شناسهٔ خبر: 126715 - سرویس جامعه
منبع: هفته نامه نماینده

گزارش «نماینده» از شروط جدید احداث بنا در پایتخت

۹۰ درصد شهرهای ایران در معرض خطر زمین لرزه قرار دارند

زلزله.jpg

«نماینده»؛ الهام صادقی/ ترس از وقوع زلزله و هشدارهای گاه و بی‌گاه کارشناسان سال‌هاست که به زنگ خطری برای ساکنان شهرهای و نواحی مختلف کشور تبدیل شده است، به ویژه در کلان‌شهری مانند تهران که ساخت‌وساز در آن بی‌توجه به نقشة‌ گسل‌های موجود، هر روز گسترش پیدا کرده است. ساختمان‌هایی که قد کشیدند و بالا رفتند، بدون آنکه به این نکته توجه داشته باشند، زیر پای‌شان زمین ترک دارد. شهری که حدود ۷۰هزار هکتار مساحت دارد، درصدی از آن را بافت فرسوده تشکیل می‌دهد و ۳۰درصد آن نیز بافت ناپایدار است، مهم‌تر اینکه در مطالعات میدانی که چندی قبل توسط مرکز تحقیقات، راه، مسکن و شهرسازی در ۴ نقطه پایتخت انجام شد، نشان داد؛ درصورت وقوع یک زمین لرزه ۷ ریشتری در تهران، بیش از ۸۰۰ هزار نفر جان خود را از دست خواهند داد. آماری که «محمد شکرچی‌زاده»، رئیس مرکز تحقیقات، راه، مسکن و شهرسازی از آنها خبر می‌دهد.

این درحالی است که حدود ۶درصد از مساحت این کلان‌شهر و حومه‌اش روی پهنه‌های گسل قرار دارد. به زبانی ساده‌تر ۴۷ کیلومترمربع از ۸۰کیلومتر مربع پهنه‌های گسل در داخل این کلان‌شهر جای گرفته است. شاید همه اینها موجب شده تا سرانجام بعد از سال‌ها نقشه پهنه‌های گسلی در محدوده تهران تهیه و ابلاغ شود تا شروط جدیدی برای احداث بنا در پایتخت باشد. در این میان شاید بارها برای ما این سؤال پیش آمده باشد که آیا گسل‌ها  به‌طور ذاتی خطرناک هستند؛ یا دخالت بشر از آنها ترسی همراه با احتمال خسارت جانی و مالی ایجاد کرده است؟ پرسشی که به اعتقاد «محمدتقی کره‌ای»؛ رئیس سازمان زمین‌شناسی کشور، پاسخ به آن ساده است. این شکستگی‌ها مانند سایر پدیده‌های زمین‌شناختی پدیده‌ای لازم و ضروری بوده که برای حفظ و توسعه سیاره زمین، وجودشان لازم است، هستند. البته وی در گفت‌وگو با «نماینده» مثالی نیز در این باره می‌زند، اینکه اگر زمین را بدون گسل درنظر بگیرید شباهت زیادی به تخم مرغی خواهد داشت که درز و شکافی ندارد و فعل و انفعالات داخلی نمی‌تواند به خارج منتقل شود، نتیجه چنین شرایطی به طور قطع انفجار خواهد بود.

اما حلقه گمشده علت‌یابی برای خطرناک شدن گسل‌ها چه می‌تواند باشد؛ ساخت‌وساز ناایمن آن هم در کنار شکستگی‌های مورد نظر همان موضوعی است که سال‌هاست بی‌توجه به آن بناهای کوتاه و بلند در شهرها قد اعلم می‌کند. به عبارتی همانطور که کره‌ای می‌گوید؛ در دنیا هیچ زمین لرزه‌ای نیست که کسی را کشته باشد، همه افرادی که در اثر لرزش زمین جان خود را از دست داده‌اند در سازه‌های‌ دست‌ساز انسان که در اثر لرزش زمین خراب شده جان خود را از دست داده‌اند.

 

شناسایی ۳۰قطعه گسل در پایتخت

اکنون اما بعد از تدوین نقشه پهنه گسل در پایتخت، کارشناسان و مسئولان از شناسایی ۳۰قطعه گسل فعال و غیرفعال در کلان‌شهر تهران خبر می‌دهند. تا همانطور که «اقبال شاکری»، رئیس کمیته عمران شورای اسلامی شهر تهران بیان می‌کند؛ از این پس همه پلاک‌هایی که در پهنه‌های گسلی تهران ساخته می‌شوند؛ باید برای ساخت‌وساز استانداردهای گسلی را رعایت کنند. البته نباید از یاد برد که تعیین نقشه‌های پهنه‌های گسلی در تهران بیش از یک دهه زمان برده است تا تمام دستگاه‌های اجرایی برای اجرای آن به اجماع برسند. براین اساس متولیان امر انتظار دارند با تصویب آن در شورای عالی معماری و شهرسازی رعایت هرگونه ساخت‌وساز در محدوده این گسل‌ها الزامی شود تا میزان خطرپذیری ما در برابر زلزله به حداقل برسد و شاهد یک نگرش مستمر دائمی به مسئله زلزله و خسارات احتمالی آن در تهران باشیم. بنابراین دیگر ساختمان‌های مهم و حساس نباید روی پهنه گسل ساخته شود و برای ساختمان‌سازی و به ویژه بناهای بلند مرتبه که بیش از ۱۲ طبقه دارند، محدودیت‌هایی اعمال شده است تا خطرات احتمالی وقوع زلزله کاهش یابد.

 

احداث بنا روی گسل‌ خلاف مقررات است

در این میان همانطور که رئیس سازمان زمین‌شناسی کشور عنوان می‌کند؛ دو اصل مهم دور شدن از منشأ خطر و ایمن‌سازی، راهکارهای علمی و اصولی است که در تمام کشورهای جهان مدنظر قرار دارد و در ایران نیز با تهیه و ابلاغ نقشه‌های پهنه‌های گسلی در محدوده شهر تهران اجرایی شدن آن مورد توجه قرار گرفته است.

براین اساس اگر ساخت‌وساز در محدوده گسل و حریم آن صورت گیرد؛ تغییرات شکلی اساسی باید در ساختمان لحاظ شود. البته به طور کلی احداث بنا روی گسل‌ خطا و خلاف ضوابط و مقررات محسوب می‌شود و بهتر است در این محدوده‌ها فضاهای سبز و فضاهایی که ساختمان در آن نباشد، یا حداقل بنا را داشته باشد، ایجاد شود. نکته مهمی که کره‌ای هم بر آن تأکید دارد. اصولی که به طور قطع نه تنها در تهران بلکه در تمام شهرها و مناطق کشور باید شکل عملیاتی به خود بگیرد. زیرا همانطور که رئیس سازمان زمین‌شناسی کشور بیان می‌کند؛ بیش از ۹۰درصد شهرهای ایران در معرض خطر زمین لرزه قرار دارند و اگر بخواهیم نام از منطقه خاصی ببریم، شاید بتوان گفت فهرست بیشترین شهرهایی که در معرض خطر قرار دارند؛ شامل: «تهران، تبریز، کرج، قزوین، رشت، به طور کلی شهرهای شمالی کشور، مشهد، نیشابور، سبزوار و کرمان» شود. مناطقی که تعداد آنها کم نیست و تمام این کلان‌شهرها در معرض خطر قرار دارند. آن هم در شرایطی که شهرهایی مانند: «اصفهان» که در گذشته کمتر احساس خطر می‌کردند؛ در چند سال اخیر دچار زمین لرزه‌هایی شدند و این رخدادها نشان داد، مقاوم‌سازی را حتی در مناطقی مانند: «همدان و اصفهان» که زمین لرزه کمتر آنها را تهدید می‌کند؛ هم باید رعایت شود.

 

بی‌توجهی ۲۶ساله به کدهای ساختمانی آیین‌نامه ۲۸۰۰

با این وجود تجربه نشان داده است که تاکنون ما در این زمینه چندان موفق عمل نکرده‌ایم. مصداق این امر تهیه کدهای ساختمانی آیین‌نامه ۲۸۰۰ بود که بعد از وقوع زمین لرزه رودبار در سال ۶۹ تهیه شد و به طور عملی از آن سال به بعد باید هر سازه‌ای که ساخته می‌شد حداقل شرایط ایمنی در مقابل زمین لرزه را می‌داشت، اما متأسفانه این روند به شکلی که باید پیش می‌رفت، اجرایی نشد و ما این فرصت را غنیمت ندانستیم. اکنون حدود ۲۶سال از آن حادثه می‌گذرد و ما زمان زیادی را از دست داده‌ایم. توجه داشته باشید سن مفید سازه در کشور ما ۲۰ سال است، براین اساس به طور عملی باید همه سازه‌های کشور اکنون مقاوم می‌بود، البته اگر موارد مندرج در آیین‌نامه مورد نظر اجرایی شده بود.

اما به واقع مشکل کجاست؟ نبود قانون، بی‌توجهی مسئولان، کم‌توجهی مردم به ویژه افرادی که مسئولیت ساخت‌وساز در دو بعد تعیین ضوابط و ساخت در مناطق مختلف را برعهده دارند، به طور نمونه می‌توان عنوان کرد که مردم بم اینگونه می‌اندیشیدند که هیچ‌گاه زلزله‌ای در شهر آنها رخ نمی‌دهد؛ اما بعد از وقوع زمین لرزه مشخص شد حدود ۲هزار سال قبل در این منطقه زلزله آمده است.

از سوی دیگر باید گفت؛ همه روستاهایی که در لبه کوهستان شکل گرفته است، روی گسل قرار دارند. علاوه براین گسل‌ به خاطر اثری که روی آب‌های زیرزمینی داشتند و محل چشمه‌ها بودند، مراکزی برای بنای شهرها به‌شمار می‌رفتند، نتیجه آن توسعه روستاها و تبدیل این محدوده‌ها به شهر بود. بنابراین به طور عملی هیچ یک از شهرهاي ما بنیان اصلی شهر را از ابتدا نداشته‌اند، بلکه روستاهایی بودند که بزرگ شدند. نکته مهمی که اهمیت بررسی ساخت‌وسازها در مناطق مختلف و ایمن‌سازی آنها را به ما گوشزد می‌کند. بنابراین اگرچه گاهی خلأ‌های قانونی در این زمینه متهم ردیف نخست ساخت بناهای ناایمن بوده است، اما شاید بیشتر از آن باید نوک پیکان اتهام را به سوی مسئولانی گرفت که سال‌ها گوش‌های خود را روی زنگ خطر زلزله بسته‌اند و اجازه احداث بناهای ناایمن را داده‌اند. حال اینکه نقشه مورد نظر می‌تواند گره‌گشا باشد بحثی است که رد بازه زمانی نه چندان طولانی به طور قطع پاسخ آن مشخص خواهد شد.