شناسهٔ خبر: 126635 - سرویس جامعه
منبع: هفته نامه نماینده

«روی خوش» همسرم را خوشحال می کند

بهمنی

گپ‌وگفت با چهره‌ای که همیشه در قاب شهرت، دست نیافتنی به نظر می‌رسد، اینکه چگونه زندگی می‌کند و بی‌هیچ تکلّفی از دغدغه‌های ساده و روزمره زندگی شخصی‌اش بگوید، بی‌شک خواندنش نه تنها خالی از لطف نیست بلکه جذاب به نظر می‌رسد. در کافه گپ این هفته سراغ «محمود بهمنی»، رفتیم و صحبت از ریزه‌کاری‌های زندگی رئیس کل سابق بانک مرکزی، نماینده ایران در صندوق بین‌المللی پول و نماینده مجلس دهم شورای اسلامی گپ‌وگفتی صمیمی را رقم زد

*شما چند خواهر و برادر دارید و در چه خانواده‌ای بزرگ شده‌اید؟

من در یک خانواده مذهبی در منطقه ساوجبلاغ به دنیا آمدم. دوران دبستان تا دانشگاه را تهران طی کرده‌ام.

چهار خواهر و یک برادر دارم.

                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                 *در دوران کودکی‌تان بیشتر چه تفریح و سرگرمی داشتید؟

اهل جنب و جوش و ورزش بودم. ورزش سنگین و تنیس روی میز انجام می‌دادم.

 

*چطور با همسرتان آشنا شدید و به چه وسیله‌ای ازدواجتان صورت گرفت؟

همسرم از همکاران اداره‌ام بود. ساده زیستی و مذهبی بودنشان موجب شد که فکر کنم برای من مناسب هستند و این شد که به خواستگاری رفتیم.

 

*مراسم عروسی‌تان به چه شکل برگزار شد؟

بسیار ساده در منزل برگزار شد.

 

*در آن زمان شما چند سال داشتید و همسرتان چند ساله بودند؟

من 25 سال و همسرم حدود 22 سال داشتند.

 

*مهریه همسرتان چقدر بود؟

50 هزارتومان

 

*اوایل ازدواج و زندگی مشترک وضع زندگی‌تان به چه شکل بود؟

بسیار خوب بود. من از 27 سالگی در دانشگاه تدریس می‌کردم و بعدازظهر نیز شغل دوم داشتم و در یک دبیرستان درس می‌دادم. یک وام بانکی برای مسکن گرفته بودم و با آن مسکن تهیه کردم. هم من شاغل بودم، هم همسرم و زندگی‌مان سپری می‌شد.

 

*تحصیلات همسرتان چیست؟

ایشان لیسانس امور مالی اقتصادی دارند.

 

*شما چند فرزند دارید؟ به چه کاری مشغول هستند؟

سه فرزند دارم. یک دختر و دو پسر دارم. دخترم فوق لیسانس مدیریت مالی از دانشگاه امیرکبیر دارد. پسر بزرگ‌ترم مهندس صنایع از دانشگاه علم وصنعت است و فرزند آخرم نیز دکترای عمران سازه از دانشگاه تهران دارد.

 

*فرزندانتان ازدواج کرده‌اند؟

دو تا از فرزندانم ازدواج کرده‌اند و یکی از آنها هنوز متأهل نشده است.

 

*عروسی فرزنداتان هم به سادگی شما برگزار شد؟

هردو فرزندانم که ازدواج کردند مراسم‌شان در منزل برگزار شد و مراسم در سطح متوسط و معمول مردم، به دور از ریخت و پاش بود.

 

*نوه هم دارید؟

بله از دخترم یک نوه و از پسر نیز یک نوه دارم. یکی‌‌شان تازه امسال ابتدایی را تمام می‌کند و یکی هم هنوز مدرسه نرفته است.

 

*رابطه‌تان با نوه‌ها به چه شکل است؟

خیلی خوب است. حتماً وقتی که به منزل ما می‌آیند قسمتی از زمانم را به بازی کردن با آنها سپری می‌کنم.

 

*چقدر اهل خرید هدیه برای همسرتان هستید و فکر می‌کنید چه هدیه‌ای ایشان را خیلی خوشحال می‌کند؟

من فکر می‌کنم همان روی خوش از همه چیز بیشتر خوشحال‌شان می‌کند. گاهی به مناسبت، چیزهایی با قیمت مناسب خریداری می‌کنم. هیچ وقت ارزش ریالی هدیه نیست که همسرم را خوشحال می‌کند. همان کیفیت کار و اینکه به یادش بودیم برایشان کافی است.

 

*با توجه به مشغله‌هایی که دارید، در کارهای منزل به همسرتان کمک می‌کنید؟

حقیقتش را بخواهم بگویم خیلی کم پیش می‌آید که در کارها به همسرم کمک کنم و بیشتر وظایف خانه را همسرم تنهایی انجام می‌دهند.

 

*آشپزی‌تان هم خوب است. چه غذایی خیلی خوب درست می‌کنید؟

نه، آشپزیم خیلی خوب نیست. چون از ابتدای زندگی مشترکمان کمتر در خانه بودم که بخواهم یاد بگیرم.

 

*همسرتان هیچ وقت از اینکه شما زیاد کار می‌کنید و ممکن است به خانواده کمتر برسید، گله‌ای نکرده‌اند؟

خوشبختانه اصلاً! قالب مسئولیت‌های داخل خانه با ایشان بوده است و من از این بابت بسیار از ایشان سپاسگزارم که دل مشغولی از بابت خانه برای من نمی‌گذارند.

 

*رابطه‌تان با فرزندهایتان چگونه است؟

رابطه دوستانه و خوبی با هم داریم تنها گله‌ای که دارند این است که ما کم شما را می‌بینیم و سرتان زیادی شلوغ است.

 

* این رابطه دوستانه به گونه‌ای هست که اگر مشکلی برایشان به وجود بیاید جزو اولین نفرها شما را در جریان قرار بدهند؟

حتماً حتماً من را در جریان قرار می‌دهند و کوچکترین مسئله را با من مشورت می‌کنند.

 

*اهل فیلم دیدن هم هستید؟

خیلی کم، بیشتر وقتم را به مطالعه می‌گذرانم و خواندن کتاب را به دیدن فیلم ترجیح می‌دهم.

 

*آخرین کتابی که خواندید چه کتابی بوده است؟

بیشتر کتاب‌های مربوط به حوزه کاری‌ام که مسائل اقتصادی است، مطالعه می‌کنم.

 

*اگر وقت خالی داشته باشید، عموماً به چه کاری مشغول می‌شوید؟

اغلب اوقات ورزش می‌کنم. در جوانی بیشتر ورزش‌های سنگین انجام می‌دادم اما در حال حاضر برای سن‌های ما همان کارهایی مثل راهپیمایی و شنا بهترین ورزش است و آنها را انجام می‌دهم.

 

*در خانه چقدر اهل عصبانیت هستید و اگر عصبانی شوید چه می‌کنید؟

عموماً عصبانی نمی‌شوم و خیلی کم این اتفاق می‌افتد اما اگر هم از چیزی خشمگین شوم هرگز در حالت برافروختگی هیچ تصمیمی نمی‌گیرم. با وجود اینکه کار سختی است اما همیشه این موضوع را تمرین کرده‌ام.

 

* هر دو نفر در اوج تفاهم هم که باشند در زندگی مشترکشان اختلاف‌نظر و دعوا پیش می‌آید، شما عموماً چگونه این اختلافات را حل می‌کنید؟

ما اصلاً مشکلی نداشته‌ایم، خوشبختانه و هیچ وقت دعوای جدی که الان به خاطرم باشد چگونه حل و فصلش کرده‌ایم، نداشتیم.

 

* در آخر اگر صحبتي دارید، بفرمایید؟

در زندگی مشترکم چند نکته تا کنون مهمترین اصل بوده است. اول درک متقابلی است که بین من و همسرم و به تبع آن بین دیگر اعضای خانواده وجود دارد. همسرم از آن جایی که همکار من بودند و نسبت به زمینه‌های کاری من شناخت دارند، مشغله‌های من نیز خواه ناخواه برایشان اهمیت پیدا می‌کند. فرضاً اگر که شبی دیر وقت به منزل بازگردم می‌دانند که سخت مشغول کارهای اداری هستم و این موضوع را درک می‌کنند. چرا که خودشان هم با این کارها آشنایی دارند. فکر می‌کنم شناخت و پذیرش مشکلات در زندگی ما نقش کلیدی داشته و این خیلی مهم است.