«نماینده» / «علی جنتی» از جمله شخصیتهایی است که پیش از انقلاب در مبارزات حضور داشته و پس از انقلاب نیز در مصدر برخی امورفرهنگی و اجرایی بوده است. بهمناسبت تغییر در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و سخنان ایشان که چه پیش و چه پس از بهاصطلاح ترمیم کابینه از انتقادات متدینین جامعه از علما و مراجع تقلید گرفته تا ائمه جمعه نسبت به وضعیت فرهنگی کشور گلایه داشت، نگاهی گذرا انداختیم به خاطرات وی که به همت مرکز اسناد انقلاب اسلامی به زیور طبع آراسته گردیده است.
علی جنتی از اعتراض خود بهحضور لیبرالها در مصدر امور سخن گفته و استدلال میکند که این افراد اعتقادات دینی و مذهبی درستی ندارند. وی بهحضور این افراد در برخی حوزههای حساس در ابتدای پیروزی انقلاب به صلاحدید بزرگان اشاره کرده و میگوید شاید لازم بود تا این افراد آزمایش شوند تا مردم آنها را بشناسند. سؤالی که امروز با گذشت نزدیک به ۴ دهه از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی میتوان پرسید آن است که «آیا امروز نیز چنین مصلحتی وجود دارد که برخی مسئولین در حوزههای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی به لیبرالها اعتماد کرده و بهگفتة جنتی پای تکنوکراتها را به مراکز حساس باز کنند!؟»
جنتی در خاطرات خود به میانداری افرادی چون «بنیصدر» و «قطبزاده» در شورای انقلاب اشاره کرده و میگوید: «من با آقای قدوسی ارتباط نزدیک داشتم. یک روز به ایشان گفتم چرا بنیصدر و قطبزاده را در شورای انقلاب راه دادهاند؟ اگر وضعیت اینها را نمیدانستند حداقل از کسانی که در خارج بودند، سؤال میکردند؛ آقای هاشمی رفسنجانی خبر دارد که اینها آدمهای مذهبی و دینی و شایستة اطمینان نیستند. بعد هم مسائلی را که دربارة بنیصدر میدانستم از نوع تفکر و نحوة زندگی خانوادگی برای ایشان توضیح دادم. ایشان گفت که آقایان هم دل خوشی از آنها ندارند اما نظر امام این بود که باید در شورای انقلاب باشند که دیگران فکر نکنند آخوندها آمدهاند تا همة مراکز قدرت را در اختیار خود بگیرند. دیدیم که آنها تا آخر هم در پستهای حساسی مانند: ریاستجمهوری، وزارت خارجه، صداوسیما و بسیاری از وزارتخانههای دیگر قرار گرفتند و شاید هم لازم بود که بیایند و خودشان را در معرض آزمایش بگذارند تا مردم آنها را بشناسند و روحیاتشان را ببینند وگرنه با آن وضعیتی که ما در ابتدای انقلاب داشتیم و آشفتگیهایی که بود، شاید خیلی از انتظاراتی که مردم داشتند برآورده نمیشد و بعد مردم همه را پای روحانیت میگذاشتند که نتوانستند مملکت را اداره کنند. آن وقت تازه میدان میافتاد دست تکنوکراتها و عناصر لیبرال و افرادی که به هر حال خیلی دلشان برای اسلام نمیتپید و انگیزة دینی زیادی نداشتند بلکه بیشتر به دنبال کسب قدرت بودند.»