شناسهٔ خبر: 127355 - سرویس سیاست
منبع: روزنامه کیهان

سعدالله زارعی:

عده‌ای با ادا و اطوارهای شبه عالمانه جدایی ایران از آرمان‌ها را دنبال می‌کنند

سعدالله زارعی43 عده‌ای با ادا و اطوارهای شبه عالمانه و با کتمان حقایق، -به خیال خود- جدایی ایران از آرمان‌ها را دنبال می‌کنند؛ در واقع گویا عده‌ای در این زمان مأموریت دارند، هر آنچه که منحرفین در سال ۸۸ علیه پیوستگی آرمانی انقلاب و نظام در کف خیابان سر می‌دادند را به گونه دیگری عملیاتی کنند.

به گزارش «نماینده» سعدالله زارعی در سرمقاله امروز کیهان با عنوان "سود ایران آرمان‌گرا" نوشت:

اصول سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران متناسب با روح و مبانی انقلاب اسلامی  تنظیم شده است و در طول این دوران، حضرت امام خمینی- قدس سره- و حضرت امام خامنه‌ای- دامت برکاته - از اصول سیاست خارجی کشور به مثابه اصول بنیادین انقلاب اسلامی پاسداری کرده‌اند. در نقطه مقابل آن هر فرد و جریانی که - در خارج و یا داخل کشور- اصول بنیادین انقلاب اسلامی را برنمی‌تافته، بیش از هر چیز سیاست خارجی کشور-  به معنای آنچه که در متن قانون و بیانات رهبری انقلاب آمده است - را مورد هجوم جدی قرار داده‌اند.

هجوم به سیاست خارجی جمهوری اسلامی به دو شکل ظاهرا متفاوت دنبال شده است یک شکل آن نفی صریح اصول و مبانی انقلاب در حوزه سیاست خارجی است که سردمدار آن آمریکا و کاملا شناخته شده می‌باشد. یک شکل دیگر ابراز ظاهری وفاداری به اصول سیاست خارجی و نفی آن در عمل است. این شیوه‌ای بود که در بعضی از دولت‌های پس از انقلاب دنبال شد و هنوز هم دنبال می‌شود. اما درخصوص این موضوع و ادبیاتی که دنبال می‌شود، باید گفت:

1- خلاصه استدلال کسانی که معتقدند اصول سیاست خارجی ایران با منافع ملی یا با توان کشور تطبیق نمی‌کند این است که سیاست خارجی‌ ما ایدئولوژیک است و حال آنکه حوزه سیاست خارجی، عملگرایی را اقتضا می‌کند. این دسته که نوعا ترکیبی از دیپلمات‌ها هستند اگرچه به زبان تا حدی به منطقی بودن اصول سیاست خارجی ایران اشاره می‌کنند اما در عمل و - طی دو سه سال اخیر - در قول می‌گویند آنچه ما از آن به عنوان دفاع از محرومین، فلسطین و مبارزه با استکبار در قانون اساسی خود آورده‌ایم در عمل به موانعی مهم در راه توسعه و تعمیق روابط ایران با جهان خارج شده است و تا زمانی که ما این اصول را تغییر ندهیم از یک سو نمی‌توانیم از چالش‌های بزرگ کنونی عبور نماییم و از سوی دیگر نمی‌توانیم آینده کشور را بسازیم.

اما واقعیت چیست؟ اگر آنچه گفته می‌شود واقعیت داشته باشد، مهم است و نباید نسبت به آن کم‌اعتنا بود یعنی اگر واقعا منافع ملی کشور در ترک یک سیاست باشد نباید در رها کردن آن درنگ کرد. اما واقعیت چیست؟ واقعیت این است که نه ما سیاست خارجی خود را بر اساس صرف ایدئولوژیک بنیان نهاده‌ایم و نه سیاست خارجی توسعه‌گرا به معنای واقعی کلمه غیر ایدئولوژیک  است. واقعیت این است که دفاع از آرمان‌های انسانی و اسلامی اگرچه به واسطه آنکه اسلام به این آرمان‌ها توصیه کرده، هویتی ایدئولوژیک هم دارد، با منافع ملی انطباق دارد بلکه اساسا فراهم‌کننده منافع ملی است. دفاع از «حقوق همه مسلمانان و عدم تعهد در برابر قدرت‌های سلطه‌گر» - آن‌گونه که در اصل 152 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران ذکر شده است- برای منافع ملی کشور آورده دارد. وقتی از حقوق مسلمانان به طور جدی دفاع می‌شود در آن کشور و ملت امکان توسعه ابعاد مختلفی از روابط، مخصوصا روابط اقتصادی و صنعتی پدید می‌آید این در حالی است که در غیر این صورت، کشوری - با اقتصادی به اندازه اقتصاد ایران- نمی‌توانست در بازارهای منطقه‌ای نفوذ کند و از آنجا که رشد اقتصاد ایران هرگز بدون ورود در بازارهای منطقه امکان‌پذیر نبود بنابراین اقتصاد ایران در یک بن‌بست قرار می‌گرفت هیچ‌وقت یادم نمی‌رود که در سال 67 با جمعی از دانشجویان از یک کارخانه‌ داروسازی در جنوب تهران بازدید می‌کردیم و از تولید انواعی از قرص، شربت، کپسول و... در آن خوشحال بودیم بعد که پای صحبت مسئول وقت این داروسازی نشستیم وی ‌گفت از همه آنچه شما دیدید فقط آب مقطر آن مال خودمان است.

بعد یک شیشه خالی شربت اکسپکتورانت را به ما نشان داد که ظاهر خوبی هم نداشت و گفت این شیشه کج و معوج را نیز ما از ترکیه وارد می‌کنیم پرسیدیم چرا مگر ما قادر به ساخت یک شیشه ساده هم نیستیم گفت چرا خیلی بهتر از آن را می‌توانیم تولید کنیم ولی وقتی ما از کشور صادرکننده تولیداتی را می‌خواهیم که خود قادر به ساخت آن نیستیم، خرید فهرستی از اقلام بنجل خود را نیز تحمیل می‌کند. ما الان در این شرایط نیستیم و می‌توانیم انواعی از کالاهای خود را صادر کنیم و رشد صادرات ما در سال جاری به گونه‌ای بوده که رئیس‌جمهور محترم آن را در تاریخ  100 ساله ایران بی‌سابقه می‌داند. سؤال ما این است که این کالاها به چه کشورهایی صادر می‌شوند؟ همه می‌دانیم که آمریکا یا اروپا خریدار کالاهای ما نیستند و حتی درصد ناچیزی از کالاهای ما به این دو قاره و به تعبیری به غرب نمی‌روند. این کالاها به کشورهایی می‌روند و وجوه ارزی ناشی از فروش آن به کشور بازمی‌گردد که ما در طول سالهای گذشته از مردم این کشورها دفاع کرده‌ایم و در مقابل متجاوزین خارجی و داخلی آن قرار داشته‌ایم. این قلم در مقام آن نیست که آماری از این موضوع ارائه کند اما اشاره به این نکته کافی است که اداره اقتصاد کشور در شرایط تحریم و بایکوت اقتصادی نسبی ایران، از طریق کشورها و ملت‌های دوست ایران صورت گرفته است و در واقع اثبات برادری ایران به حمایت تجاری برادران منجر شده است.

2- پاره‌ای افراد در بعضی از دستگاه‌های کشور با شعار عوامفریبانه «ما نباید کاسه داغ‌تر از آش باشیم» در بحث فلسطین استدلال می‌کنند که وقتی اعراب و فلسطینی‌ها معتقد به همزیستی مسالمت‌آمیز با اسرائیل هستند، چرا ایران به تداوم سیاست مبتنی بر آزادسازی سرزمین فلسطین تأکید می‌نماید. بعضی هم با استناد به بعضی از کج رفتاری پاره‌ای از شخصیت‌های فلسطینی- نظیر محمود عباس- می‌گویند وقتی فلسطینی‌ها با ما همراه نیستند چه وجهی دارد که ما بر حقوق آنان تأکید داشته و یک دنیا خصومت را علیه خود بخریم. بعضی هم معتقدند الان با زمانی که انقلاب به پیروزی رسید و مسئله فلسطین برای مسلمانان مهم بود و براساس آن امام روی آزادی فلسطین و مبارزه با رژیم صهیونیستی تأکید داشت، تفاوت اساسی وجود دارد و اگر حضرت امام هم بود الان دیگر طور دیگری صحبت می‌کرد! ممکن است گفته شود خب این حرف‌ها چه اهمیتی دارند وقتی سیاست رسمی کشور بر مبنای دفاع از فلسطین و سایر مسلمانان مظلوم است حالا افرادی هم در اینجا و آنجا اعتقادی مخالف داشته باشند. این البته درست است واقعیت این است که سیاست خارجی کشور را این افراد و این حرف‌ها تعیین نمی‌کنند ولی این هم واقعیت دارد که همین افراد هستند که از طرف جمهوری اسلامی ایران با طرف‌های خارجی وارد صحبت شده و این حرف‌ها را به عنوان مواضع جمهوری اسلامی ایران مطرح کرده و در واقع چهره واقعی «سیاست خارجی کشور که براساس نفی هرگونه سلطه جویی و سلطه‌پذیری و دفاع از حقوق همه مسلمانان و عدم تعهد در برابر قدرت‌های سلطه‌گر» (اصل 52 قانون اساسی) تنظیم شده است را مخدوش می‌نمایند و عملاً دشمن را به طمع می‌اندازند. چنین افرادی می‌توانند دیدگاه‌های خاص خود را داشته باشند و حتی - اگر چه آثار سویی دارد- به تدریس در دانشگاه و نوشتن در روزنامه‌ها و... مشغول باشند اما از این‌ها نباید به‌عنوان طرف بیان کننده و تصمیم‌گیر سیاست خارجی استفاده کرد.

اما در پاسخ به آنچه مطرح می‌شود باید گفت کاسه داغ‌تر از آش اگر به این معناست که ما در دفاع از فلسطین و فلسطینی و مخالفت با سیاست‌های زورگویانه از دیگر ملت‌ها و از جمله از ملت فلسطین پیشگام‌تر هستیم، اینکه نه تنها سرزنش ندارد، بلکه بسیار خوب هم هست. مگر داشتن مقام پیشتازی در مسابقه خیر افتخار ندارد اما در عین حال واقعیت این است که مردم فلسطین، در غزه، در کرانه باختری، در سرزمین‌های 1948، در اردوگاه‌ها و در هر جای دیگر دنیا سهم اول را در دفاع از آرمان فلسطین و مقابله با رژیم صهیونیستی دارند و هزینه همه جانبه جانی و مالی که آن‌ها می‌پردازند به هیچ وجه با آنچه ما متحمل می‌شویم، برابر نیست و چه کسی است که نداند حساب بعضی از رهبران سازشکاری مثل عباس که در واقع هیچ سهمی در دفاع از فلسطین و مقابله با رژیم صهیونیستی ندارند، با حساب مردم مظلومی که در غزه و کرانه، مرگ تدریجی را به دلیل شرایط بشدت ناهموار انسانی تحمل می‌کنند و در واقع تن به مرگ می‌دهند و تن به سازش نمی‌دهند، کاملاً جداست. متأسفانه در روزهای اخیر شاهد بودیم که بعضی از روزنامه‌ها و سایت‌های خاص با تمرکز روی دیدار دو رو سیاهی که هیچ جایگاهی در نزد مردم ایران یا مردم فلسطین ندارند، یا با استناد به عکسی که درست یا نادرست مشعل را در کنار یک تکفیری نشان می‌دهد، خواستند بگویند همه تلاش‌ها و سرمایه‌گذاری‌های ایران در بحث فلسطین بر باد رفته است! این در حالی است که به قطع می‌توان گفت اگر سیاست هجومی ایران علیه رژیم صهیونیستی و به دست گرفتن ابتکار دفاع از فلسطین نبود، امروز ایران یا در اشغال آمریکا بود و یا در حال جنگ و درگیری با این رژیم و عوامل منطقه‌ای آن بود.

3- در هفته‌های اخیر، خیلی تلاش کردند تا از یک سو ایران و تشیع را از دفاع از فلسطین، کشمیر، سوریه و... به اسم اینکه آنان‌که در فلسطین و کشمیر و... مظلوم خوانده می‌شوند، دشمنان شیعه هستند، باز دارند و از سوی دیگر قلوب مسلمانان کشمیری، فلسطینی و... را به اسم اینکه ایران شما را فراموش کرده است، نسبت به ایران دلسرد نمایند. در واقع در این صحنه دشمن خوب می‌داند که پیوستگی ایران و آرمان‌های اسلامی بزرگ‌ترین مانع به محاصره درآمدن ایران و مهم‌ترین علت شکست سیاست‌های غرب علیه ایران است. اما متاسفانه عده‌ای با ادا و اطوارهای شبه عالمانه و با کتمان حقایق، -به خیال خود- جدایی ایران از آرمان‌ها را دنبال می‌نمایند. در واقع گویا عده‌ای در این زمان مأموریت دارند، هر آنچه که منحرفین در سال 88 علیه پیوستگی آرمانی انقلاب و نظام در کف خیابان سر می‌دادند  را به گونه دیگری عملیاتی نمایند. این فقط خیانت به اسلام و انقلاب نیست بلکه بیش از آن خیانت به منافع ملی و اعتبار ایران در جهان است که صد البته به دلیل هوشیاری مردم و تیزبینی رهبر معظم انقلاب اسلامی به جایی نمی‌رسد.