به گزارش «نماینده»، صبح امروز نمایندگان تشکل های دانشجویی در حضور رئیس جمهور به بیان نقطه نظراتی پرداختند، متن سخرانی «امین اقرلو» نماینده بسیج دانشجویی به شرح زیر است:
آقای روحانی سلام
حضور شما را در دانشگاه تهران خوشآمد میگویم. نزدیک به سه سال قبل نیز همینجا میزبان شما بودیم؛ آن روز از بیمها و امیدهایمان با شما سخن گفتیم؛ امید به دلبستگی جنابعالی به مکتب امام راحل، اعتقادتان به قانون و ایستادگیتان در برابر قانون شکنان؛ همان موقع بود که نسبت به وابستگی کامل دولتتان به دیپلماسی هشدار دادیم و از بی توجهی به توان داخلی ابراز نگرانی کردیم. آن روز اما از خزانه خالی شکوه کردید و البته «نقد دولت و دولتمردان را نعمت بزرگی دانستید که باید در برابر آن با کمال تواضع، سر فرود آورد»!
آقای روحانی
امروز شرایط تغییر کرده است! دیگر نه ما دانشجویانی هستیم که چشم امید به آیندهای موهوم دوخته باشیم و نه شما آن نوسفری که قرار است پای در راهی دراز بگذارد. امروز ما و شما از راه رفته با یکدیگر سخن میگوییم؛ از سه سال گره زدن همه چیز به تحریمها (از آب خوردن تا آب و هوای شهرهای کشور)؛ از بیسواد، بیشناسنامه، تندرو، افراطی و عصر هجری خواندن منتقدان؛ از وعده خروج از رکود و جذب سرمایه خارجی و در عوض ریختن سرمایه ملت به پای طیارههایی که صرفا برای پرواز به لندن و برلین و پاریس بکار میآیند؛ از سه سال فرافکنی و نسبت دادن همه ناکارآمدیها و سوءمدیریتها به منتقدان و دولتهای پیشین؛ از سه سال فرار دولتمردان از حضور در اجتماعات دانشگاهیان و در عوض برخوردهای گازانبری با انتقادات نخبگان دانشگاهی؛ از سپردن حتی پذیرایی قطارها به شرکتهای خارجی؛ از براه انداختن جنجالهای رسانهای گاه و بیگاه تا سکوت مرگبار در قبال خون ۴۷ هم وطن کشته شده در حادثه قطار و چندین شهید مظلوم حادثه حله ...
ماجرا زمانی آغاز شد که هر چه داشتید و نداشتید را در سبد مذاکره گذاشتید؛ درست در همین مدت، نقدینگی در کشور افزایش یافت و همزمان هزینههای دولتی به ۲.۵ برابر آغاز دولت یازدهم رسید؛ خامفروشی شدت یافت و قراردادی جدید نفتی با پنهانکاری و قلدری ژنرال نفتی دولت شما در روند معاملات حوزه انرژی حقنه شد؛ اجرای ناقص و غلط طرح موسوم به سلامت موجب تحمیل هزینههایی گزاف بر کشور و تعمیق نابرابری اجتماعی در جامعه شد؛
...
توافق حاصل شد! در داخل قلب راکتور سیمان ریختید، چرخ سانتریفیوژها را متوقف کردید و منتظر ماندید تا بیگانگان چرخ زندگی مردم ایران را بچرخانند! چرا؟ چون «باید» توافق حاصل می شد؛ چون شما تمام حیثیت دولتتان را در قمار برجام نهاده بودید... از آن روز بود که دستاوردهای نداشتهی برجام را به رخ مردم کشاندید. «برجام»، شد حکایت پادشاه عریانی که کسی جرات بیان واقعیتهایش را نداشت! همه باید «شکر نعمت» میکردند! و لابد انتظار داشتید خداوند را شکر کنیم که در پاییز دولت تدبیر و امید هم باغ برجام، سیب و گلابی میداد!
بله آقای رئیس! سخن بسیار است و مجال اندک؛ پس تعارف را کنار بگذاریم: امروز دیگر مانند سه سال قبل، امیدوارانه پیگیر اصلاح رفتار شما و دولت متبوعتان نیستیم، بلکه دغدغهی امروز ما، ثبت تجارب تلخ و شیرین دوران حاکمیت دولت شیخ حسن روحانی است و ملتی که باید تجارب خویش را مایه عبرت قرار دهد.
آقای روحانی؛
شما رئیس جمهور خوبی نبودید. رئیس جمهور خوبی نبودید، چون انقلابی نبودید. انقلابی نبودید، چون به مذاکره با آمریکا خوشبین بودید. چون حفظ منافع دولتتان را بر صداقت با مردم ترجیح دادید! و چون جنجالهای رسانهای را بر حل مشکلات مردم تقدم دادید! آری! انقلابی نبودید و از همین رو، کشور را با خسارات سنگین و گسترده مواجه ساختید.
آقای رئیس جمهور
همان طور که سه سال پیش گفتیم، تا زمانی که رئیس جمهور قانونی کشور هستید، مورد حمایت بسیج دانشجویی نیز هستید! اما اجازه دهید صادقانه، نه از باب نصیحت که بعنوان وصیت، شما را توصیه کنیم که از این پس بیشتر به آخرت خویش مشغول باشید! سودای ریاست دولت دوازدهم را از سر خارج کنید و از چند ماهِ پایانی مسئولیت خویش برای جبران مافات حداکثر استفاده را بنمایید.