«نماینده» - سال، سالِ انتخابات است و طبیعی است که مباحث انتخاباتی حرف اول و آخر را در فضای سیاسی، رسانه ها و در بین سیاسیون بزند، حتی مردم عادی هم در گعده های شخصی، هر از گاهی بحث هایی درباره انتخابات سال آینده مطرح می کنند و این مباحث فضای مجازی را هم طبیعتا در بر گرفته است.
حسن بیادی دبیرکل جمعیت آبادگران جوان ایران که نوزده سال سابقه نایب رئیسی شورای شهر را دارد، در گفت و گو با «تابناک» با گفتن اینکه با توجه به حذف آقای احمدی نژاد، فرمول تصمیم گیری ها هم در بین اصولگرایان و هم در جریان اصلاحات تغییر کرد، معتقد است: البته آقای روحانی بیشتر از هر کس دیگری از حذف احمدی نژاد سود برد.
آنچه در ادامه می خوانید گفتگو با حسن بیادی است.
*منعِ انتخاباتی احمدی نژاد، تداوم چند دستگی بین اصولگراها، تردیدهای پراکنده اصلاح طلبان در حمایت از روحانی، تهدید تندروها و البته تمایل گروهی به حمایت از روحانی، فضای انتخاباتی را در چه شرایطی قرار داده است؟
با توجه به حذف آقای احمدی نژاد، فرمول تصمیم گیری ها هم در بین اصولگرایان و هم در جریان اصلاحات تغییر کرد که البته آقای روحانی بیشتر از هر کس دیگری سود برد. مشخصا درباره اصلاحات باید اذعان داشت که آنها به هیچ چیز دیگری به غیر از تکرار اتفاق خرداد ۹۲ فکر نمی کنند و دقیقا به همین دلیل همه سلیقه های این تفکر متفق القول به این هستند که با هیچ توجیهی به گزینه ای غیر از روحانی فکر هم نکنند؛ هرچند حرف و حدیث هایی درباره معرفی چهره های دیگر شنیده شد که بیشتر با هدف گرم کردن تنور تحرکات انتخاباتی شان بود. شاید هم احتمال می دهند که روحانی رد صلاحیت شود.
* اصولگرایان چطور؟ به نظر می رسد، آنها به اندازه رقیب خیالشان راحت نیست و موانعی را پیش روی خود می بینند؟
بعد از داستان احمدی نژاد اوضاع اصولگرایان به کل به هم ریخت و فعلا در حال تجزیه و تحلیل این موضوع هستند تا بتوانند فضای جدید را به خوبی مدیریت کنند. البته مشکل آنها همان عدم اتحاد است و بس.
* مشکلی که مشاهدات اذهان عمومی را به این نتیجه می رساند که حل شدنش آسان نیست و اصولگریان کار دشواری را برای رسیدن به همصدایی در انتخابات دارند.
دقیقا صحیح می گویید. گروهی تمامیت خواه با شناسنامه اصولگرایی فعالیت می کنند که تحت هیچ شرایطی زیر بار مسئولیت شکست نمی روند و ناکامی را به گردن دیگران می اندازند و همچنین همیشه در این فکر هستند تا از حضور مردم استفاده ابزاری کنند. به همین دلیل نمی توانند پاسخگوی مشکلات و شکست های زمان تصدیگری خودشان باشند.
* یعنی جریان اصولگرایی با مشکلی به نام فاقد بودن چهره رأی آور مواجه است؟
در این باره صحبت هایی مطرح می شود و به نظر من هم در این دوره گزینه قابل بحثی ندارند و فقط تا حدی می توانند روی آقای قالیباف حساب کنند که باید گفت، اینکه شهردار تهران گزینه نهایی باشد هم مانع هایی در پیش روی خود می بیند. قالیباف در شرایطی شانس سه باره اش را برای رسیدن به پاستور را امتحان خواهد کرد که اصولگرایان با هر عنوانی که باشند، از هیچ کاندیدای دیگری حمایت نکنند که لازمه این امر اتحاد انتخاباتی در جبهه اصولگرایی است که در چند سال گذشته بیشتر به امری مثابه امری محال بوده است.
* البته می توان اینطور هم گفت که بخشی از اصولگرایان رغبت چندانی به همنشینی با آقای قالیباف ندارند.
طبیعی است که طیف تمامیت خواه و تندروی اصولگرایان نتوانند و نخواهند با چهره ای چون قالیباف همزیستی داشته باشند و گزینه های مدنظر خود را در نظر بگیرند. البته این در شرایطی است که آنها فقط خودشان را می بینند و به رأی مردم هیچ توجهی نشان نمی دهند. در دوره گذشته با هر ترفند انتخاباتی آقای قالیباف رأی هایش بیشتر از گزینه های دیگر بود که در کمال تعجب برخی حاضر به کناره گیری نشدند تا رأی های اصولگرایی چند پاره شود. دقیقا به همین دلیل اگر قرار به تکرار آن اتفاق باشد، ایشان حاضر به حضور در انتخابات نمی شود.
*فکر نمی کنید خلأ ریش سفید یا بزرگتر باعث این مسائل می شود؟
حداقل در انتخابات یازدهم ریاست جمهوری و مجلس دهم بحث ریش سفیدی چندان مطرح نشد و همان گروه تمامیت خواه که رفتار باندی دارند، اثرگذارتر از دیگر گروه ها بودند و به همین دلیل مشکلات زیادی را به وجود آوردند.
*بحثی هم که گاه و بیگاه مطرح می شود، این است که آقای لاریجانی با وجود تعامل با روحانی بر اساس مصالح اصولگرایان، تصمیم به حضور در انتخابات بگیرد.
این تحلیل خامی است که نمی توان مانور زیادی درباره اش داد. جایگاه قالیباف و لاریجانی در نزد نهادهای متصل به قدرت و ثروت تقریبا برابر است و اگر قرار باشد در انتخابات شرکت کند، باید تنها گزینه باشد. البته این توضیح لازم است که او به دلیل اینکه ریاست یکی از قوای سه گانه را در اختیار خود می بیند، بعید است که انگیزه ای برای حضور در انتخابات داشته باشد.
*یکی از مباحث انتخاباتی در جریان اصولگرایی نوع فعالیتی است که طیف منتسب به آیت الله مصباح از خود نشان می دهند. با وجود تعداد محدود رأی، واقعا آنها را باید به مثابه تهدید دید؟
اینطور نیست که آنها رأی ناچیزی داشته باشند. به نظر من وجود آن گروه هم لازم است تا مردم سلیقه های مختلف را ارزیابی کنند. البته توضیحِ لازم این است که تحزب در ایران آنطور که باید جدی گرفته شود، جدی گرفته نمی شود و به همین دلیل انتخاباتی که ما برگزار می کنیم، حتی در جهان سوم هم نمونه اش را نمی توان مشاهده کرد. تا زمانیکه حزب های سیاسی ما فضای مناسبی برای فعالیت نداشته باشند، روال بر همین منوال خواهد ماند.
* پرسش پایانی؛ انتخابات ۹۶ رقابتی می شود یا روحانی رقیبی جدی را به خود نخواهد دید؟
اینکه بگوییم، رقابت با رئیس دولت مستقر غیر ممکن است، توهین آشکار به قانون اساسی است.
* اما فقط دولت اول احمدی نژاد برای تمدید به چالش کشیده شد.
باید بررسی شود تا معلوم شود، دولتی که به فکر تمدید موقعیتش است، چه کارهایی را انجام می دهد. مسأله این است که کاندیداها باید بتوانند در فضایی سالم و برابر با رئیس جمهوری رقابت کنند.