مازیار حسینی؛ معاون حمل و نقل و ترافیک شهردار تهران، در هفته نامه «نماینده» نوشت:
اگرچه اخیراً نقشههای پهنههای گسلی در محدوده شهر تهران، ابلاغ شده است، اما شروع کار در این زمینه به حدود ۱۲سال قبل؛ یعنی زمانی که بنده مسئولیت پیشگیری سازمان مدیریت بحران شهر تهران را بر عهده داشتم، بازمیگردد. در آن زمان کمیتهای با حضور متخصصان رشتههای مختلف از جمله زمینشناسی، مهندسی تکتونیک و مهندسی زلزله دورهم جمع شدند و براساس اقدماتی که معاونت پیشگیری سازمان انجام داد، مشخصات و تصویر ۳ هزار نقطه از گودبرداریهای عمیق تهران برداشته شد و با نقشههای زمینشناسی که از قبل وجود داشت و نیز نقشههای هوایی که برخی از آنها مربوط به سالهای پیش از دهه ۴۰ بود، مقایسه شد زیرا ساختوسازها باعث شد تا عوارض سطحی که میتوانستیم در عکسهای هوایی مشاهده کنیم، پوشانده شود. این اطلاعات با آنچه در اختیار سایر سازمانها همانند سازمان زمینشناسی، سازمان مسکن و پژوهشگاه زلزلهشناسی وجود داشت، مطابقت داده شد. سال ۸۸ اطلس گسلهای شهر تهران در دو جلد چاپ و در اختیار محققان و مهندسان قرار گرفت و از آن زمان تا کنون از برداشتها یا گودبرداریها اطلاعات دقیقی داریم و نقشهها را با آنها تطبیق داده و بهروز میکنیم.
همان زمان کمیته مورد نظر، ضوابطی را با استفاده از بررسی ضوابط چندین کشور پیش رفته در این حوزه که با ما شرایط مشابهی داشتند، مانند: «ژاپن و نیوزلند» تدوین و با شرایط کشورمان تطبیق داد. امروز شاهد شکلگیری این اقدامات به صورت عملی هستیم و دلیل طولانی شدن ابلاغ نقشهپهنههای گسلی محدوده شهر تهران اقداماتی است که باید انجام میشد.
نباید از یاد برد تبدیل یک نقشه از مقیاس یک در ۱۰۰هزار به یک پانصدم که مقیاس بلوک شهری است، اگر همراه با یک دانش و تخصص و مطالعه میدانی نباشد، میتواند خطای زیادی را ایجاد کند. اما گاهی اوقات نقشههای سازمان زمینشناسی که بزرگ مقیاس بودند، برای کارهای شهری که کوچک مقیاس هستند، استفاده میشد و نتیجه آن سرگردانی مردم بود. در نتیجه ابلاغ نقشة پهنههاي گسلي محدوده شهر تهران وجه مثبت دیگری نیز دارد و به شناسایی محدودههایي که دارای پتانسیل خطر هستند و نیاز به مراقبت ویژه دارند، کمک کرده و مناطقی که در زون گسل و خطرزا نیست نیز آزاد میشوند.
از نظر مهندسی زلزله اگر ما در یک نقطهای به فاصله ۱۵۰ کیلومتر گسل فعال داشته باشیم آن محدوده میتواند در زون لرزه خیز و با پتانسیل زلزله قرار گیرد. به همین دلیل است که حدود ۹۷درصد شهرهای کشور در مناطق با پتانسیل خطر لرزهای کم یا زیاد هستند.
در نتیجه باید یاد بگیریم که چگونه میتوان با زلزله و گسلها زندگی کرد. اما متأسفانه متناسب با خطری که ما را تهدید میکند، توجه لازم را در همه سطوح از جمله؛ دولت، مردم، دانشگاهها و نمایندگان مجلس نمیبینیم. در نتیجه حدوداً هر ۱۰سال یک مرتبه با زمین لرزههای بالای ۶ ریشتر همانند زلزله سال ۶۹ منجیل یا سال ۸۲ بم مواجه هستیم که البته بعد از مدتی نیز به فراموشی سپرده میشود. در اینجاست که باید به نقش رسانهها در یادآوری و تأکید بر موضوع و نیز نقش نمایندگان برای قانونگذاریهای لازم در این حوزه تأکید کرد زیرا در کشور قانون در این زمینه که بعد از وقوع زلزله دولت موظف به جبران خسارت است، داریم، اما قانون محکمی برای مقابله با آسیبرسانی حداقلی زلزله نداریم و توجه نمیکنیم سرمایهگذاری در حوزه مهندسی زلزله و زلزلهشناسی یک پسانداز است زیرا علاوه بر جان مردم، باید اموال آنها را نیز حفظ کرد.
حال این سؤال شاید مطرح شود؛ تکلیف ساختمانهایی که تاکنون روی گسلها ساخته شده است، چیست؟ اگر روی گسل ساختمانی ساخته شده باشد تنها راهحل این است؛ در نوسازی که باید در آینده انجام شود، ساختمان به بنایی با اهمیت پایین مانند بوستان تبدیل شود. اما اگر بخواهیم ساختمانی جدید احداث کنیم فرمول این کار به طور کامل مشخص است. در واقع وجود چنین سند و اطلاعاتی کمک میکند ما ریسک را در دهه آینده کم کنیم. البته تا زمان نوسازی باید درباره ساختمانهایی که روی گسل ساخته شدهاند، متناسب با خطری که وجود دارد، تدابیر مقاومسازی را اجرایی کرد. حال با توجه به اینکه بیش از ۵۰درصد تهران در بافت فرسوده قرار دارد، نقشههای مورد نظر میتواند برای این مناطق بسیار مؤثر باشد زیرا نیمی از شهر هنوز ساخته نشده است. در این میان این پرسش مطرح میشود که ضمانت اجرایی شدن این نقشه در ساختوسازها چیست؟ توجه داشته باشید؛ دنیا به این تجربه رسیده است که شهر را باید شهرداری اداره کند و مسائل حاکمیتی باید از موضوعات شهری جدا شود، اتفاقی که در تهران نیفتاده است. اما خوشبختانه اجرای نقشه پهنههای گسلی محدوده شهر تهران در دست شهرداری است و حوزه شهرسازی میتواند اعمال حاکمیت کند. حال ساختمانی که مردم میسازند ساختمان خوبی است یا خیر؟ بحثی است که به سازمان نظام مهندسی و وزارت مسکن ارتباط دارد.