هفته نامه «نماینده»؛ قاسم جعفری*/ بهترین شرایط اقتصادی برای یک کشور از نگاه بسیاری از اقتصاددانان، رونق همراه با تورم پائین است اما اگر شرایط به انتخاب بین یکی از این دو منجر شد، رونق بهتر از تورم همراه با رکود است. تورم همراه با رونق در مثل مانند شخصی است که پول دارد اما گوشت را گران میخرد. تورم پائین همراه با رکود مانند آن است که گوشت ارزان است اما وی نمیتواند آن را بخرد.
مسیری که دولت انتخاب کرده، کاهش تورم به قیمت به وجود آمدن رکود است. این انتخاب به دلیل ایجاد رکود، منجر به تعطیلی واحدهای تولیدی و کارخانجات بسیاری شده است و نه تنها شغلی ایجاد نکرده بلکه بسیاری از شاغلین را نیز بیکار کرده است؛ لذا علت افزایش آمار بیکاری در سال ۱۳۹۴ نسبت به قبل این است.
در طول دو سال گذشته با کسانی مواجه بودهایم که با داشتن یک موقعیت شغلی و با تکیه بر آن تشکیل خانواده داده و زیر بار مخارج مسکن و زندگی رفتهاند اما این شغل را از دست میدهد که چنین مواردی در سال گذشته در حدود ۱ میلیون نفر بوده است. عمق مشکل این آمار بیکاری در این چنین مواردی مشخص میشود و بسیاری از آسیبهای اجتماعی و معضلات دیگر کشور ریشه در همین مسائل دارد.
فکر میکنم اگر دولت توان خود را به جای اینکه مدام در رسانهها اعلام کند که ما تورم را کاهش دادیم، صرف ایجاد رونق کند حتماً نتیجه خواهد گرفت. دولت باید بهجای سرگرمیهایی نظیر اعلام آمار، تورم و... به نیاز واقعی مردم و بازار توجه کند، این من را یاد لطیفهای که در دهه ۶۰ رواج داشت میاندازد که به شخصی میگویند کمبود گوشت قرمز داریم! وی میگوید خیر من تکذیب میکنم، صبح که میآمدم بررسی کردم هر سه کشوی فریزر ما، پر بود!
آقای دکتر روحانی در یزد اعلام کرد دولت گذشته در ۸ سال قبل، شغل ایجاد نکرده، ما در این مدت ۱۱۷۲۰۰۰ شغل ایجاد کردهایم، من این موضوع را از هر اقتصاددانی سؤال میکنم تأيید نمیکند. امروز هم که این آمار را میبینیم.
ما در بودجه سال ۱۳۹۴، مبلغی حدود ۴ هزار میلیارد تومان برای ایجاد اشتغال در کشور اختصاص دادیم اما دولت کریمه تقریباً هیچ مقداری از این مبلغ را در این مسیر هزینه نکرد. ۵ هزار و ۲۰۰ میلیارد نیز اختصاص دادیم به یارانه تولید اما این نیز توسط دولت تخصیص نیافت، اگر این ۹ هزار میلیارد تومان در این زمینهها اختصاص پیدا میکرد، قطعاً امروز شاهد این آمار از افزایش بیکاری در سال ۱۳۹۴ نبودیم.
اما این موارد همه در حول محور مسائل روزمره است و اگر بخواهیم به دنبال درمان اساسی و نسخه شفای اقتصاد باشیم، راهحل در اقتصاد مقاومتی است چون با این اقدامات نمیتوان یک مشکل را از اساس حل کرد.
در خصوص بودجه صراحتاً عرض میکنم دچار روزمرگی شده است و خیلی نمیتوانیم بیانات رهبری و مبانی اقتصاد مقاومتی را در آن اعمال کنیم گرچه در این بودجه نیز به موضوع بیکاری و ازدواج توجه ویژهای شده است.
ایرادات زیادی نیز به معیارهای دولت و مرکز آمار در خصوص اشتغال وارد است. مثلاً تعریفی که وجود داشت مبنی بر اینکه هر کس ۴۸ ساعت در هفته کار کند بیکار محسوب نمیشود، در حالی که ما کسی را شاغل میدانیم که از پس مخارج خود و خانوادهاش بر بیاید یا در تعریف بیکار، مراجعه به ادارات کار و سامانهها وجود دارد که خب بسیاری برای مراجعه ناامیدند و رغبتی نسبت به آن ندارد، به همین دلیل شاید در آمار هم محسوب نشده باشند. مثلاً در همین خراسان شمالی آقای وزیر در سفر خود اعلام کردند ۳۸۰۰۰ نفر بیکار در این استان وجود دارد در حالیکه آمار واقعی شاید بالای ۷۰۰۰۰ نفر باشد.
علت دیگر آمار بالای بیکاری در کشور، ریشه در نظام آموزشی ما دارد که نگاه کارآفرینی ندارد. در کشورهای بسیاری از سال سوم ابتدایی دانشآموزان برای مهارت آموزی بخشی از وقت تحصیل خود را در کارگاهها و کارخانهها سپری میکنند و بسیاری هم بعد از اخذ دیپلم به همان کاری که مهارت یافتند میپردازند و اصلاً وارد دانشگاه نمیشوند. در حالیکه جوان ما در طول تحصیل بههيچوجه مهارتی نمیآموزد.
جهان امروز گستره وسیعی در اشتغال دارد. مانند: «گردشگری» که رونق بسیار آن باعث شده صنعت نام بگیرد. ورود جدی کشور ما در این زمینه اشتغالزایی خوبی دارد که ورود سرمایه به کشور را در پی خواهد داشت. همچون کشور مالزی که با داشتن جمعیت حدود ۲۸ میلیونی بالغ بر ۲۶میلیون گردشگر را جذب میکند و به اندازه نفت ما درآمد کسب میکند.
*نماینده مردم بجنورد و عضو کمیسیون آموزش