به گزارش «نماینده»؛ تنزل طولانی مدت قیمت نفت تحت تأثیر تحولات سیاسی منطقه و نیز لجبازیهای عربستان سعودی به زیر ۴۰ دلار، کشورهای تولید کننده نفت را برآن داشت تا برای تثبیت میزان تولید روزانه خود وارد مذاکره شوند؛ در همین راستا هفته گذشته دوحه میزبان ۱۲ وزیر نفت کشورهای عضو سازمان اوپک و نیز ۶ کشور تولید کننده غیر عضو بود. نشستی که قرار بود باعث ایجاد رویه در بین کشورهای تولید کننده شود اما اصرار عربستان سعودی بر تعمیم محدودیتهای تولیدی به ایران به شکست کامل این نشست منجر شد.
رویارویی عربستان سعودی و ایران در سالهای اخیر به حوزههای مختلف گسترش یافته است. همکاری و همراهی سعودیها با محور طرفدار تحریم ایران در سالهای پیش از مذاکرات هستهای، تلاشهای قابل توجه در برای برهم زدن ثبات و تجهیز معارضان در سوریه و نهایتاً جدال بر سر قیمت نفت در دوران پسابرجام، از نمونه زمینههایی است كه حامل رقابت دو کشور بوده است. کادر جدید حاکمیت سعودیها با محوریت «ملک سلمان» و فرزند او «محمد بن سلمان» (وزیر دفاع و معاون ولیعهد) در این مدت ثابت کردهاند که برای مقابله با ایران حتی از همکاری آشکار و علنی با رژیم صهیونیستی نیز ابایی ندارند. در حالی که منطقه به شدت درگیر بحران تکفیریهاست و به همین بهانه حضور نیروهای نظامی بیگانه در خاورمیانه توجیه میشود، سعودیها در اندیشه کسب منافع بیشتر به بهای از میان رفتن دیگر کشورهای اسلامی هستند.
سعودیها همواره مدعی بودند که هیچگاه از چاههای نفت خود به عنوان ابزار دیپلماسی استفاده نمیکنند اما در عمل نشان دادهاند که هیچ وقت این ادعا به واقعیت مبدل نشده است. اکنون رسانههای مستقل جهان نیز کاملاً آگاهند که استراتژی این کشور در زمینه تولید و فروش نفت تحمیل الگوی متناسب با منافع خود به بهای زیان دیدن همه کشورهای دیگر است. روزنامه مستقل «رأی الیوم» چاپ لندن، در این خصوص نوشت: «عربستان در نشست نفتی دوحه طعم تلخ شكست را تجربه كرد.» قدرتهای بزرگ و متوسط منطقه وقتی مشاهده میكنند كه مواضع عربستان با منافعشان در تضاد است، در گفتن كلمه «نه» به خود شك و تردید راه نمیدهند. از سوی دیگر پایگاه تحلیلی «بلومبرگ» نیز با اشاره به سیاست منفعتطلبانه عربستان روز دوشنبه در تحلیلی از نشست دوحه اعلام کرد که اکثر وزرای شرکت کننده در این نشست، آن را جلسهای سیاسی دانستند نه اقتصادی.
در حالی که طبق توافقات پیشین میان روسیه و عربستان سعودی قرار بود ایران از این فریز در میزان تولید مستثنی باشد، نمایندگان کشورهای مختلف دریافتند که موضع عربستان سعودی تحمیل مفاد این جلسه به ایران و گنجانده شدن نام ایران در فهرست کشورهایی است که قرار است تا اطلاع ثانوی میزان تولید خود را راکد نگهدارند. رأی الیوم در ادامه گزارش خود مینویسد: «سعودیها حتی به این میزان نیز راضی نشده و اعلام کرده بودند که بهجز ایران دیگر کشورهای تولید کننده نفت که وزیر نفت خود را به نشست دوحه اعزام کردهاند، باید این سیاست را بپذیرند و هر کشور از بخشی از سهم تولیدی خود به نفع بقیه صرفنظر نماید.» البته همانطور که «ریچارد آرنسون» در این زمینه مینویسد: «تنها صورت مسئله این چنین به نظر میرسد که قرار است هر کشور از بخشی از سهم تولیدی خود به نفع منافع جمع صرفنظر کند، در واقع چنانچه هرکشوری این سیاست را بپذیرد نه در راستای منافع همه کشورهای تولید کننده که در مسیر ریختن هرچه بیشتر دلارهای نفتی به جیب سعودیها حرکت کرده است. زیرا این عربستان سعودی است که از ماهها پیش با افزایش شدید میزان تولید خود در بازار جهانی نفت فزونی عرضه ایجاد کرد و باعث شد بهای نفت اوپک از نوسان میان ۱۱۰ تا ۱۳۰ دلار به زیر ۴۰ دلار افت کند.»
از سوی دیگر شاهزاده محمد بن سلمان جانشین ولیعهد که با حفظ سمت رئیس كمیته اقتصادی عربستان سعودی نیز هست در گفتوگو با خبرگزاری بلومبرگ تهدید كرد كه اگر نشست دوحه به توافق دست نیابد یا ایران به این توافق پایبند نماند، عربستان میزان تولید نفت خود را یك یا دو میلیون بشكه در روز افزایش خواهد داد. اگر او تهدید خود را عملی كند در آن صورت قیمت نفت به كمتر از ۲۰ دلار در هر بشكه و چه بسا كمتر از آن خواهد رسید. اگرچه این تهدید چندان قابلیت اجرایی شدن ندارد و بیشتر شبیه به یک بلوف سیاسی است که منافع عربستان را نیز به شدت به خطر میاندازد، اما عربستان پیشتر نیز با افزایش میزان تولیدات خود ( از یکسو برای از کورس خارج کردن نفت شل آمریکا و از سوی دیگر برای مقابله با محور ایرانی – روسی) تن به این زیان داده است و حاضر شده به خود و كشورهای حوزه خلیج بیش از ۳۷۰ میلیارد دلار زیان وارد سازد. از سوی دیگر اما از آنجا که طرفهای توافق هستهای لغو تحریمهای نفتی ایران را وعده داده و این توافق دارای ضمانت اجرای بینالمللی است قطعاً تلاشهای عربستان برای تحمیل سقف تولید فعلی به ایران نمیتواند مقبولیت بینالمللی پیدا کند.
لجبازی سعودیها در مقابله با ایران اکنون بیش از پیش نمایان شده و به روشنی پیداست که از منظر رقیب سعودی تداوم یافتن بهای پایین نفت باعث میشود ایران نتواند از همپیمانان خود در منطقه – و به ویژه سوریه – به طور مناسبی دفاع کند و این امر به سیادت معارضان مورد حمایت ریاض در مذاکرات صلح خواهد انجامید. اکنون برای عربستان سعودی نه حضور نیروهای فرامنطقه ای خط قرمز است و نه فعالیت آزادانه تروریستهای تکفیری و نه حتی تقویت شدن رژیم اشغالگر قدس از قِبَل تداوم بیثباتی در کشورهای اسلامی، بلکه کادر جدید حاکمیتی این کشور رقابت متوازن با ایران را به یک بازی با حاصل جمع صفر مبدل کرده است و هرگونه پیروزی و موفقیت ایران را شکست خود تلقی میکند و به هیچ روی حاضر به تعریف منافع همراستا برای دو کشور نیست. این در حالی است که شرایط فعلی این کشور چشمانداز چندان موفقی را برای دامن زدن به این رقابت ترسیم نمیکند؛ از یکسو تنزل خودخواسته و علی الدوام قیمت نفت در یکساله اخیر باعث شده این کشور دچار کسری بودجه شود و در نتیجه به افزایش ۵۰ درصدی قیمت حاملهای انرژی روی بیاورد از سوی دیگر و در زمینه سیاست منطقهای نیز با وجود حمایت ۵ ساله از بیثباتی در سوریه و عراق و همچنین درگیری مستقیم نظامی در یمن به هیچ یک از اهداف استراتژیک خود دست نیافته است. به نظر میرسد استراتژیستهای کلان این کشور باید هشدارهای ناظران بینالمللی را جدّی بگیرند و در سیاستهای کلان پادشاهی سعودی تجدیدنظر اساسي کنند.