به گزارش «نماینده»، هفتهنامه پنجره در شماره اخیر خود در گفتگو با حسین فدایی به عنوان یکی از اعضای شورای مرکزی ائتلاف و عضو کمیته هفت نفره تعیین مصادیق نامزدهای اصولگرایی، به ناگفتهها و سازوکار نهایی شدن لیست ۳۰ نفره ائتلاف پرداخته است.
پس از کشوقوسهای فراوان لیست نامزدهای مورد اجماع جریانهای اصولگرا در تهران تعیین شد و آنها برای نخستین بار پس از چندین انتخابات به یک لیست جامع دست یافتند. در مسیری که برای انتخاب اسامی و سپس جمعبندی بر آن طی شد تلاش زیادی توسط جریانهای اصولگرایی صورت گرفت تا تجربههای پیشین تکرار نشود. در گفتوگویی که با حسین فدایی، عضو کارگروه رسیدگی و بررسی وضعیت نامزدهای اصولگرا داشتیم وی به تشریح فرآیند انتخاب این لیست پرداخت.
ضمن تشکر از فرصتی که در اختیار ما قرار دادید بفرمایید که نقطه آغاز ائتلاف اصولگرایان کجا بود و این ائتلاف چگونه آغاز بهکار کرد؟
گاهی انسان در نعمت قرار میگیرد. غفلت دارد و متوجه نیست که چه اتفاقی افتاده و در چه نعمتی قرار گرفته است. وقتی از آن نعمت محروم میشود متوجه میشود. وقتی میخواستیم با دوستان مذاکره کنیم، خیلی از کسانی که اهل سیاست و آشنا به مسائل سیاسی بودند جمع شدن اصولگرایان را دور هم امکانپذیر نمیدانستند. بزرگترین برنامه دشمن و بدخواهان سرمایهگذاری روی اختلاف درون اصولگرایان است.
بههرحال جریان اصولگرایی بعد از نهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی و همچنین یازدهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری، اهمیت وحدت را بیشازپیش درک کرد وحدتی که اگر در انتخابات ریاستجمهوری به آن رسیده بودیم قاعدتاً اوضاع سیاسی بهگونهای دیگر قابلتصور بود. با تلاش بزرگان اصولگرایی بیش از ۷۰ یا ۸۰ جلسه متعدد با برادران جبهه پایداری و اعضای حزب موتلفه و با حضور روحانیت و کمی بعد با حضور حضرت آیتالله موحدی کرمانی برگزار شد تا اختلافات اندک کنار گذاشته و به هم نزدیک شود و بتوانیم گفتوگوی نزدیکی را روی اصول، ضوابط و معیارها با همدیگر داشته باشیم. با تلاشهای انجامشده توسط همه جریانهای اصولگرا مقرر شد ترکیبی، متولی امور وحدت اصولگرایان باشد و گروه مرجع مقبول همه شکل بگیرد و جلسات متعددی در محضر آیتالله مصباحیزدی، آیتالله یزدی، آیتالله موحدی کرمانی و سایر بزرگان رایزنی شد تا به جمعبندی رسیدیم و بالاخره یک جمع ۲۲ ـ ۲۳ نفرهای شکل گرفت.
سازوکار تعیین اعضای لیست که مورد وفاق همه اصولگرایان باشد چگونه تعیین شد؟
در جلسه اول شورای ائتلاف، کارگروهی برای رسیدگی و بررسی وضعیت نامزدها که متشکل از هفت نفر شامل بنده و آقایان تقوی، باهنر، محصولی، روحالامینی، آشتیانی و حداد عادل بود ایجاد شد. در ابتدا سازوکار را اینگونه طراحی کردیم که ابتدا بر روی ضابطه و معیارها به جمعبندی برسیم و این ضابطه و معیارها برگرفته از همان دیدگاههای حضرت امام (ره) و مقام معظم رهبری و منشور جامعتین بود. این شاخصها را در معرض نظر مسئولان سیاسی، فرهنگی و مذهبی و تشکلهای مردمی در حوزه اصولگرایی قراردادیم. این زیباترین کاری بود که ابتدا انجام شد که تابهحال چنین کاری در اردوگاه اصولگرایان انجامنشده بود. باوجوداینکه ضیق وقت داشتیم ولی ۵۰ تشکل سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و مذهبی را دعوت کردیم و جلسات متعددی برگزار شد تا شاخصها را استخراج کرده و بهصورت اولویتبندی و با یک طبقهبندی در اختیار افراد قراردادیم تا روی آن نظر دهند.
چه شاخصهایی را مدنظر قرار دادید؟
همه شاخصها از فرمایشهای حضرت امام (ره) و مقام معظم رهبری درآمده بود؛ مثلاً مبارزه با استکبار، سادهزیستی، مردمی بودن و شاخصهای متعدد دیگر. در تعیین این شاخصها سعی شد که تنها ملاکهای جریان انقلاب در نظر گرفته شود و اصلاً نگاه حزبی و جناحی نباشد که به حق همین هم شد.
بعد از تعیین شاخصها، چه اقدامی انجام شد؟ آیا یک لیست تهیه شد و تکتک مورد بررسی و تطبیق با این شاخصها قرار گرفت؟
وقتی شاخصها اولویتبندی شد و سپس نظرها تجمیع شد آرایش شاخصها هم مقداری تغییر کرد. در مرحله بعد اعمال نظری نکردیم چون شاخصها خواسته ملت بود. شاخصها دو دسته بود: یک دسته شاخصهای فردی بود که جنبه ایجابی و سلبی داشت و یک دسته اجتماعی بود و بخشی را هم برای سیاستهای ترکیب لیست، آزاد گذاشتیم که هر نظری داشتند بدهند. در مرحله بعد از تشکلها خواستیم با توجه به تعیین ضابطهها، خودشان مصداقها را تطبیق دهند. در نتیجه و پسازاینکه همه پیشنهادها گرفته شد یک لیست ۱۹۸ نفری تدوین شد. بعد دوباره خواستار تطبیق این اسامی با شاخصها و معیارها شدیم و درخواست کردیم ۳۰ نفری که این شاخصها را دارند به ما معرفی کنند وقتی همه، اسامی ۳۰ نفر مدنظر خود را نوشتند، جمعبندی کردیم و دیدیم از این ۱۹۸ نفر بعضیها هستند که یک نفر هم به آنان رأی نداده است. همین کار را با نامزدهایی که ثبت نام کرده بودند هم کردیم. نظر مسئولان تشکلهای فرهنگی، سیاسی و اجتماعی را با نظر نامزدها تلفیق کردیم و یک سبد رأی جدیدی شکل گرفت. پس سبد رأی اول ما ۱۹۸ نفر شد و سبد رأی دوم ما ۱۲۴ یا ۱۲۸ نفر شد. بعد این لیست را بردیم در شورای مرکزی ائتلاف و از آنها نظرسنجی شد و نتیجه به یک لیست ۷۷ نفره یا همان سبد سوم تبدیل شد. در مرحله بعدی سنجش عمومی بر اساس معیارهای علمی را انجام دادیم بر اساس این نظرسنجیها اول مشخص کردیم که ترکیب لیست چگونه باشد؛ مثلاً اینکه چند اقتصاددان، چند فرد فرهنگی و اجتماعی میخواهیم. بعد به این فکر کردیم که چند خانم و چند عالم در لیست باشند. تقریباً متناسب با همان نظرسنجیهایی که صورت داده بودیم ـ با یکی دو تا بالا و پایین ـ به یک جمعبندی رسیدیم.
در این مرحله در جلسه گفتیم که خودمان، یعنی کمیته هم براساس اطلاعات بیرونی یک اولویتبندی کند و به یک لیست جدیدتر رسیدیم.
از کدام مرحله به قطعیت رسیدید که بعضیها در لیست نیستند؟
در این مرحله روی ۵۴ نفر به جمعبندی رسیدیم. وقتی لیست به شورا رفت، بحث سنگین روی آن انجام شد و جمعبندی شورا این شد که کمیته خودش بررسی کند و به اجماع برسد.
پس به مرحله سختی رسیدید؛ یعنی مرحلهای که باید تصمیمگیری نهایی انجام میشد؟
بله. برخی افراد یک یا دو رأی داشتند و رسیدن برای برخی که همه روی آن اجماع داشته باشند سخت بود ولی حداقل رأیی که برای حفظ فردی در لیست در نظر گرفته شد سه رأی بود؛ یعنی اگر کسی سه رأی داشت، در کمیته میماند. تا این مرحله براساس ضوابط، شاخصها، صلاحیتها و رأیگیری، یک لیست ۵۴ نفره تنظیم کرده بودیم و توصیه شورا این بود که توازن را هم برقرار کنیم. توازن نه به لحاظ سهمیهای بلکه به لحاظ سنی، جنسیتی، موضوعات تخصصی مثل اقتصاد، فرهنگ، اجتماع ـ به خاطر کمیسیونهای تخصصی مجلس ـ و همینطور توازن سیاسی و جناحی یا گرایشی. در این مرحله با افراد صحبت میکردیم، نقاط مثبت و منفی گفته میشد و بعد رأیگیری میشد که در نتیجه به همان ۲۹ نفر بهعلاوه چهار نفری که بهعنوان ذخیره مانده بودند رسیدیم.
یعنی روی هیچکدام اجماع نشده بود؟
چرا بعضیها بودند. ۱۵ نفر داشتیم که مشهور نبودند ولی گفتوگو با این ۱۵ نفر که آدمهایی غیر مشهور و بیشتر هم جوان بودند، اثر مثبتی در روحیه اعضای کمیته گذاشت چون در لیست سیاست جوانگرایی، نوگرایی و توجه به رویشهای انقلاب را هم مدنظر داشتیم و این جزو مصوباتمان بود. این سیاست خیلی خوشایند بود. مثلاً یکی از این آقایان فوق دکترای نفت داشت، آمد در جلسه و گفت من هیچ اصراری بر حضورم ندارم و از کارهای علمیای که میکنم راضی هستم، کمیته هم هر نظری داشته باشد به آن تمکین میکنم. دیدگاه مثبت این جوانان، روحیه ایثار، توان تخصصی و تجاربشان در ذهن اعضای کمیته درخشید و این در ذهن دوستان بهعنوان سرمایهای برای انقلاب تثبیت شد.
البته باز جمعبندی نشد و نتیجه این شد که از آن ۵۴ نفر ابتدایی به ۴۴ نفر در کمیته و سه یا چهار نفر ذخیره رسیدیم و باز هم نتوانستیم به ۳۰ نفر برسیم و همان ۲۹ نفر ماندند. قرار شد موضوع را در جلسه شورا ببریم و شورا تصمیم بگیرد زیرا نتوانستیم به اجماع برسیم. در جلسه شورا به ما گفته بودند اگر کسانی پنج رأی آوردند شما آنها را در بررسی بیاورید. ۳۵ نفر جدید را هم پیشنهاد کردند که این ۳۵ پیشنهاد، بخشی در همان ۴۴ تا بود، بخشی هم جدید و خارج از آن بود.
هر عضو شورا پیشنهادی داشت. برای بار دهم، یازدهم و دوازدهم روی اینها بحث و رأیگیری شد و جمعبندی شد همان ۲۹ نفر بهعلاوه چهار ـ پنج نفر جدید که از این چهار ـ پنج نفر، دو ـ سه نفر جدید بودند؛ یعنی بعدازاین مرحله آنها را هم آوردیم.
۲۹ نفر عیناً تکرار شد؟
نه. یک مقدار جابهجایی داشت. بعد شورا را تشکیل دادیم و گفتیم جمعبندی ما این است چون نتوانستیم به اجماع برسیم؛ بنابراین باید در جلسه شورا اسامی به بحث گذاشته و رأیگیری شود که آیتالله موحدی کرمانی مصلحت دیدند که جلسه شورا تشکیل نشود. دیدگاههای ایشان و دوستان دیگر را گرفته و جمعبندی کردیم، مجدداً سه ـ چهار جلسه تشکیل دادیم و با این سه ـ چهار جلسه به اجماع رسیدیم؛ یعنی به اسم ۳۰ نفر رسیدیم و دیگر ذخیره هم نگذاشتیم چون دیدیم منجر به مشکلات میشود. همه اعضای کمیته روی لیستی که الآن منتشرشده به جمعبندی رسیدند. جلسه شورا تشکیل شد، گزارش به شورا داده شد، شورا هم به اجماع کمیته نظر مثبت داشت و لیست بیرون آمد.
در بحث شاخصها فرمودید که کارآمدی و مفید بودن برای مردم برایتان مهم بود. این کارآمدی را چگونه مورد توجه قرار دادید؟
در موضوع کارآمدی روی برخی از افراد بحثهای جدی شد. ما گزارشهایی کاملاً متناقض از کانالهای موثق داشتیم. دو نفر از کسی گزارش منفی میدادند و دو نفر دیگر گزارش مثبت میدادند. اینجا گفتیم «قف عند الشبهه» یعنی نمیتوانیم روی چیزی که در آن شبهه ایجاد شده سرمایهگذاری کنیم ضمن اینکه زمان هم نداریم و باید زودتر تصمیم بگیریم. شاید اگر فرصت داشتیم یک یا دو هفته دیگر روی مواردی خاص بحث کنیم، به نتیجه روشنتری میرسیدیم. حتماً افرادی هستند که احتمالاً صلاحیتهای بالاتری دارند اما در این مقطع زمانی ما به آن علم پیدا نکردیم و باید تصمیم میگرفتیم.
در خصوص برخی تردیدها نسبت به لیست نظرتان چیست؟
شکستن تردیدها نسبت به لیست ائتلاف، برای ما بسیار اهمیت دارد. اگر من یا هر کسی از اصولگرایان میخواستیم مستقلاً ۳۰ نفر را برای لیست اصولگرایی پیشنهاد دهیم، اختلافها با لیست کنونی بیشتر از ۱۰ نفر نمیشد. حالا اگر واقعاً بخواهیم مستقل از ائتلاف لیست بدهیم و یکی بگوید من لیست ۲۰ + ۱۰ میدهم، دیگری بگوید من لیست ۲۱ + ۹ میدهم و... میدانید چه اتفاقی میافتد؟ تمام فلسفه این ائتلاف را با دست خودمان از بین میبریم و وحدت را میشکنیم و زمینه را برای آن کسانی که جبهه انقلاب را نمیپسندند فراهم میکنیم.
این لیست مجموعه یک کار جمعی و تلاش شبانهروزی است و حجیت شرعی هم در آن هست. بالاخره چندین عالم دینی پشت صحنه بودهاند و آن را تأیید کردهاند و میکنند و فرآیند هم به لحاظ عقلانی درست بوده است. آنقدر در جبهه حزبالله احساس مسئولیت وجود دارد که دهها و صدها لیست بیرون میآید و فلسفه وجودی لیست را اصلاً بیخاصیت خواهد کرد. بحث قرار گرفتن در لیستهای دیگر در ائتلاف مورد شور قرار گرفته است و جمعبندی این شده است که لیست حاضر مورد حمایت اصولگرایان قرار بگیرد. در میثاقنامه خیلی صریح این مطلب آمده است. چند روز پیش هم که جلسه داشتیم نامزدها را با حضور آیتالله موحدی دعوت کردیم و در همان جلسه مطرح شد درباره سازوکار فعالیت در ایام تبلیغات جمعبندی شد.