقشار انقلابی و مرحوم امام خمینی بود، مورد تأیید این جانب نیز بود؛ ولی با آن عوارض منفی و حساسیت شدیدی که بین مردم آمریکا به وجود آورد که هنوز آثار آن باقی است، معلوم شد که کار درستی نبوده و اصولاً سفارت یک کشور به منزله جزئی از آن کشور است و کشوری که در حال جنگ رسمی با ما نبود، اشغال سفارت آن به منزله اعلان جنگ با آن کشور است و کار صحیحی نمیباشد. از قرار اطلاع بعضی از جوانان انقلابی و متعهدی که متصدی این کار بودند نیز اشتباه بودن آن را قبول دارند.» و امروز نیز احمد منتظری فرزند آیتالله منتظری در مخالفت با شعار بنیادین مرگ بر آمریکا مینویسد: «تاکنون از شعار «مرگ بر آمریکا» چه نتیجهای برای ملت ایران حاصل شده است که همچنان به ادامه آن اصرار میورزید.»