تقویم را که ورق میزنیم اولین روز این هفته، ۱۰ مهرماه و ۱ اکتبر را میبینیم که بهعنوان روز جهانی سالمندان ثبت شده است. در کشورمان نیز ۱۷مهرماه روز خانواده و تکریم بازنشستگان نامگذاری گردیده است.
در کشورهای مختلف با توجه به شرایط زندگی، سن سالمندی متفاوت است. مثلاً در کشورهای اروپایی سالمندی را ۶۵ سال به بالا تعریف میکنند، درحالیکه در کشورهای آفریقایی متوسط عمر افراد ۴۰ سال است. همچنین درحالیکه امید به زندگی در کشورهای آفریقایی ۴۰ سال است، در ژاپن و کشورهای اروپایی سن امید به زندگی ۸۰ سال گرفته میشود.
با توجه به وضعیت مطلوب سیستم بهداشتی در ایران، شاهد افزایش امید به زندگی هستیم. بر این اساس سالمندی در کشور ما به ۳ دوره ۶۰ تا ۷۵، ۷۵ تا ۹۰ و ۹۰ به بالا تعریف میشود. اگر بخواهیم طبق نامگذاری سازمان بهداشت جهانی برای سالمندان عمل کنیم، ۳ دوره سالمند جوان، سالمند و سالمند کهنسال خواهیم داشت.
* نیازهای سالمندان
براساس تقسیمبندی فوق، معمولاً سالمندان جوان از آن رو که تجربیات خوبی اندوختهاند، میتوانند دعوت بهکار شوند و مسئله مشارکتهای اجتماعی برای این گروه مطرح است. اما برای سالمندان متوسط و کهنسال بیشتر مسائل بهداشتی و درمانی مطرح است که بحث معیشت، بیمه و تأمین هزینههای درمان، حرف اول را در این گروه میزند. البته که سالمندان اغلب بهدلیل اینکه منبع درآمدی ندارند، بهلحاظ روحی و عاطفی نیز دچار خلأ میشوند و خود را سربار خانواده میپندارند. از این حیث موضوع تکریم سالمندان و بازنشستگان از اهمیت ویژهای برخوردار است.
همین مسئله و لزوم توجه به آن در سیاستهای کلی جمعیت ابلاغی از سوی مقام معظم رهبری مورد تأکید قرار گرفته است. در بند هفتم این سیاستها آمده است: «فرهنگسازی برای احترام و تکریم سالمندان و ایجاد شرایط لازم برای تأمین سلامت و نگهداری آنان در خانواده و پیشبینی سازوکار لازم برای بهرهمندی از تجارب و توانمندیهای سالمندان در عرصههای مناسب.»
* ایران و مرحله فوق سالمندی
رئیس مؤسسه مطالعات و پژوهشهای جمعیت آسیا و اقیانوسیه پیش از این اعلام کرده بود ایران با ۸/۲% جمعیت سالمند، وارد مرحله سالمندی شده است. مرحله نخست سالمندی یعنی جمعیت بین ۷ تا ۱۴ درصد و پیشبینی میشود که ایران تا ۳۰ سال آینده وارد مرحله فوق سالمندی یعنی جمعیت بیش از ۲۱ درصد سالمند شود. نکته قابل تأمل این است که جامعه ایران بهسرعت به سمت پیری میرود.
آنچه رئیس مؤسسه مطالعات و پژوهشهای جمعیت آسیا و اقیانوسیه متذکر شده این است که مهمترین چالشهای اقتصادی کشور با افزایش سن جمعیت نیز افزایش فشار مالی در صندوقهای بازنشستگی و بیمه است و افزایش هزینههای درمان نیز تبدیل به مشکلی برای سیاستگذاران کشور و جمعیت سالمندان خواهد شد چراکه هزینه درمان برای هر سالمند، ۳ برابر هزینه درمان یک کودک است.
این شرایط اگرچه هنوز رخ نداده است اما توجه و عملکرد درست در برابر سالمندان در وضعیت فعلی میتواند آزمون مناسبی برای روزهای بحرانی باشد که ایران بهعنوان یکی از کشورهای با تعداد جمعیت سالمند بسیار باید خدمات اجتماعی به روز و مناسبی را ارائه دهد.
* بیعدالتی در پرداخت مستمری
مستمری بهعنوان تنها درآمد اکثریت بازنشستگان مسئلهای حیاتی برای آنان محسوب میشود. از آنجا که بازنشستگان اغلب به سن سالمندی رسیدهاند مخارج ثابتی برای مراجعه به پزشک و بیماریهای خود دارند. طبق آمار، بهازای هر سالمند ۳.۵ بیماری وجود دارد که میطلبد حقوق بازنشستگی این قشر آسیبپذیر از روی انصاف و به حق و بدون دیرکرد، پرداخت شود. اما آنچه در عمل اتفاق میافتد غیر از این است. گوشهای از نارضایتی مستمری بگیران را میتوان با پیگیری تجمعشان در جلوی مجلس، مشاهده کرد:
«در هفتهای که گذشت نیز بهارستان شاهد تجمع بازنشستگان آموزشوپرورش بود که بهدلیل بیتوجهی بهوضعیت معیشتی خود و موضوع همسانسازی حقوق بازنشستگان این وزارتخانه با سایر نهادها، اعتراض داشتند.»
البته بازنشستگان در سایر حوزهها نیز که راهی برای اعلام اعتراضات خود نمییابند از گزینه تجمع و ابراز نارضایتی در مقابل مجلس استفاده کرده و میکنند. یکی از این گروهها، بازنشستگان صنعت فولاد هستند که چندی پیش و بارها بهدلیل بیتوجهی به وضعیتشان مقابل ساختمان پارلمان تجمع کرده بودند. آنچه بهطور مشخص مورد اعتراض بازنشستگان فولاد قرار گرفته بود، افزایش ۱۲ درصدی میزان دریافتی مستمری بود که برای بازنشستگان فولاد اعمال نشده بود.
از دیگر معترضان بازنشسته میتوان به بازنشستههای نیروهای مسلح اشاره کرد. این افراد به پرداختی بسیار کم خود معترض بودند و نیز خواهان برقراری عدالت در پرداختی بین بازنشستگان کنونی و سالهای گذشته بودند.
هرچند بررسی مسائل سالمندان و بازنشستگان در این مجال نمیگنجد اما کوتاه سخن اینکه عقل حکم میکند برنامههایی با زمانبندیهای مختلف برای جامعهای که به شتاب به سمت پیری میرود، تدوین شود.