شناسهٔ خبر: 127673 - سرویس فرهنگ
منبع: هفته نامه نماینده

پدیده شومی به نام همسان‌سازی خرده فرهنگ‌ها

عشایر

به گزارش «نماینده» این روزها اگر به شهرهای مختلف ایران سفر کنید، دیگر خبر چندانی از آن لباس‌های رنگارنگ، سنتی و محلی هر منطقه نیست. نوع پوشش‌ها و حتی ظاهر شهرها هم کم و بیش به هم شبیه شده است و بال‌های مدرنیته بر سر آداب و سنن ما سایه افکنده است. در دل تمامی فرهنگ‌های اصلی چند فرهنگ فرعی هم رشد می‌کند که به اولی فرهنگ مادر و به فرهنگ‌های پدید آمده از آن، خُرده فرهنگ گفته می‌شود. در کشور ما هم به سبب وجود یک تمدن عظیم هزاران ساله و برخورداری از یک تاریخ غنی شاهد وجود یک فرهنگ غالب که تحت نام تمدن ایران‌شهری رشد یافته هستیم و بالطبع در دل این تمدن عظیم خرده فرهنگ‌هایی با شرایط ویژه که در محیط‌های اقلیمی مشخص رشد کرده‌اند، زاده می‌شوند اما متأسفانه هویت‌های بومی در حال کمرنگ شدن است و اگر به آن توجهی نشود کم‌کم به حاشیه خواهد رفت. بی‌شک همة ما به افرادی برخورده‌ایم که از صحبت کردن به لهجه و گویش محلی حذر می‌کنند یا کسانی که اصرار بر تهرانی بودن دارند.

دکتر «عماد افروغ» جامعه‌شناس و رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس هفتم در این باره می‌گوید: «این اتفاق یعنی همسان‌سازی با محیط به هر حال در عرصة اجتماع اتفاق می‌افتد ولی می‌توان با انجام برنامه‌ریزی‌های درست از تأثیر منفی آن بر افراد کشور کاست؛ مثلاً برنامه‌سازان طنز صداوسیما باید یاد بگیرند که خنداندن مردم از طریق مسخره کردن یک لهجة خاص یک فرهنگ، اساساً درست نیست، چون اعتماد به نفس و انگیزة افراد آن قوم را برای استفاده از زبان خود از میان می‌برد و در مرحلة بعدی به نفی آن فرهنگ می‌انجامد.»

خداوند در قرآن کریم تفاوت زبان، رنگ و نژاد و به طور کل فرهنگ‌های مختلف را به عنوان یکی از نعمت‌های الهی یاد می‌کند اما اکنون با انقلاب ارتباطات و رشد سریع وسائل ارتباط جمعی و برداشته شدن مرزهای جغرافیایی این تفاوت‌ها در حال کمرنگ‌تر شدن و استحالة فرهنگی است. جوامع پیشرفته برای تسلط بر دیگر جوامع سعی بر آن دارند تا متناسب با منافع خودشان فرهنگ آنها را به عنوان بستر هویتی دچار تغییر و تحول کنند.

همچنین مهاجرت نیز می‌تواند یکی دیگر از عوامل تشدیدکنندة این معضل باشد. ساکنین دیگر شهرستان‌ها به دلیل وجود امکانات بیشتر به سمت پایتخت و شهرهای بزرگ‌تر مهاجرت می‌کنند و به ناچار سعی می‌نمایند برای زندگی راحت‌تر با آن محیط و منطقه همرنگ شوند. گاهی اوقات لازمة زندگی در شهرهای بزرگ مانند تهران، همرنگ شدن با فرهنگ خاص این شهر است، مانند صحبت به زبان فارسی که برای سایرین قابل فهم باشد - چون لهجه‌های مختلف اقوام ایرانی بسیار متفاوت و متنوع هستند - اما نه لزوماً صحبت به لهجة خاص تهرانی، چرا که هویت قومی ‌فرد مهاجر را نفی می‌کند.

البته بیشتر کسانی که در تهران ممکن است هویت خود را نفی کنند با برگشت به زادگاه و ارتباط با خویشان، دوباره وفاداری‌شان را به هویت قومی‌ و بومی ‌خود اثبات می‌کنند و به زبان، لهجه، لباس و آداب و رسوم خود باز می‌گردند، اما اگر این پدیده منجر به از بین رفتن و فراموش شدن خرده فرهنگ‌های ایرانی شود، خطرناک است.

در آخر، این سؤال مطرح می‌شود که آیا کسی به فکر چاره‌ای برای موضوع هست یا مانند بسیاری از موضوعات فرهنگی دیگر در خواب غفلت به سر می‌بریم؟