به گزارش «نماینده»، لیست امید در فضای انتخاباتی، به شدت وامدار گروههای فرهنگی از جمله هنرمندان، فعالان فرهنگی و ... بوده است. بازگشت به اسفند ۱۳۹۴ و بررسی فضاهای رسانهای در اختیار هنرمندان نشان میدهد که این گروه از جامعه به چه شکلی برای رأیآوری لیست امید تلاش کرده است. کلیپهای تصویری حاوی سخنان بعضاً تند هنرمندان نسبت به نمایندگان اصولگرای مجلس نهم، بدون شک یکی از دلایل موفقیت لیست امید در تهران بود.
در چنین شرایطی امید بر این بود لیست امید در کمیسیون فرهنگی به عنوان نماینده بخش هنری - فرهنگی جامعه در مجلس، گزینهای داشته باشد و این امید زمانی پررنگتر شد که سه تن از این افراد مدیر مسئول روزنامه بودند. این عنوان شرایط روزنه امید هواداران فرهنگی این نمایندگان بود؛ اما زمانی که ثبتنام کمیسیونها آغاز شد همه چیز رنگ باخت و به نظر میرسید که لیست امید به یکی از بازوهای تبلیغاتی خود، عملاً رکب زده است. هیچ یک از چهار نفر ثبتنام کننده کمیسیون فرهنگی از لیست امید تهران نبود. در نتیجه این نصرالله پژمانفر بود که از زبان تعریض برای این لیست به کار برد.
اساساً سه نماینده صاحب روزنامه چه کسانی هستند و نسبت آنان با فرهنگ چیست. از همین رو نگاهی به سوابق این افراد میاندازیم تا در ادامه به چرایی عدم حضور آنان بپردازیم.
الیاس حضرتی، متولد سال ۱۳۴۰ در شهرستان هشترود است. وی پس از پیروزی انقلاب در سازمان عقیدتی سپاه مشغول میشود و با پایان یافتن جنگ مجلس را برای ادامه فعالیت برمیگزیند. دورههای سوم، چهارم، پنجم و ششم مجلس و اکنون دهم عرصه حضور او بود. در دورههای حضورش در مجلس شورای اسلامی مسئولیتهایی همچون نایب رئیسی کمیسیون اقتصاد و ریاست گروه پارلمانی ایران و فرانسه را به عهده داشت. حضرتی کارشناسی ارشد مدیریت دولتی دارد و پس از فراغت از مجلس حضرتی در فضای مطبوعاتی با مدیر مسئولی روزنامه اعتماد، تعادل و اکنون مجله کرگدن شناخته میشود. او که از اعضای جریان موسوم به خط امام بود، مدتی ریاست فدراسیون ورزشهای رزمی را به عهده داشت.
محمدعلی وکیلی، متولد ۱۳۴۴ در یاسوج است. وی کلام فلسفه اسلامی، دکترای علوم سیاسی و خارج فقه و اصول دارد و سابقه عضویت هیأت علمی رئیس انجمن مدیران روزنامههای غیردولتی کشور، ریاست شورای اصناف مطبوعات کشور، معاونت فرهنگی نهاد نمایندگی رهبری در دانشگاههای کشور و مؤلف چند جلد کتاب از جمله «دلهره های ۸۸ روی کاغذ کاهی» را در کارنامه دارد.
مصطفی کواکبیان، متولد ۱۳۴۱ در سمنان است. وی دکترای علوم سیاسی خود را از دانشگاه تربیت مدرس گرفته است و هم اکنون عضو هیأت علمی دبیرکل حزب مردم سالاری، قائم مقام و معاون دبیرکل حزب همبستگی، عضو هیأت علمی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبائی است. کواکبیان نماینده دوره هشتم مجلس بوده و مدیرمسئولی روزنامه مردم سالاری را به عهده دارد. البته سابقه فرهنگی او به سال ۱۳۷۱ بازمیگردد که روزنامهٔ محلی پیام استان سمنان را منتشر کرد.
الیاس حضرتی در همان شروع کار در کمیسیون اقتصاد ثبتنام کرد و کواکبیان و وکیلی در انتظار صندلی کمیسیون امنیت ملی شدند. در نگاه اول شاید تمایل کواکبیان و وکیلی براساس تحصیلات دانشگاهیش منطقی بیاید. الیاس حضرتی نیز پیشتر در کمیسیون اقتصاد حضور داشته است. یعنی علی الظاهر این سه نماینده طبق رویهای منطبق بر تجربه کمیسیونهای خود را انتخاب کردهاند؛ اما حال این سؤال پیش میآید که چرا این نمایندگان چنین رویهای را در کلیت زندگی خود لحاظ نکردهاند.
منظور از این سخن به مناصبی است که آنان در طول حیات کاری خود اشغال کردهاند. برای مثال الیاس حضرتی که علاقهمند به حوزه اقتصاد است به چه دلیل در حوزه ورزش فعالیت میکند؟ اگر ورزش برای او یک اولویت است چرا در کمیسیون فرهنگی که متولی ورزش است ثبتنام نمیکند؟ یا اگر رشته تحصیلیش چیز جز اقتصاد است، چرا باز تمایل دارد خارج از چارچوب تحصیلی خود اقدام به فعالیت کند؟
در مورد آقای وکیلی قضیه جذابتر است. وی که در گفتگو با شرق پیرامون همین مسأله گفته است: «من خدمت شما عرض کردم که هنوز همه چیز تمام نشده و هیچ بعید نیست که شما روز یکشنبه با حضور اکثریت هیات رئیسه مجلس در کمیسیون فرهنگی مواجه شوید. اما به عنوان تحلیل چرایی عزلت این کمیسیون بار دیگر تصریح می کنم یکی از مهمترین دلایل این عزلت در همه ادوار مجلس این بوده که هزینه معنوی کمیسیون فرهنگی زیاد است. چون موضوعات آن کیفی است و موضوع مبرهن و روشنی نیست. نمایندهای که در این کمیسیون حاضر میشود، مجبور است موضعگیری کند و این موضعگیریها او را در معرض آسیبهای جدی قرار میدهد. دلیل دیگر هم این بود که متولی فرهنگ کشور هیچ رایزنیای برای شکلگیری کمیسیون فرهنگی با حضور چهرههای قوی انجام نداده و نمیدهد. اما با همه این شرایط من به شما بشارت میدهم که ممکن است شما روز یکشنبه بسیاری از قویترین چهرههای مجلس را در این کمیسیون ببینید.»
البته روز یکشنبه نیز به پایان نزدیک شده است و کمیسیون فرهنگی تکلیفش نامشخص است؛ اما وقتی به کارنامه وکیلی نگاه میاندازیم متوجه میشویم در سه مدرک تحصیلی مندرج در سایت شخصی او، دو مورد فرهنگی است تا سیاسی. در ضمن تمام فعالیتهای پیشین وی نیز فرهنگ بوده است از جمله معاونت فرهنگی نهاد نمایندگی رهبری در دانشگاههای کشور و هیچ فعالیتی مبنی بر تجربه او در حوزه سیاست خارجی پررنگ نیست. علاوه بر این به استناد به گفتههای وکیلی که با نوعی اطمینان درباره نمایندگی سخن میگوید، مشخص نیست تجربه نماینده بودن را او از کجا اخذ کرده است - برخلاف دو نماینده دیگر که سابقه روشنی در مجلس دارد.
وکیلی با بکارگیری عبارت «هزینه معنوی کمیسیون فرهنگی زیاد است» و واژه «عزلت» و در نهایت گفتن «موضعگیریها او را در معرض آسیبهای جدی قرار میدهد» از خود و دوستانش سلب مسئولیت میکند. او عدم رایزنی چهرههای قوی را در حالی مطرح میکند که قویترین چهره، علی جنتی، به هر شکل در جبهه لیست امید است و هوادارن عمده آنان به واسطه هنرمندان شناخته شده به او و دوستانش رأی دادند. مشخص نیست رایزنی به چه معنایی است. روزنامهداری و تمایلاتش به امور فرهنگی نامشخص است و البته معلوم نیست در دوران پرهیاهو مجلس، آیا روزنامه مردمسالاری فعالیت پیش از انتخابات را داشته باشد یا خیر؟
شاید بد نبود آقای وکیلی در گفتگو با شرق از امیتازات کمیسیونهای متبوعشان سخن میگفت. اینکه کمیسیون امنیت ملی محلی خوبی برای رسیدن به سفرهای خارجی است یا کمیسیون اقتصاد فرصتی برای تکیه زدن به صندلی هیأت مدیرههای شرکتها و بنگاههای اقتصادی.