به گزارش «نماینده»، حمید ابوطالبی معاون سیاسی دفتر رئیس جمهور در صفحه شخصی خود در فیسبوک یادداشتی تحت عنوان تکانههای عقلانی در سیاست منتشر کرده که در آن به ریاست لاریجانی و عارف در مجلس دهم اشاره میکند و تاکید میکند: باید لاریجانی و عارف هر دو کاندیدای محتمل ریاست مجلس با سیاست ورزان حوزههای خود تعامل کرده و بر اساس روشی روشن و تفاهمی، ریاست مجلس و هیئت رییسه و کمیسیونهای آن را با رای مدبرانه اکثریت نمایندگان و نه نقش آفرینی فردگرایان سامان دهند.
متن کامل این یادداشت به شرح زیر است:
«تکانههای عقلانی درسیاست»
الف) در خردادماه ۱۳۹۲ تکانه عظیمی در سیاست ورزی ملت ایران رخ داد؛ تکانهای که هم در حوزه سیاست منحصربه فرد بود وهم درحوزه مردمی. درآن ایامِ پرتکاپو، سیاست ورزانِ همسو درکشور کوشیدند تا با «اجماع برکاندیدایی واحد»، بازی سازیهای حوزه سیاست را به سمت و سویی هدفدار و معطوف به خواست ملت هدایت کنند. این تکانه، دراثر تفاهم و اجماع اعتدال گرایان و اصلاح طلبان برکاندیدای واحد پدیدآمد و باانصراف دکتر عارف و اجماع بر دکتر روحانی، رای مردم دکترروحانی را به ریاست جمهوری برگزید. نقش رهبران «اعتدال واصلاح» و سیاست ورزی داهیانه آنان در پدیداری این اتفاق، ستودنی بود.
ب) تکانه دوم درجامعه پرامیدِ برآمده از اجماعِ خرداد رخ داد؛ و مردم تدبیرمدار در اسفند ماه ۱۳۹۴، بویژه درتهران و شهرهای بزرگ، ازپراکندگیِ آراء وتسلیم دربرابر قضا و قدرِ رقابت کاندیداهای ناشناس با افراد همیشه درصحنه، به سمتِ «اجماع بر لیست» حامی جهتهای کلانِ اعتدال واصلاح روی نمودند. حاصل این تکانه، تغییراساسی درترکیب نمایندگان خبرگان و مجلس بود که برمبنای آن، فردگرایی جای خویش به جمع گرایی داده وسیاستهای منفردِ تبعا منفعل درسایه عقلانیت جمعی قرار خواهدگرفت.
دراین روند، دیگر بازیگری انفرادی اهمیت چندانی نخواهدداشت بلکه جمع افراد گرد هم آمده در لیست، سمت و سوی سیاست سازی وخردورزی خبرگان ومجلس شورای اسلامی را تغییری اساسی خواهندداد؛ و زمینهای پدید خواهدآمد تا مردم خواستههایشان را از نمایندگی کهن مجموعهای سنتاً فردگرا ومادام العمر نماینده، به سمت گروهی تازه نفس وتابع خرد و تصمیمات جمعی تغییر داده و خونی جدید دررگهای نمایندگی ملت وروشی نوین درسیاست ورزی خردمندانه ایران جاری سازند.
ج) اما تکانه سوم میبایست درسیاست ورزی حوزه نخبگی درسامان دهی کرسیهای خبرگان و مجلس صورت پذیرد؛ تا بتوان به یمن آن، نتایج دو تکانه پیشین را تکمیل نمود. یکی از نمادهای این تکانه وآغاز خردورزی درحوزهٔ آن، ریاست آتی مجلس است؛ که اگر سنتِ کهنِ چنددههای، به کناری نهاده نشود بازهم بازیگران خُرد یارای آن خواهند داشت که با تلاشهای سنتی نظرات خویش را برریاست وکرسیهای مجلس تحمیل نمایند.
لذا تکانه سوم باید تعاملی را رقم بزند که حاصل آن «سیاست مداریِ تجمیعی» باشد: تجمیعی ازویژگیها و داشتههای لاریجانی – عارف و یاران آنان، برای اداره مجلس درجهت خواست ملت. بدین سان، باید هردو کاندیدای محتمل ریاست مجلس با سیاست ورزان حوزههای خود تعامل کرده و براساس روشی روشن وتفاهمی، ریاست مجلس و هیئت رییسه وکمیسیونهای آن را با رای مدبرانه اکثریت نمایندگان – ونه نقش آفرینی فردگرایان – سامان دهند. این تکانه سوم، راه را برای «حاکمیتِ اعتدال و عقلانیت» برسرنوشت کشورومردم هموار خواهد کرد؛ چرا که در این ایام، مسئله سیاست وسیاست ورزی، دیگر افراد ویا نقش آفرینیهای فردی آنان نیست بلکه باید به سمتی حرکت کرد که:
تکانههای سه گانه سیاست ورزی تثبیت شده؛
عقلانیت جمعی در سیاست ایران به صحنه عمل سیاسی بازگشته؛
و اعتقاد مردم به نتایج مثبت سیاست ورزیهای عاقلانه ومدبرانه عمیق شود.
اکنون زمان گذر از اجماع دو جناح وتلاش برای اجماع سه جناح است، یعنی: «اعتدال گرا، اصلاح طلب، و اصول گرای معتدل». باید باورکرد که افراد میآیند ومی روند؛ آنچه ارزشمند است وماندگار، روشمند کردن و عقلانی ساختن حوزه سیاست وسیاست ورزی درایران، در اثر «تکانههای سه گانه عقلانیت» است.