به گزارش «نماینده» سعید قاسمی عضو جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی در مطلبی با عنوان «شاگردان حاج محمد ناظری همیشه پرچمشان بالاست!» یادداشتی را خطاب به حسن عباسی نوشته که در ادامه میآید:
بسم الرب المجاهدین
برای حسن عباسی و این روزهایش
روح استادمان حاج محمد ناظری شاد که هنوز ۲ ماهی نیست که فقدانش را داغداریم. پیر استاد جنگهای ویژه و نامنظم. هم او که دلاور مرد سپاه اسلام، حاج قاسم سلیمانی اذعان کرد در بدو ورود به سپاه شاگردش بوده است. هم او که بخشی از نیروهای نهضتی جهان اسلام را آموزش داد و در این راه خواب و خوراک نداشت.
حسن جان! همین مراسم هفتش بود که با هم خاطره زیبای به عقب آوردن ته مانده جسم مجروح تو از عمق ۲۰۰ کیلومتری خاک عراق در عملیات کرکوک را مرور کردیم. بله، حاج محمد بعد از آن عملیات موفق برون مرزی به خود اجازه نداد که جنازه چند شهیدی که داده بودیم در میدان نبرد رها کند ( چیزی که این ایام روتین هر عملیاتی است) و به هر قیمت آنها را با قاطر روانه ایران کرد و تو را نیز روی قاطر ۹ روز از عراق و ترکیه با هزار مصیبت که جای شرحش این جا نیست به ایران آورد.
تقدیر چیست نمیدانم؟ یکی مثل او با کلی کارهای زمین مانده در گرماگرم نبرد با تکفیری ها و ادامه آموزش شیر مردان جبهه حق برود، و یکی چون تو استوار و توفنده و پرخروش بماند برای این روزهای ( فتنه بزرگ ) تا شاگردانی دلیر پرورش دهی برای جنگ نرم جدید پیچیدهتر از نبرد رو در رو، تا خط را نگهدارند. هرچه باشد تو از نسل چریکهای خانه بدوش عدالت و مرغان آمین شهادتی! نسل حاج محمدناظری ها!
حسن جان! کیست که نداند چوب چه چیزی را میخوری؟! صورت مسئله مثل برجام لعنتی چقدر مضحک و مسخره است! همیشه هم دوستان نادانی هستند که نردبان دشمن میشوند، نه زمان را تشخیص میدهند و نه مکان را و در پازل دشمن بازی میکنند. قصهای قدیمی.
حسن جان! در اثر بی بصیرتی خواص مثل بازی مار و پله گزیده شدیم و ۱۲ سال به عقب برگشتیم. به دوران اصلاحات آمریکایی کذایی! به قولی خودشان، هر ۹ روز یک بحران داشتیم، البته بحرانهای ساختگی خودشان. باز هم همان ترفند قدیمی آی دزد! آی دزد ! و ادامه داستان.
آخ که چه روزهای سختی بود. ملاقاتشان با جورج سورس و جلساتشان با آمریکاییها و انگلیسیها! ضربه مهلک به وزارت اطلاعات و سربازان گمنام نظام، قتل های زنجیره ای، کودتای کوی دانشگاه و فتنه ۷۸، تحصن مجلس ششم، بحران در دانشگاهها، مطبوعات زنجیرهای که به تعبیر حضرت آقا پایگاه دشمن شده بودند ، وزارت فرهنگی که نمی خواست ارشاد باشد، کمیته ایکس و برنامه فتح سنگر به سنگر نظام، کنفرانس ننگین برلین، خمپاره باران تهران و ستاد وزارت اطلاعات و ... سیاههای بلند بالاست از خیانتها و خباثتهای این جماعت. غبار سنگین بود و تلفاتمان بالا. ۱۰ سال بعد دوباره از همان سوراخ گزیده شدیم. فتنه ۸ ماهه ۸۸.
در این سالها سناریو برای من و تو هم اینگونه نوشته شده که از کربلای شلمچه و حلب زنده بمانیم و حنجره خرج کنیم و کمی غیرت دینی و سومی که ادب مانع آنست تا اسمش را ببرم! همان که داشتنش این روزها حکم طلا را دارد. دوستان همه به تو سفارش کردند که چوب در لانه ی زنبورها نکن! اما چه کنم که ما انقلابی بودن را از امام آموختیم که جنگ ما، جنگ اعتقاد بزرگ سربازان اسلام است علیه همه بی عدالتی ها در پهنه ی زمین و امروز، روز یقه گیری از همه کاسه لیسانی است که نوکری اجانب را می کنند و راه را برایشان باز می کنند.
ما از امام آموختیم که انقلابی بودن صراطی است که از بطن هاویه ی آتش می گذرد و انقلابی ماندن مستلزم وداع با راحت و فراغت و دوری از صلح و سلم با اغیار و منافقین و خیانت پیشگان است. رحمت خدا بر آیت الله جوادی آملی که چه خوب وصف الحال این جماعت را گفت و درست زد وسط خال و گفت که چه کاره اند. القصه بگذاریم و بگذرم.
آی کهنه سرباز سپاه حق! سرباز سپاه امام حی، همان سید علی که خودش گفته، شمشیر را برداشته و وسط میدان از چپ و راست دارد می زند. هم چنان استوار و راست قامت بمان در این ایام نحس پساب برجام ! این کف های روی آب هم رفتنی اند، مطمئن باش. چقدر خوب شد که فرصت استراحتی پیدا کردی! خوش به حال اوینی ها که دوباره مثل ایام انتخابات برایشان بین دونماز صحبت کنی! پرچمت بالاست و شاگردانت دعاگو!
عزیز برادر! ما در عصر فتنههای آخرالزمان به سر می بریم و به صبر و استقامت و چنگ زدن به حبل المتین ولایت وصیت شده ایم و چشمان تاریخی نگران ماست و تو چه خوب در این امتحان داری می درخشی!
واغثنا یا حجت بن الحسن العسکری